بهبود پورتال

02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 68
11/11/2023

فلسفه و جایگاه مسؤولیت اخلاقی و اجتماعی در مدیریت کیفیت سازمان ها

 دکتر منوچهر انصاری

عضو هیأت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

مهندس مهدی محمدی

کارشناس ارشد مدیریت تکنولوژی

چکیده

مفهوم "مدیریت اصول اخلاقی کیفیت"، مفهومی جدید است که سعی دارد از طریق تعیین مسؤولیت اخلاقی بخش های درگیر در توسعه و بکارگیری تکنولوژی ها و محصولات جدید، مسیری بین این تئوری وعمل باز کند. تصمیم گیری اخلاقی در مؤسسات صنعتی، مستلزم پیوند خوردن کلیه "فرآیندهای درون سازمانی" با "اصول اجتماعی و اخلاقی خارج از سازمان" است. از این رو، برای دستیابی به کیفیت فراگیر لازم است پیوندی مناسب میان "مدیریت کیفیت فراگیر" و "اصول اخلاقی و اجتماعی" برقرار شود. این مفهوم سعی دارد مسؤولیت های تولید کنندگان و استفاده کنندگان از تکنولوژی را مطابق با سطح درگیری آنها در فرآیندهای طراحی تا بکارگیری تکنولوژی تعیین کند. شناخت نیازهای اجتماعی و اخلاقی استفاده کنندگان و داخل نمودن این نیازها در کلیه فرآیندهای سازمانی، نشان دهنده این موضوع است که "بعد اجتماعی تکنولوژی"، در مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، نقش کلیدی ایفاء می کند. پذیرش تکنولوژی های جدید در اجتماع، زمانی پیش می آید که نیازمندی ها و اصول اخلاقی حاکم بر اجتماع، در فرآیند طراحی در نظر گرفته شوند. از این رو، سازمان ها برای دستیابی به موفقیت اقتصادی، نیازمند یک تعامل دوجانبه مؤثر با اجتماع هستند. از این طریق، می توان به یک "بازی برنده - برنده" دست یافت.

تکنولوژی، فرهنگ و اجتماع

"تکنولوژی"، یک نیاز اجتماعی انسان می باشد. در دیدگاه اجتماعی، ممکن است تکنولوژی به عنوان بخشی از معادلات انسانی ای منظور شود که همکاری و تعامل انسانی را در یک زمینه جمعی فراهم می کند. این زمینه جمعی، دربرگیرنده مجموعه ای از تجارب، آگاهی ها، اعتقادات و نظرات است که "فرهنگ" آن را تشکیل می دهد. از این رو، تکنولوژی، رابطه تنگاتنگی با فرهنگ و اجتماع دارد. پذیرش یک تکنولوژی، وابستگی زیادی به مراحل تاریخی و انتخابات فرهنگی گذشته دارد. در یک دیدگاه فرهنگی که تکنولوژی، عنصر اصلی فرهنگ محسوب می شود، به رابطه متقابل اجتماع و تکنولوژی اهمیت بیشتری داده می شود. از آنجا که اجتماع همواره با پدیده های تکنولوژیکی جدید روبرو می شود، رابطه ای تنگاتنگ میان تغییر تکنولوژی و تغییر فرهنگ و همچنین تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر وجود دارد (Habermas| 1968). معمولاً مسائل اخلاقی مرتبط با تکنولوژی، در دو حالت پیش می آیند :

1- زمانی که یک تکنولوژی، با علایق و امکانات عملی گروه های مختلف اجتماع، ناسازگار باشد.

2- زمانی که نفوذ تکنولوژی های جدید در جامعه ضرورت یابد. به این ترتیب، شاید لازم باشد جامعه، خود را درگیر یک فرآیند آموزشی کند.

فرهنگ سازی تکنولوژی های جدید و ارتباط اخلاقی تکنولوژی

با توجه به تئوری اجتماعی تکنولوژی، جامعه برای تطبیق و سازگاری با یک تکنولوژی جدید، به "زمان" نیاز دارد. این تکنولوژی، ممکن است از طریق نفوذ تدریجی و در طول زمان، پذیرفته شود و یا به واسطه یک فرآیند ناگهانی همچون انتشار، پذیرفته شود(Grunwald| 2000) . سؤال اساسی در فرآیند پذیرش تکنولوژی های جدید این است که "کجا تفکرهای اخلاقی و جنبه های اجتماعی، باید در ساختار تصمیم گیری صنعتی امروز، نقش ایفاء کنند"؟

با نگاهی به تاریخچه محصولات موفق و ناموفق، می توان نتیجه گرفت که تکنولوژی های جدید، مستلزم دو شرط اصلی هستند : "پذیرش اجتماعی محصول" و "امکان ادغام با بافت تکنولوژیکی". از این رو، معمولاً زمانی که مسائل اخلاقی چارچوب معمول جامعه را تحت تأثیر قرار می دهند و یا زمانی که تکنولوژی های مورد استفاده، به طور ناگهانی مشکل ساز شوند، مطرح می گردند. با توجه به این موضوع، می توان گفت که "هدف مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، اطمینان یافتن از پرداختن به مشکلات اخلاقی، بلافاصله پس از بروز آنهاست". یک شرط اساسی برای دستیابی به این هدف، طبقه بندی مشکلات اخلاقی، بر مبنای اثری است که تکنولوژی، بر جامعه می گذارد. تأثیر یک تکنولوژی بر جامعه و نیاز به تفکر اخلاقی در توسعه و کاربرد تکنولوژی های جدید، به این امر بستگی دارد که در ارتباط با این تکنولوژی، چه کسی به طور واقعی، تحت تأثیر قرار می گیرد. این تأثیر و مسائل اخلاقی مربوطه را می توان در دو سطح تعریف کرد :

الف) سطح دو طرفه : این سطح برای آن دسته از تکنولوژی هایی مطرح است که پیاده سازی و بکارگیری آنها، تنها در ارتباط تولید کننده و مشتری خلاصه می شود و هیچ شریک سومی، مجبور به تحمل ریسک های بالقوه این تکنولوژی نمی باشد. در این حالت، معمولاً مسائل اخلاقی بدون مشارکت جامعه، در میان تولید کننده و مصرف کننده حل می شوند و ممکن است این مشکلات توسط تولید کننده و مصرف کننده و یا بین آنها ایجاد شوند.

ب) سطح اجتماعی : برخی از تکنولوژی ها، باعث ایجاد تغییراتی در چارچوب عادی جامعه می شوند و دربرگیرنده خطرات بالقوه ای برای طرف های سوم می باشند. در نتیجه، این گونه تکنولوژی ها، ایجاد یک تفکر اخلاقی با مشارکت اجتماع را ایجاب می کند. در مورد این قبیل مسائل اخلاقی، هرگز نمی توان به تنهایی در شرکت تصمیم گرفت و لازم است یک مشارکت فعال و دو جانبه، میان صنعت و اجتماع وجود داشته باشد تا با درگیر کردن همه طرف های تأثیرپذیر، بتوان به راه حل های مناسب دست یافت.

مدیریت کیفیت فراگیر و اصول اخلاقی

"مدیریت کیفیت فراگیر"، دیدگاه و فلسفه ای است که بر مبنای یک اصل اساسی، یعنی "رضایت مشتری" شکل گرفته است. برای دستابی به این هدف، تمام اجزای یک شرکت، باید از طریق "بهبود مستمر"، مسیر تعالی را طی کرده و شرایط لازم برای تحقق رضایت مشتری در سطوح بالاتر را فراهم کنند. بنابراین، دیدگاه مدیریت کیفیت فراگیر، یک نگرش کلان، به سازمان و روابط آن دارد و از طریق بهینه سازی مستمر این روابط، شرایط را برای افزایش رضایت مشتری فراهم می سازد(Boivin| 1988) .

بر این اساس، "توسعه تکنولوژی های جدید"، بیش از آن که به تنهایی یک هدف باشد، وسیله ای برای دستیابی به رضایت مشتری است. بر اساس TQM سعی می شود با ایجاد ساختاری مناسب و کلان، طراحی تکنولوژی، متناسب با نیازمندی های مشتریان انجام شود. استراتژِی TQM، چگونگی طراحی تکنولوژی را از یک دیدگاه صرفاً کالاگرا خارج کرده و به سمت یک دیدگاه سرمایه گرا سوق می دهد و تکنولوژی را به عنوان پیش زمینه تأمین منابع تولید کننده، مشتری و سرمایه داران شرکت منظور می کند.

در این دیدگاه، مشتری به عنوان یک انسان، با دیدگاه ها، طرز تفکر و فرهنگ خاص خود دیده می شود که این عوامل در نیازمندی ها و تقاضاهای مشتری متبلور می شوند. از این رو، برای تحقق مشتری مداری و تأمین رضایت مشتری، لازم است تغییرات مهمی در ساختار مدیریت و توسعه تکنولوژی ایجاد شود.

در واقع، فلسفه مدیریت کیفیت فراگیر، هر سازمان را به عنوان بخشی از یک جامعه در نظر می گیرد که در ارتباط و تعامل مستمر با دیگر اجزای آن جامعه است. بنابراین، این دیدگاه، مشخص کننده نقطه شروعی برای واکنش در برابر کاربردهای اجتماعی فعالیت های هر سازمان است. اینجا است که مفهوم "مدیریت اصول اخلاقی کیفیت" مطرح می شود و حوزه های بزرگتری از فعالیت های سازمان را از طریق تبیین کاربردهای اجتماعی فعالیت های سازمان بیان می کند. همانطور که در مباحث مدیریت کیفیت فراگیر، "مشارکت کارکنان و درک عمومی کارکنان"، به عنوان اصلی مهم در رسیدن به کیفیت فراگیر مطرح است، در مدیریت اصول اخلاقی کیفیت نیز "وظایف اخلاقی" باید توسط همه اعضای شرکت و در تمامی مراحل زنجیره ارزش سازمان، به طور رضایت بخشی درک شوند.

مدیریت اصول اخلاقی کیفیت

"مدیریت اصول اخلاقی کیفیت"، روشی است که در سازمان ها و شرکت ها، به اتخاذ مسؤولیت های اجتماعی درباره توسعه و کاربرد محصولات و تکنولوژی ها کمک می کند. این موضوع، مبتنی بر دیدگاه جامعی است که نسبت به هر سازمان وجود دارد و آن را به عنوان "پایگاهی در جامعه" که محصولات خود را می فروشد و بر جامعه تأثیر می گذارد، می نگرد. وظیفه اصلی دیدگاه مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، شناسایی و پاسخ ساختارمند به مسائل اخلاقی در توسعه و کابرد سیستم های فنی و تکنولوژیکی است.

اصول اخلاقی را می توان به عنوان یک منبع غیر مادی برای سازمان ها در نظر گرفت. می توان از دو جنبه، اصول اخلاقی را به عنوان "منبع" مطرح کرد :

1- سازمان ها برای فروش و قابل عرضه بودن محصولات خود، به حداقل پذیرش، نیاز دارند. محصولاتی که به صورت اجتماعی غیر قابل پذیرش اند، با شکست های تجاری و اقتصادی همراه هستند.

2- سازمان ها به یک چارچوب اخلاقی مطمئن و ثابت نیاز دارند که در آن، مشتریان و تولید کنندگان به یکدیگر اعتماد کنند. اهمیت این چارچوب اخلاقی، زمانی مشخص می شود که سازمان ها متوجه پائین بودن امنیت مبادلات یا فرآیندهای فروش در قالب "ریسک مالی" می شوند.

مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، سعی دارد با ایجاد دو منبع ذکر شده، شرایط را برای پذیرش تکنولوژی و محصولات در جامعه فراهم کند و آنها را به عنوان یک "ارزش" مطرح نماید. دستیابی به یک تصور ودیدگاه مثبت در نزد جامعه، از مباحث مهمی است که مدیریت اصول اخلاقی کیفیت به آن می پردازد. از دیدگاه هر سازمان، پذیرش و مقبولیت عمومی تولیدات و خدمات در دید اجتماع، بسیار مهم تر از موفقیت در تولید است. سؤال اساسی که در کوتاه مدت، برای هر سازمانی مطرح می شود این است که "آیا جایگاه آن، در جامعه قابل پذیرش است"؟ برای دستیابی به چنین جایگاهی، باید به سازمان ها اجازه داده شود برای منعکس کردن تفکر و فرهنگ خود، ارزش های خاصی را در حدود ارزش های مقبول جامعه انتخاب کنند. بر این اساس، با متعهد بود اعضای شرکت به مجموعه ارزش های انتخاب شده، "فرهنگ شرکت" در جامعه منعکس شده و تعاملات سازمان و اجتماع شفاف می شود.

موضوع اساسی که در اینجا مطرح می شود این است که برخلاف دیدگاه های اخلاقی کلاسیک، صرفاً حرکات و اعمال شخصی افراد، شکل دهنده روابط یک سازمان با جامعه نیست، بلکه این افراد در یک زمینه جتمعی و در قالب فرهنگ و ارزش های خاصی رفتار می کنند که روابط آنها را با اجتماع، شکل می دهد. کلیه فرآیندهای زنجیره ارزشی سازمان، بر طراحی، تولید و عرضه یک تکنولوژی یا محصول تأثیر می گذارند و تفکر اخلاقی جدید، بیان کننده این موضوع است که در تمامی این مراحل، بایستی فرهنگ و ارزش های اخلاقی سازمان، جاری و ساری باشد.

تفهیم مسؤولیت های اخلاقی در طول فرآیند طراحی تکنولوژی

یکی از سؤالات مهمی که در استقرار تفکر اخلاقی در سازمان مطرح می شود این است که چگونه مسؤولیت های اخلاقی را از لحاظ اجتماعی، به بخش های مربوطه انتقال دهیم. در اینجا، انتقال "مسؤولیت های اخلاقی"، به "مسؤولیت های فنی" مطرح می شود. مشخص کردن مسؤولیت های بخش ها، به معنی مسؤولیت هایی است که از طریق جامعه، به افراد محول می شود و بر این اساس، هر کدام از بخش ها و افراد، به بخشی از مسؤولیت های اجتماعی سازمان پاسخ می گویند و با توجه به سطح عملکرد و وظایف خود، بخشی از اصول اخلاقی و ارزش های سازمان را بکار می گیرد(Grunwald| 2000) .

مدیر ارشد وظیفه دارد نگرش و ارزش های کلان سازمان را تعریف کرده و مأموریت ها و اهداف شرکت را در قالب این ارزش ها به افراد انتقال دهد. این ارزش ها و مأموریت ها، بازتابی از مسؤولیت های اجتماعی سازمان بوده و با توجه به حوزه عملکردی سازمان تعریف می شوند. برای یک شرکت چند ملیتی، لازم است علاوه بر تعریف ارزش های جهانی، باید ارزش ملی و محلی هر کدام از شرکت های زیر مجموعه خود را نیز تعیین کند.

مدیریت ارشد سازمان، باید یک چارچوب کاری ایجاد کند که در آن، کارکنان قادر باشند تصمیمات اخلاقی بگیرند و رفتارهای اخلاقی شخصی خود را پرورش دهند. علاوه بر مدیریت ارشد سازمان، دیگر سطوح و بخش های سازمان نیز دارای مسؤولیت ها و وظایف اخلاقی خاصی هستند. به عنوان مثال، کارمند فروش در یک محیط حساس اخلاقی از نظر تأثیر بر مشخصه های فنی محصول یا تکنولوژی، کار می کند. وظیفه شناخت و انتخاب تکنولوژی مناسب، با توجه به ارزش ها و نیازمندی های جامعه یا مشتریان، از اهمیت خاصی برخوردار است و مسؤولیت های اجتماعی، بیشترین تأثیر را در این بخش دارند. پس از آن، در مرحله تعریف و طراحی تکنولوژی یا محصول، به تدریج، این مسؤولیت ها انتقال داده شده و تغییرات لازم، انجام می شوند.

بسیار بجا و مفید ست که این نگرش های اجتماعی و مسؤولیت های مرتبط با آن، صراحتاً در "نظامنامه هدایتی سازمان ها" تعیین و مشخص شوند. در مرحله و سطح اول، فروشنده، مسؤول تضمین این مسأله است که محصول انتخاب شده، مطابق با توقع و نیاز مشتری بوده و برای منطقه ای که مشتری قصد استفاده از آن را دارد، مناسب است. علاوه بر این، فروشنده از طریق تعامل مستمر با اجتماع، می تواند نظرات و پیشرفت های مورد نیاز جامعه را به "بدنه طراحی و مهندسی سازمان" انتقال دهد و امکانات لازم برای پیشرفت و توسعه را فراهم کند و بر این اساس، فروشنده به عنوان یک اخطار دهنده و یا بدنه نظارت، عمل می کند. در مرحله بعد، مهندسین طراح و گروه طراحی قرار دارند که حساسیت های اخلاقی کمتری نسبت به واحد فروش دارند. این بخش، صرفاً سیستم تکنیکی خاصی را که مورد نظر واحد فروش و بر اساس نیازمندی های مشتری و جامعه است، طراحی می کند. از این رو، مسؤولیت های اخلاقی و اجتماعی آنها کمتر بوده و صرفاً به پیاده سازی نیازمندی ها می پردازند. در مراحل تولید و تست نیز شناخت اثرات مخرب محصول یا تکنولوژی و انجام آزمایش های دقیق برای جلوگیری از ایجاد صدمات اجتماعی و اخلاقی، از موضوعات مهمی است که در مسؤلیت های اجتماعی و اخلاقی این بخش ها دیده می شود. با تقسیم وظایف مناسب در کلیه بخش های سازمان، می توان از "ایجاد جریان مسؤولیت اخلاقی و اجتماعی" اطمینان حاصل کرد.

ساختار لازم برای پیاده سازی مدیریت اصول اخلاقی کیفیت

برای تعیین مسؤولیت های بخش های مختلف در طول فرآیند توسعه تکنولوژی، لازم است یک "ساختار مناسب" طراحی شود. در این ساختار، نهادهایی وجود دارند که عملکرد اخلاقی افراد را پرورش داده و فرآیند حل تضادها را هماهنگ می کنند. این ساختار، باید در سطح فردی و سازمانی عمل کرده و شرایط را برای مدیریت اصول اخلاقی کیفیت فراهم کند.

در "سطح فردی"، مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، مستلزم کارکنان آموزش دیده است. سطح آموزش های اخلاقی، باید با سطح عملکرد و نوع فعالیت کارکنان منطبق باشد. کارکنان باید قدرت تشخیص تضادها را داشته و سطح معمول استانداردهای اخلاقی شرکت را درک کنند. وظیفه اصلی همه افراد، تشخیص تضاد و منبع ایجاد آن است. برخی از این تضادها، توسط خود افراد، قابل حل هستند؛ ولی برخی دیگر باید در قالب گروه های بزرگ تر شناسایی و حل شوند.

در "سطح سازمان"، بایستی از گروه های تحت عنوان "نیروهای وظیفه اخلاقی" استفاده کرد که شامل مجموعه ای از کارکنانی می شود که در محیطی مشابه کار می کنند. این نیروها، نشان دهنده یک جامعه کوچک هستند و بایستی ارزش های شرکت را مشخص کرده و با وضعیت واقعی تطبیق دهند. برای حل تضادهایی که به صورت فردی قابل حل نیستند، باید از این نیروها استفاده کرد. مشکلات و تضادهایی که سازمان در ارتباط با مسائل اخلاقی و اجتماعی پیدا می کند، به وسیله نیروهای وظیفه، اخلاقی می شوند و آنها برای حل تضاد خود، از روش های مباحثه و طبق فرآیند حل مسأله و با استفاده از داده های مستند و روش های تصمیم گیری عمل می کنند.

علاوه بر این، اگر تضاد، حیات جامعه و سازمان را تحت تأثیر قرار دهد، نیروی وظیفه اخلاقی، برای حل مشکل، از گروه "روابط عمومی اخلاقی" کمک می گیرد. گروه روابط عمومی اخلاقی، باید تصمیم گیری لازم برای حل تعارض در سطح شرکت و یا در بیرون از شرکت و در تعامل با جامعه را انجام دهد. گروه های روابط عمومی اخلاقی، به عنوان واسطه ای میان جامعه و شرکت عمل می کنند و از وظایف آن، انتقال دیدگاه جامعه و سهامداران به مهندسین فرآیند است. گروه روابط عمومی اخلاقی، با ارتباط مؤثر و تعامل با محیط و جامعه، تفکرات اخلاقی سازمان را شکل و جهت می دهد.

در نهایت، ایجاد یک ساختار مناسب برای مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، مستلزم ایجاد یک سیستم نظارت و مستند سازی است که در آن، پایگاه اطلاعاتی کلیه تعارضات اخلاقی و راه حل های آن ثبت شود و مورد نظارت مستمر قرار بگیرد. با استفاده از این اطلاعات، می توان در موقعیت های مشابه، از راه حل های گذشته استفاده کرد و از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کرد. از این طریق، فرآیند یادگیری و بهبود مستمر در سطح تعاملات اخلاقی و اجتماعی سازمان اجرا می شود.

طبقه بندی تعارضات و سطح حل پذیری آنها

تعارضات اخلاقی در سازمان ها را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد

 

 

 

1- تعارضات معمول بازرگانی : این تعارضات، به موقعیت هایی برمی گردند که در آنها، چارچوب اصولی، قانونی و ارزشی جامعه، تحت تأثیر نیست. این تعارضات، معمولاً ارتباط چندانی با استراتژی های اخلاقی نداشته و با یک نگرش ساده به اصول اخلاقی، قابل حل هستند.

2- تعارضات اخلاقی مهندسی : تعارضاتی هستند که به سادگی، توسط به کار بردن قوانین قابل حل نیستند؛ بلکه به تفکر ارزش های اخلاقی و خود استراتژی ها نیاز داریم. این گونه تعارضات، چارچوب های قانونی و ارزشی را تحت تأثیر قرار داده و یا شریک سوم را درگیر می کند. معمولاً در این موارد، نیاز به مشارکت گروه های اجتماعی در فرآیند حل تعارض می باشد واین تعارض، به راحتی، توسط خود شرکت، قابل حل نیست.

با توجه به دو نوع تعارض فوق و همچنین با توجه به سطح تأثیر گذاری مسائل اخلاقی (سطح دو طرفه، سطح اجتماعی)، می توان برای تعارضات، 4 طبقه مختلف مطرح کرد که هر کدام، روش های حل پذیری خاص خود را دارند :

طبقه الف) تعارض معمول بازرگانی دو طرفه : این تعارضات، بسیار کوچک بوده و بر شریک سوم، تأثیر ندارند و در سطح فردی، قابل حل هستند. اگر فرد نتواند تعارض را برطرف نماید، سطح بعدی حل تعارض، "نیروی کاری اخلاقی" است.

طبقه ب) تعارض معمول بازرگانی اجتماعی : این نوع تعارض، مستلزم مشارکت شریک سوم بوده و معمولاً قبل از عرضه تکنولوژی یا محصول و در مرحله فرهنگ سازی بروز می کند. این نوع تعارض، چارچوب عمومی و ارزشی جامعه را تحت تأثیر قرار نمی دهد؛ ولی لازم است برای پذیرش بهتر تکنولوژی، کاربر در فرآیند حل تضاد درگیر شود.

طبقه ج) تعارض اخلاقی مهندسی دو طرفه : این نوع تعارض، هنگامی رخ می دهد که یک تکنولوژی، به وسیله تعداد محدودی از افراد استفاده شود و تکنولوژی، چارچوب های اصلی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد؛ ولی شریک سوم، مجبور به تحمل هیچ گونه ریسکی نیست. حل این تعارضات، شامل تولید کننده و مشتری می شود.

طبقه د) تعارض اخلاقی مهندسی اجتماعی : این نوع تعارض، ضمن تأثیر گذاری بر چارچوب های ارزشی و قانونی اجتماع، شریک سوم را تحت تأثیر قرار می دهد. این تعارضات، در درون شرکت قابل حل نبوده و نیاز به مشارکت گروه های شریک است. بنابراین، حل تعارض باید در سطح اجتماعی انجام شود و شامل گفتگو و مذاکره با گروه هایی می شود که تحت تأثیر تکنولوژی جدید هستند.

با شناخت دقیق تعارضات اخلاقی و اجتماعی و طبقه بندی آنها در چهار طبقه فوق، امکان مدیریت و حل آنها، به بهترین نحو ممکن، امکان پذیر می شود. این نگرش کمک می کند نگاهی جامع، نسبت به حل تعارضات اجتماعی داشته باشیم و تعامل مؤثر برای حل این تعارضات صورت گیرد.

تیجه گیری

در این مقاله سعی شده به یک پرسش اساسی پاسخ گفته شود : "چگونه می توان تصمیم گیری اخلاقی در مسائل صنعتی را بهبود بخشید"؟ با توصیف مفهوم مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، ساختار مناسب مدیریت اصول اخلاقی کیفیت، تبیین شده و در سطوح فردی و سازمانی، نحوه تعاملات اخلاقی و اجتماعی سازمان مطرح گردید. معمولاً اصول اخلاقی، در دو سطح در روابط سازمان با محیط متبلور می شوند که عبارتند از سطح دو طرفه و سطح اجتماعی. از یک سو، در سطح دو طرفه، تنها تولید کننده و مشتری تأثیر می پذیرند. حال آن که در سطح اجتماعی، شریک سوم و اجتماع هم تحت تأثیر قرار می گیرند. از سوی دیگر، نوع تعارضات اخلاقی موجود میان سازمان و اجتماع، به دو صورت ایجاد می شود. "تعارضات معمول بازرگانی"، تأثیری بر چارچوب های ارزشی اجتماع نمی گذارند؛ ولی "تعارضات اخلاقی مهندسی"، تأثیر اساسی بر چارچوب های ارزشی و اخلاقی اجتماع می گذارند. بر این اساس، می توان چهار طبقه از "تعارضات اخلاقی و اجتماعی" را در سطح روابط سازمان و اجتماع شناسایی کرد که هر کدام، مستلزم روش خاصی برای حل کردن و درگیر نمودن واحدهای مختلف سازمان دارد.

به هر حال، این مقاله، با بررسی "فلسفه و جایگاه مسؤولیت اخلاقی و اجتماعی سازمان و نقش آن در مدیریت کیفیت"، یک الگوی کلی برای شناخت مناسب تعارضات اخلاقی و اجتماعی بیان می کند.

References

Hambermas J (1968)| Theorie and praxis| Frankfurt| Suhrkamp.

Grunwald A (2000)| Against Overestimating the Role of Ethics in Technology| Development Science and Engineering Ethics.

Boivin E (1988)| La qualite : un facteur de coherence pour l enterprise| Esswvein Thomson.

Crozier M. & Friedberg E (1977)| L acteur et le systeme. Les contraintes de l action collective| Editions Seuil.

Herzberg F (1971)| Le travail est la nature de l home| Entreprise Moderne.

Mispelblom F (1995)| Au-dela de la qualite| demarche qualite. Condition de travail et politique de bonneur| Editions Stros.

Orgogozo I (1988)| Les paradoxes du management| Les editions d organization.

بهبود پورتال پورتال پرتال پرتال سازمانی پورتال سازمانی پورتال شرکتی سامانه سازمانی سامانه شرکتی پرتال شرکتی وب سایت شرکتی وب سایت سازمانی مدیریت آسان مدیریت محتوا مدیریت محتوا بدون دانش فنی پنل ویژه همکاران نظرسنجی آنلاین فیش حقوقی آپلود فیش حقوقی مدیریت بیمه مدیریت خدمات بیمه خدمات بیمه بیمه تکمیلی آموزش پیشنهادات انتقادات مدیریت جلسات فرم ساز مدیریت منو مدیریت محتوا مدیریت سئو پنل مدیریتی چند کاربره ریسپانسیو گرافیک ریسپانسیو
All Rights Reserved 2022 © BSFE.ir
Designed & Developed by BSFE.ir