بهبود پورتال

02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 131
5/9/2023

بررسی چالش های مدیریت دانش و آموزش در فرآیند توسعه مبتنی بر دانایی

در جوامع و سازمان ها با بهره گیری از فناوری اطلاعات

فرنود حسنی

بررسی چالش های مدیریت دانش و آموزش در فرآیند توسعه مبتنی بر دانایی

در جوامع و سازمان ها[1] با بهره گیری از فناوری اطلاعات

کلید واژه ها: توسعه- دانایی محوری- آموزش - فناوری اطلاعات - جامعه اطلاعاتی- نیروی انسانی - سازمان

چکیده

در بررسی شاخص ها و عوامل موثر بر مدل جدید توسعه مبتنی بر دانایی محوری در جوامع و سازمان ها نقش و جایگاه آموزش به عنوان یکی از مهمترین ارکان هدایت کننده جریان گرایش و پیاده سازی دانش مداری، دانایی محوری یا اطلاعات مداری غیر قابل چشم پوشی است در این بین مهمترین ابزار و سرمایه برای دستیابی به توسعه منطقی و اصولی، سرمایه های انسانی می باشند و آشکار است که قرار گرفتن این سرمایه های عظیم و بالقوه در مسیر کلی جریان هدفمند توسعه دانایی محور در ساختار جامعه یا یک سازمان، برای استفاده بهینه از حداکثر پتانسیل ها و به خدمت گرفتن آنها در جهت ارتقاء سطح دانش منابع انسانی و در نتیجه بالا رفتن کارایی ایشان در یک سیستم مدیریت شده دانش مدار در گرو آموزش های مبتنی بر استاندارد های این مدل است.

هر چند که توسعه دانایی محور به عنوان یک مدل جدید از فرآیند های توسعه ای ارائه شده است و آنچه در نگاه اول از آن به ذهن متبادر می شود تکیه بر دانش و اطلاعات است، اما برای رسیدن به یک ذهنیت مناسب از این مدل باید دیدگاه کلانی به موضوع دانایی محوری داشت و تاثیرات دانایی محوری را در تمام شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... جستجو کرد، چرا که شاخص های توسعه بر یکدیگر تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم دارند به گونه ای که نقص و ضعف هر کدام روند شاخص های دیگر را نیز تحت الشعاع خود قرار می دهد. توجه عمیق به این مسئله باعث می شود در جوامع و سازمان هایی که دانایی محوری را الگوی توسعه ای خود قرار داده اند هنگام بررسی جایگاه آموزش به عنوان یکی از مهمترین زیر ساختهای دانایی محوری در نظر گرفتن کلیه عوامل موثر در آن بر اساس استانداردهای علمی و فنی و تاثیرات اقتصادی امری ضروری و اجتناب ناپذیر باشد.

توسعه زیر ساختهای آموزشی در جوامع و سازمان ها دانش محور غالباً در دو محور زمان و مکان صورت می گیرد به عبارت دیگر ابزار و لوازم مورد نیاز در جهت شکل گیری چهار چوب ها و استاندارد های آموزش باید هم از جنبه زمانی و هم از جنبه همه گیر بودن و اشاعه عمومی یافتن از رشد کیفی و کمی مناسب برخوردار باشند .

در بعد زمانی وقتی از توسعه آموزش در یک جامعه دانایی محور صحبت می کنیم استانداردها و متد هایی مد نظر خواهد بود که جریان آموزش را در مسیری هدف دار و با تکیه بر اصول و امکان سنجی ها و نیاز سنجی ها در هر دوره زمانی و برای هر شرایط سنی تامین نماید. روند یکنواخت و هدف دار در این نوع از آموزش ها از جریان های مقطعی و بدون برنامه جلوگیری می کند و آموزش را در بالاترین سطح کیفی در اختیار دانش پذیران قرار می دهد. همچنین وقتی در بعد توسعه مکانی به جریان توسعه آموزشهای مبتنی بر دانایی محوری بپردازیم مطالعه و گزینش سیستم های آموزشی با تکیه بر اصول و فناوریهای نوین در امر آموزش امری ناگزیر است. در این عرصه سیاست های آموزشی بایستی منطبق با شرایط اقتصادی، فرهنگی کلیه اجزا جامعه باشد و اصول رشد اطلاعاتی همگانی را مورد توجه قراردهد تا تاثیر آموزش های ارائه شده در فرآیند توسعه سازمان پدیدار شود.

شناخت و دسترسی به ارزیابی های مناسب از کارایی و تاثیرات آموزش در جریان توسعه دانایی محور نیازمند آشنایی با چالش ها و مشکلات و  ابزارهای زیرساختی آموزش در این مدل توسعه می باشد تا بر اساس نیازها و امکان سنجی های کارشناسی در درجه اول نسبت به توسعه آموزش و درنهایت توسعه دانایی محور اقدام شود. در یک سازمان شایسته  سالار و دانش محور توجه به تزریق دانش در لایه های مختلف امری است که می تواند پایه های توسعه را بر پایه آگاهی و  دانایی  استوار سازد.

توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات و گسترش گرایش جوامع به استفاده از وب و فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی وب مدار  نگرش ها و فرصت های نوینی را در فرآیند توسعه جامعه اطلاعاتی فراهم کرده است و زمینه مناسبی برای ارتباطات دوسویه میان فرهنگ ها و اقتصاد ها و مراکز علمی دنیا  بوجود آورده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بستر همگرایی و تعاطی اندیشه ها و توانایی های دانش نوین، الگوها و استانداردهای سازمان های اطلاعاتی را با هدف دست یابی به توسعه بر مبنای دانایی با نگرش جهانی ترسیم و به اجرا در خواهد آورد.

از سوی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات به علت کانون همگرایی دو اصل مهم فرهنگ سازی یعنی محتوای اطلاعاتی و دانشی و ابزارهای اطلاع رسانی و ارتباطی تاثیر مهم و به سزایی در ایجاد تحولات و تغییرات  فرهنگی در الگوی دانش مصرفی کارکنان سازمان ها دارد . از این طریق می توان فرآیند دانش سازی و دانش پراکنی را در سطح جامعه یا سازمان مدیریت و کنترل کرد و این دیدگاه را به تمامی امور روزمره و برنامه های دراز مدت تسری بخشید.

این مقاله سعی دارد با بررسی چالش های موجود بین دو گفتمان توسعه دانایی محور و سازمان های اطلاعاتی، تاثیر متقابل آموزش را در آنها شناسایی کند و جایگاه فناوری اطلاعات را به عنوان موتور محرک و کاتالیزور شکل گیری سازمان های اطلاعاتی و ابزار مدیریت دانایی  مورد بررسی قرار دهد.

مقدمه

امروزه تولید اطلاعات و دانش در تمام ابعاد علمی، فنی و کاربردی و پراکندن آن با ابزار ها و امکانات ارتباطی با هدف به اشتراک گذاری آنها در سطوح مختلف سازمان فرآیندی تحول زا و بینشی مثبت در عرصه مدیریت بهینه پتانسیل های فناورانه و منابع انسانی می باشد.

 فراهم شدن امکان دسترسی بلافاصله و بلاواسطه به اطلاعات حوزه های کاری نیروهای سازمان و به کارگیری آن ها برای توسعه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و آموزشی و... از جمله مزیت هایی است که عاید تولید کنندگان و کاربران اطلاعات می شود.

در سازمان های اطلاعاتی با توجه به نگاه از بالا به دانش های درون سازمانی سعی می شود تا از تمام عناصر و نیروهای موجود برای رسیدن به چهارچوب های نظری و عملی توسعه دانایی محور استفاده شود.

در چنین فضایی است که افراد  همچون عناصر پیکره یک سیستم مدام در حال داد و ستد اطلاعات خواهند بود و کالایی که در این میان رد و بدل می شود اطلاعات است در این شرایط جامعه اطلاعاتی به افراد امکان می دهد که فراگیری صحیح را بیاموزند و آنها را از نحوه طبقه بندی، بازیابی و به کار گرفتن اطلاعات به گونه ای آگاه می سازد که برای دیگران نیز امکان آموختن دانش را فراهم کنند.

جامعه اطلاعاتی به کمک ابزارهای فناورانه این توانایی را به افراد می دهد تا به صورت  مستمر به فراگیری دانش بپردازند، زیرا همواره اطلاعات موردنیاز خود را در دسترس دارند و از همین رو آنها می توانند در تمام لحظه های زندگی از دانش و اطلاعاتی که در اختیار دارند استفاده نمایند. اطلاعاتی که در زندگی شخصی و کاری افراد می تواند راه گشای بسیاری از مسائل باشد و زمینه های استفاده از اطلاعات را در امور اقتصادی، آموزشی، علمی، تحقیقاتی، اطلاع رسانی و... را فراهم نمایند.

با این تفاسیر امروزه کارشناسان از اطلاعات به عنوان مهمترین ویژگی سازمان های مدرن یاد می کنند به گونه ای که بیشترین توجه مدیران وقف اطلاعاتی شدن فرایندهای کاری شده است. آنها معتقدند اطلاعات به چنان اهمیتی دست یافته که شایستگی آن را دارد تا به صورت نماد عصر حاضر و محور فعالیت های توسعه ای کلان و کوچک سازمان با آن برخورد شود .

در بررسی استانداردهای جامعه اطلاعاتی می بینیم که الگوهای زندگی عادی و شغلی، اوقات فراغت، نظام آموزشی، اطلاع رسانی و عرصه دادوستد مشخصاً از توسعه و پیشرفت اطلاعات و دانش فنی توزیع و تولید آن متاثر است. کارشناسان این تحولات را  نشات گرفته از رشد فزاینده تولید انبوه اطلاعات در طیف گسترده و فراوانی رسانه های جمعی که اکثر آنها نیز به صورت الکترونیکی ظهور می یابد می دانند.کارشناسان جامعه اطلاعاتی را جامعه ای می دانند که در آن ارتباطات، عامل انتقال دهنده واقعی برای ایجاد تغییر و تحول در هر فرد به منظور دستیابی عملی به اطلاعات است و تولید ارزش های اطلاعاتی عامل تعیین کننده ای در توسعه جامعه است.

مدیریت امور بر پایه دانش در تمامی ساختارهای جامعه و سازمان می تواند نطفه فرآیندی بزرگ تر و جامع تر را بیافریند . فرایندی که از آن به عنوان توسعه دانایی محور یاد می شود و زمینه ساز بهره گیری و استفاده بهینه از سرمایه های ارزشمند سازمان که اطلاعات باشد، است.

تعاریف

توسعه دانایی محور[2]: یکی از جدیدترین  الگوهای توسعه ای که در ساختار کشور ها و سازمان ها قابل پیاده سازی است و اساس توسعه همه جانبه را در به کارگیری ابزارهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... بر پایه دانش تعریف می کند. اصول مورد تاکید در این مدل توسعه در محور های زیر مورد اشاره قرار می گیرند.

استقرار انباشت سرمایه انسانی کارآمد، خلاقیت، کارآفرینی و نوآوری، توسعه (کاربرد) فناوری اطلاعات و ارتباطات و بسط کار و فعالیت ملی از طریق:

    - ایجاد شرایط مناسب برای نهادینه کردن رویکردهای علمی، پذیرش تحول و نوآوری و خلاقیت جهت باروری بیشتر سرمایه انسانی

    - ارتقاء مستمر سطح دانش و فناوری و کاستن از شکاف موجود با سایر کشور ها و رقبا

    - باز آفرینی کلیه فرآیندهای اداری - اجرایی و خدمات کشور با استفاده از فناوری اطلاعات به منظور برپایی نظام پویای اقتصادی - اجتماعی و ارایه خدمات به هنگام به شهروندان.

    - ایجاد نظام کارآمد اختراع، ابتکار، نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی

    - برپایی نظام اقتصادی، اجتماعی پویا به منظور بسط انگیزه ها و باورها جهت توسعه سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و اقتصاد دانایی محور

    - ایجاد شرایط مناسب برای باروری سرمایه های انسانی و شکل دهی سرمایه اجتماعی کارآمدتر برای کشور

    - برپایی نظام پویای تولید و توزیع اطلاعات و ارتقاء فناوری جهت کارآمد کردن ارتباطات، تعاملات و شبکه ای شدن قلمروها و نهادینه شدن جریان آزاد اطلاعات

    - برپایی نظام آموزش و تحقیق کارآمد با تکیه بر خلاقیت، نوآوری مورد نیاز اقتصاد دانایی در تعامل همه جانبه با دانش و فناوری جهانی

    - ایجاد نظام نهادی و انگیزشی مناسب با استقرار حقوق مالکیت معنوی در جهت شکل گیری بازار دانایی و تقویت مبادلات علمی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی

    - بسط و توسعه فناوریهای نوین و بهره وری متناسب با ظرفیتها و عرضه نیروی کار در جهت اشتغال زایی و مقابله با بحران بیکاری و بهینه شدن کارکرد منابع انسانی

    - ایجاد هم پیوندی و تعامل علمی و فناوری بین بخشهای مختلف اقتصادی جامعه یا درون بخش های بک سازمان

اطلاعات[3] چیست؟

اطلاعات به مجموعه داده های علمی قابل پردازش و تحلیل علمی اطلاق می شود.

دانش[4] چیست؟

مجموعه ای از اطلاعات و معلومات به هم پیوسته که در اثر پردازش و تحلیل به صورت یک نظریه علمی یا تجربی قابل طرح باشد.

مدیریت[5] چیست؟

 مدیریت به فن تلفیق عوامل گوناگون موثر در روند اجرا، برنامه ریزی و نظارت سازمان گفته می شود.

مدیریت اطلاعات چیست؟

مدیریت اطلاعات به کلیه فرآیندهای حاکم بر مراحل و جریان های راهبرنده، هدایت کننده، تحلیل کننده و ناظر بر توزیع مناسب و به هنگام اطلاعات در لایه های مختلف سازمان گفته می شود.

فناوری اطلاعات[6]

برای فناوری اطلاعات تعاریف متعددی ارائه شده است که برخی از آنها مورد اشاره قرار می گیرند.

1- فناوری اطلاعات تلفیقی از دستاوردهای مخابراتی، روش ها و راهکارهای حل مسئله و توانایی راهبری با استفاده از دانش رایانه است.

2- فناوری اطلاعات تلفیقی از دانش سنتی رایانه و فناوری ارتباطات به منظور تولید، ذخیره، پردازش و تبادل هر گونه داده( اعم از متن، صوت، تصویر و...) است.

3- فناوری اطلاعات عبارت است از همه اشکال فناوری ساخت، ذخیره سازی، تبادل و به کارگیری اطلاعات در شکل های گوناگون همچون اطلاعات تجاری، تصاویر ساکن و متحرک، چند رسانه ای و سایر اشکالی که هنوز به وجود نیامده اند.

4- فناوری اطلاعات شاخه ای از فناوری است که با استفاده از سخت افزار، نرم افزار، شبکه افزار، مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن در زمینه های ذخیره سازی، دست کاری، انتقال، مدیریت، جا به جایی، کنترل، سوئیچینگ و... امکان پذیر می سازد.

همانطور که می بینید تعاریف متعددی از فناوری اطلاعات وجود دارد اما چیزی که از همه این تعاریف استنباط می شود این است که تاثیر فناوری اطلاعات در سازمان با دو مقوله زیر همگونی و هماهنگی زیادی دارد.

§        فناوری اطلاعات به عنوان ابزار توسعه، با کارکرد موتور تکنولوژیک و محرک سازمان

§        فناوری اطلاعات به عنوان بستر توسعه با هدف به کارگیری منابع بالقوه سازمان، بالا بردن ضریب بازدهی و کارایی منابع سازمان،  بهره وری سازمان

سازمان[7]: سازمان سیستمی است که از سازماندهی و ترکیب منابع مختلفی از قبیل نیروی انسانی، مواد، ماشین آلات، تجهیزات و... به صورت یک موسسه پایدار اعم از تجاری و غیر تجاری به وجود می آید.

آموزش[8]: دوره یا مجموعه دوره هایی که پیش از شروع کار یا در میانه فعالیت برای ارتقاء سطح دانش و اطلاعات کارکنان در جهت اهداف و استراتژی های سازمان بوسیله ابزارهای مختلف آموزشی و کمک آموزشی ارائه می شود.

در فرآیندهای انتقال اطلاعات به مجموعه فعالیت های تبادل اطلاعات از طریق یک عنصر یا ابزار دارای اطلاعات به عنصر فاقد اطلاعات اطلاق می شود که در صورت تکمیل شدن سیکل آن گزینه هایی شامل طبقه بندی، ارزشیابی، هدایت و نظارت نیز به آن افزوده می شود.

محیط دانش محور[9]

محیطهای دانش محور "محیط هایی هستند که توجه خاص به دانش ها، مهارت ها |‌رفتارها و باورهای دانش پذیران درکلاس دارند

تحولات گذار از عصر صنعتی به عصر اطلاعات[10]

از نیمه های دوم قرن بیستم به تدریج شاهد افول عمر عصر صنعتی بودیم . هرچند پایان عمر عصر صنعتی بر اساس یک قرارداد و تحت شرایط و توافق خاصی صورت نگرفت و در یک دید واقع بینانه امری تئوریک و نسبی است  امّا شرایط و رخدادهای اتفاق افتاده در طول چند دهه بصورت زنجیر وار منجر به پایان یافتن عمر این عصر شد. تحولات پرشتاب علمی ـ تکنولوژی به عنوان موتور محرّک تحول جدید مطرح شدند و رشد و تکامل بشر در عصر صنعتی توانمندی لازم را برای ورود به عصر اطلاعات فراهم کرد. سالهای آغازین دهه 70 در غرب همراه با آغاز حرکت های زیادی برای ایجاد تحول در زمینه اطلاعات و اطلاع رسانی بود. در سالهای آغازین دهه 80 گرایش به استفاده از کامپیوترهای کوچک در ادارات و پس از آن خانه ها زیاد شد و در نتیجه بسیاری از کارهای جاری تحت تاثیر این تغییر قرار گرفت. از سال 1990 به بعد سیر تحولات در توسعه اشتراک گذاری اطلاعات با ظهور و توسعه شبکه های کامپیوتری سرعت بیشتری به خود گرفت و با شکل گیری وب گسترده جهانی[11] تحولی فراتر از حد انتظار را برای جهانیان ایجاد کرد.

در این زمان فعالیت ها و فرآیند های اقتصادی و اطلاع رسانی و آموزشی و... با استفاده از بسترهای ایجاد شده رنگ و بوی دیگری به خود گرفتند تا از این طریق مردم و سازمان ها بتوانند خدمات خود را در ابعاد جهانی ارائه و یا تامین کنند.

در آغاز هزاره سوم و با بهره گیری و تلفیق  اینترنت[12] و سیستم های اطلاعاتی[13] تحول جدیدی ایجاد شد و آن بوجود آمدن سیستم های وب مدار[14] بود که  ضمن بالابردن راندمان کاری و حذف کاغذ از فرآیندهای ارتباطی و کاری سازمان ها  به آنها امکان انجام کارهای غیر حضوری را نیز می داد.

تمام فعالیت های انجام شده در جهت توسعه و تسهیل امکان به اشتراک گذاری اطلاعات بوده است و افرادی که به عنوان توسعه دهنده فناوری و یا کاربر آن بوده اند خواسته و ناخواسته فعالیت های خود را بر مبنای اطلاعات قرار داده اند .

اطلاعات به تعبیر جالب برخی از کارشناسان کالای قرن بیستم لقب گرفته است و محور تمام برنامه ریزی ها و اختراعات و تولیدات فناوارانه نیز می باشد.

در این میان سازمان های پیشرو و پویا با درک ظرفیت های فناوری اطلاعات سعی کردند آنها را در خدمت استراتژی های خود قرار دهند و برای برنامه های توسعه منابع انسانی و آموزش کارکنان خود از ابزارها، روشها و اطلاعات روز استفاده کنند.

سواد عمومی

"در کل جمعیت جهان 900 میلیون بزرگسال بی سوادند.130 میلیون کودک هیچ گاه قدم به مدرسه نگذاشته اند و 100 میلیون کودک در همان سالهای نخست مدرسه را رها کردند." این آمارها و سایر آمارهای موجود به خوبی بیانگر وضع اسفناک حاکم بر آموزش های عمومی در جوامع در حال توسعه می باشد. عموماً جوامع در حال توسعه برای دستیابی و رسیدن به توسعه مدل های گوناگونی را          برمی گزینند؛ به عنوان نمونه می توان از توسعه اقتصاد محور یاد کرد که در کشور ما نیز سالهایی به عنوان اصلی ترین مدل توسعه مورد چالش بین کارشناسان و سیاست گذاران بودند.

 اما با توجه به اشاره ای که در مورد نقش آموزش در مدل توسعه مبتنی بر دانایی محوری شد باید این نکته را یادآوری کنیم که از ملزومات و نیازهای پایه ای برای توسعه دانایی محور رسیدن به سطح معین و استانداردی از نظر آموزش ها و دانش های عمومی است. با توجه به اینکه در عصر حاضرتولید و استفاده از اطلاعات به عنوان یکی از اساسی ترین محورهای توسعه دانایی محور است بنابراین این نیاز را در پی خود خواهد داشت که افراد جامعه برای بهره گیری از اطلاعات باید از حداقل لازم که سواد عمومی می باشد برخوردار باشند. با عنایت به اینکه ما این نیاز را در چهارچوب های یک جامعه دانایی محور مطرح ساختیم و توسعه دانش مدار با یستی همگام با توسعه تکنولوژیک در بعد سخت افزاری و نرم افزاری همراه باشد لدا نباید این موضوع را از ذهن خارج کرد که وقتی از یک جامعه یا سازمان آماده برای پیاده سازی مدل توسعه دانایی محور یاد می کنیم این انتظار وجود دارد که حداقل ملزومات مورد نیاز از نظر سواد عمومی در خصوص تحصیلات ابتدایی و تحصیلات عالی از استاندارد مناسبی برخوردار باشد ضمن اینکه در بحث سواد عمومی مبتنی بر ابزارهای تکنولوژیک انتظاری مبنی بر آگاهی عمومی نسبت به استفاده و کاربری های رایانه به عنوان ابزار  در مسائل و برنامه های شخصی و کاری برای افراد جامعه شکل می گیرد.

سواد تکنولوژیک

"بیش از یک میلیارد نفر، از هرگونه خدمات اساسی در زمینه آموزش محروم هستند و بیش از4.5 میلیلرد تن از وسایل ارتباطی پایه و بنابراین دسترسی به فن آوری های جدید محرم مانده اند."
همانطور که در مسئله سواد عمومی اشاره شد امروزه یکی از مهمترین معیارها در بررسی سطح سواد برای یک جامعه توسعه یافته میزان سواد مردم جامعه در مورد میزان بهره برداری و استفاده از رایانه می باشد.
که این خود ارتباط مستقیمی در تعداد رایانه های موجود در جامعه دارد. با این توضیح اگر سواد تکنولوزیک را به عنوان یک زیر ساخت اساسی در زمینه فراهم کردن بسترهای لازم جهت دست یابی به توسعه دانایی محورمطرح می کنیم بایستی ملزومات و امکانات گسترش چنین آموزش هایی را نیز فراهم آوریم و این خود نیاز مند تعیین چهارچوب ها و استانداردهای مشخصی است تا کلیه امور آموزش های تکنولوژیک چه در بعد سخت افزاری و چه در بعد نرم افزاری با هدفمندی گزینش و هدایت شوند به این صورت که با توجه به نیازهای جامعه یا سازمان در حال و آینده برنامه های گسترده آموزشی تدوین و امکان بهره برداری عامه از این آموزش ها فراهم گردد.

 بی شک توسعه هدف دار سواد تکنولوژیک، مبتنی بر جدید ترین متد و ابزارهای رایانه ای و شبکه ای با توجه به نیاز سنجی های انجام شده بر روی هر یک از گروههای فعال در جامعه یا سازمان می تواند در تزریق روح پذیرش تکنولوزی های جدید در بین افراد جامعه موثر باشد و سطح علمی و علی الخصوص فرهنگی ایشان را نسبت به کاربری ها و تسهیلات این تکنولوزی بالا ببرد و در نتیجه موجب تسهیل در روند حرکتی به سوی دانش مدار شدن امور جاری و برنامه های دراز مدت شود که به اعتقاد بسیاری هیچ تغییری در جامعه مورد پذیرش قرار نمی گیرد مگر که به صورت فرهنگ در آن جامعه تبدیل گردد.

سازمان های اطلاعاتی( دانایی محور) و چالش های پیش رو در فرآیند توسعه

 

 در ساختار سازمان های اطلاعاتی،  اطلاعات را یک منبع و یا به عبارت بهتر سرمایه اساسی در توسعه مستمر حیات اقتصادی  به شمار می آورند از همین رو با کنترل و مدیریت و استفاده بهینه از اطلاعات  سعی می کنند برنامهریزی مطمئن برای ایجاد زیرساختار دانش را فراهم نمایند.

مدیریت بهینه و استفاده  اصولی از اطلاعات در پیکره سازمان های دانایی محور با اهداف زیر صورت می گیرد:

1- افزایش بازده کاری موثر در اقتصاد سازمان

2- بالا رفتن انگیزیش و نوآوری

3- افزایش کارآیی و ارتقای موقعیت رقابتی از طریق بهبود کالاها و خدمات

4-بهره گیری بیشتر از اطلاعات در میان کارکنان در رده ها مختلف شغلی

5. برای بهبود و ارتقای سطح انتخاب مشتریان میان کالاهای مختلف بازار

6- برای به روز رسانی دانش و فناوری سازمان

یکی از مهمترین ابزارهای دست یافتن به چنین اهدافی ایجاد و توسعه نظامهای اطلاع رسانی برای بالا رفتن میزان دسترسی کارکنان به ابزارهای دانشی و دانش است.

فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک زیر ساخت اساسی برای توسعه نظام های اطلاع رسانی  روند کلی اطلاع رسانی را در بسیاری از سازمان ها دگرگون کرده است. در این بین اگر کسی بتواند در شاهراه ها و گذرگاه های اطلاعاتی، با برنامه ریزی و تفکر مناسب گام بردارد می تواند با محور قرار دادن دانش در برنامه های خود به مدیریت آن در داخل و خارج از سازمان بپردازد و از فناوری اطلاعات به عنوان بستر اطلاع رسانی استفاده کند،

در تحلیل زیرساختار های اطلاع رسانی سازمانی ، باید به وجه کاربرپسند بودن آن کیفیت و توان علمی سازمان از نظر استعداد تولید، جذب، انتقال، ذخیره، مدیریت و به کارگیری اطلاعات توجه شود.
در زیرساختاری که برای توسعه مدیریت دانش و آموزش بهینه  قرار است پیاده سازی شود باید شامل تسهیلات(سرمایه گذاری )، مطالعات( نیاز سنجی)، تجهیزات (سخت افزاری و نرم افزاری)، منابع انسانی و توانمندی های آنان ، مکانیسم
های سازمانی و چارچوب خط مشی ها  باشد،

بنابراین سیستم سازمان باید از نظرکارایی و عدم کارایی در پشتیبانی فرایندهای عمده در تمامیت زنجیره اطلاعات مثل تولید اطلاعات ، پردازش اطلاعات ، اشاعه اطلاعات و ارتباطات، انتقال اطلاعات ، امنیت اطلاعات و ذخیره اطلاعات مورد توجه و بررسی قرار گیرد.

توسعه زیرساخت [15]های اطلاعاتی

" تحولات و چالش های اقتصادی از آغاز تا به امروز سیرجالب توجهی داشته است کارشناسان بر این باورند که اگر از ابریشم و ادویه به عنوان کالای مبادلاتی قرون گذشته و از نفت به عنوان کالای قرن بیستم یاد کنیم در هزاره سوم مهمترین کالایی که بین مردم و کشورهای مختلف مورد مبادله قرارمی گیرد اطلاعات خواهد بود."

با این توصیف و با نگرش به نیاز اساسی جامعه یا سازمانی که دانایی محوری را الگوی توسعه خود قرار داده مسئله استاندارد سازی در روند کاربری اطلاعات با سه مقوله مهم مواجه خواهیم بود.

اول اینکه در جامعه دانش مدار اطلاعات چکونه در داخل تولید می شوند و چه مراحل و مقدماتی را برای رسیدن به دست کاربران می گذرانند و دوم اینکه اطلاعات چگونه و با چه استانداردهایی از خارج وارد اینچنین جامعه ای می شوند سوم اینکه شاخص ها و مقیاس های تعریف سطوح دسترسی به اطلاعات بر چه اساسی استوار است.

در واقع برای توسعه زیر ساختی کاربری اطلاعات یکی از نیاز های اساسی تامین منابع اطلاعاتی مورد نیاز و ایجاد قابلیت رجوع افراد در تمام سطوح فکری و کاری به آنها برای انجام یا بهینه سازی فرآیند کار است. برای تامین این نیاز بایستی مطالعه و کنکاش دقیقی بر روی مباحث اطلاعاتی و ساختارهای کاربردی و نحوه اثر اطلاعات درسازمان، به هنگام توزیع بین گروههای مختلف اجتماعی انجام داد.

با توجه به نیاز های مطرح شده سعی میکنیم در این قسمت به هرکدام از این نیازها و چالش های موجود برای رفع و تامین هریک از این موارد بپردازیم.

1)اطلاعات درون ساختاری جامعه دانایی محور( از تولید تا کاربری)

الف)چگونگی تولید اطلاعات

نگاه به مسئله تولید اطلاعات در یک جامعه دانایی محور بر اساس اصل نیازسنجی است. یعنی تا زمانی که بر اساس استراتژی های سازمان برنامه و هدف لازم برای تامین و دسترسی به اطلاعات خاصی تدوین نشود این امر به صورت راکد باقی خواهد ماند . ارزش این موضوع به وجود نگاه سیستماتیک در جریان تولید اطلاعات می باشد به عبارت بهتر  در یک جامعه دانش مدار که تفکر سیستمی بر آن حاکم می باشد هیچگاه سرمایه گذاری فکری و عملی و مادی بر روی برنامه هایی که همگرایی کامل با سیستم نداشته باشند و ییا بر اساس نیازسنجی معقول و حساب شده حال یا آینده تدوین نشده باشند صورت نمی پذیرد. با این دیدگاه برای راه اندازی یک پروسه تولید اطلاعات از قبل مطالعات کارشناسی و بررسی های اولیه برای تعیین نیاز سیستم به چنین اطلاعاتی انجام می شود و همچنین کارکرد و اثر تولید و بهره برداری در سیستم مورد بررسی قرار می گیرد و سپس نسبت به برنامه ریزی های لازم برای تولید آن اقدام می شود. البته نباید از این نکته غافل بود که در جریان تولید اطلاعات قابلیت انتقال و آموزش دادن آن نیز بایستی فراهم باشد. یعنی انتخاب نوع اطلاعات بایستی همراه با مطالعه و  توجه به مسائل آموزشی و اطلاع رسانی آن نیز باشد.

در جریان تولید اطلاعات می توان با دو شیوه عمل کرد:

1- تولید اطلاعات بر اساس درخواست از پایین به بالا

وقتی در جامعه دانایی محور از این مدل تولید اطلاعات صحبت می کنیم در واقع به هر یک از افراد جامعه به عنوان یک عنصر سیستمی نگاه کرده ایم که برای رفع و یا بهبود مشکلات و فعالیتهای خود نیاز به اطلاعات خاصی دارد و از این رو سیستم برای تامین این اطلاعات اقدام می کند و برنامه ریزی های لازم را انجام می دهد. توسعه اطلاعاتی سازمان در این مدل دارای  محاسن بسیاری است از جمله اینکه به دلیل نزدیکی و ملموس بودن مشکلات و ضعف ها برای کارکنان لایه های مختلف سازمان آنها می توانند بسیار سریع به این نکته پی ببرند و در صورت اصلاح سیستم توسط سازمان بسیار سریع نیز با تغییرات کنار بیایند چرا که یکی از چالش های بزرگ در توسعه اطلاعات و فناوری های اطلاعاتی در سازمان ها تضاد و تقابل آن با نیروهای انسانی است که دست یابی به یک نقطه مشترک نیاز به صرف وقت و هزینه های فراوان دارد.

2- تولید اطلاعات بر اساس نیاز از بالا به پایین

گاهی اوقات سیستم تعیین کننده نوع اطلاعات مورد نیاز مجموعه است. در این هنگام با نگاه کلان به برنامه ها و سیاستهای سازمان راهبردهای مدیریت و توسعه دانش و  اطلاعات مورد نیاز سنجی قرار می گیرند و نسبت به تولید، تهیه و توزیع آنها اقدام می شود. این گونه فرآیند ها معمولا در راستای برنامه های دراز مدت و زیر ساختی مورد توجه قرار می گیرند.

ب)چگونگی پردازش اطلاعات

پس از مرحله تولید اطلاعات که شامل جمع آوری داده های علمی بالقوه است مرحله پردازش اطلاعات که گامی در جهت تبدیل داده های بالقوه به اطلاعات بالفعل است آغاز می شود. در مرحله قبل اطلاعات به صورت مجموعه ای از داده های خام بودند که کارایی خاصی نداشتند و بهره برداری از آنها برای کاربران غیر ممکن بود در مرحله پردازش اطلاعات این اطلاعات با استفاده از ابزارها و روشهای خاص و متفاوت مورد تحلیل و بررسی و طبقه بندی قرار می گیرند. در این مرحله اولویتهای کاربری بسیار مورد توجه قرار می گیرد تا استفاده مطلوب در همه شرایط زمانی امکان پذیر گردد.

ج)چگونگی توزیع اطلاعات

مسئله توزیع اطلاعات یکی از بخش های مهم برخورد با مقوله اطلاعات در جوامع دانایی محور است. استانداردها و شاخص های تعیین شده برای جامعه دانایی محور این الزام را به وجود می آورد که تمامی اطلاعات تولید، پردازش و طبقه بندی شده که حاصل سرمایه گذاری های مادی و فکری بسیاری نیز می باشد در اسرع وقت و به بهترین شیوه در اختیار کاربران واقعی قرار گیرد. در بحث توزیع اطلاعات در جامعه دانایی محور  با پنج عنصر زیر مواجه خواهیم بود:

1)سرعت توزیع:

 در جامعه دانایی محور در هزاره سوم که عصر سرعت در مبادلات اطلاعاتی است می طلبد که بر سیستم توزیع اطلاعاتی آن سرعت حاکم باشد یعنی علاوه بر تسریع در جریان تولید و پردازش اطلاعات، انتقال اطلاعات نیز مبتنی بر آخرین ابزارها و متدها  باشد.

2)ابزار توزیع:

در نحوه توزیع اطلاعات گزینش ابزار توزیع یکی از مهمترین مباحث را به خود اختصاص می دهد که در بخش های بعدی بیشتر به آن خواهیم پرداخت اما در اینجا به ذکر این نکته بسنده کنییم که جامعه دانایی محور برای انتقال و آموزش اطلاعات نیازمند بهترین ابزار اطلاع رسانی و آموزشی است. به عبارت بهتر ابزاری که بتوانند در سطح گسترده و همه گیر اطلاعات را انتقال دهند و از سرعت با لایی نیز برخوردار باشند.

3)کیفیت توزیع:

شیوه توزیع اطلاعات نبایستی در کیفیت اطلاعات تاثیر منفی گذارد بلکه در صورت امکان کارایی کیفی آن را نیز بالا ببرد.

4)کمیت توزیع:

شیوه توزیع اطلاعات بایستی به گونه ای گزینش شود که در حجم های مختلف اطلاعات قادر به تامین نیازهای کاربران خود باشد.

5)سطح توزیع:

شیوه توزیع اطلاعات بایستی در سطح عام و گسترده نیز جوابگو باشد یعنی باید قادر باشد بر اساس اهداف جامعه گروههای مختلف را  در بعد زمانی و مکانی تحت پوشش قرار دهد

 

توسعه زیر ساختهای ارتباطی 

توسعه دانایی محور فرآیندی است که از طریق آن شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در لایه ها و ترکیب های مختلف جمعیتی جامعه و سازمان تغییرمی یابد. در این بین ارتباطات بر این فرآیند تاثیر مهم و غیر قابل انکاری دارد. دامنه ارتباطات در یک جامعه دانایی محور از تبادل اخبار و پیام به مراتب فراتر، مهمتر و اثر گذار تر و حیاتی تر است. به عبارت دیگر، ارتباطات امکان تعاطی افکار و نشر و اطلاع رسانی انتقال و اشتراک نظرات، عقاید و اطلاعات فعالیتهای فردی و گروهی صورت گرفته شده در بین لایه هایی از جامعه که از آنها به کارگران و مهندسان اطلاعات تعبیر می شود و به طور عمیق نیز در محیط اجتماعی ریشه دارد فراهم می سازد و زمینه های لازم جهت کاربردی شدن اطلاعات را فراهم می کند. نباید این نکته را فراموش کرد که وسایل وابزارهای ارتباطی برای ایجاد زمینه های انتشار گسترده اطلاعات در بعد زمانی و مکانی با هدف دست یابی به توسعه دانایی محور، یک زیرساخت ضروری و لازم محسوب می شوند، ولی کافی نیستند.

 بررسی ها نشان می دهند که وسایل ارتباط جمعی صرفا یک ابزار هستند و کاربری بهینه آنها به وجود زیربنای اجتماعی|فرهنگی و سطح دانش عمومی بستگی دارد . لذا در بررسی کلان نگرانه به مقوله زیرساختهای ارتباطی ناگزیر از بررسی عوامل و شاخص های موثر در توسعه و پذیرش این امکانات در جامعه هستیم. یکی از بحثهای جالب در مباحث توسعه دانایی محور مقوله ارتباطات و زیر ساختهای ارتباطی می باشد. با توجه به صحبتهایی که در بخش زیرساختهای اطلاعاتی صورت گرفت به خوبی آشکار می شود که برای توسعه و نشر اطلاعات در سطحی گسترده و با سرعت بالا مهمترین مسئله در درجه اول تعیین اولویتهای اطلاعاتی قابل نشر و در مرحله بعدی گزینش ابزارهای اطلاع رسانی می باشد. بنابراین در تعیین چهارچوب های یک جامعه دانایی محور باید توجه زیادی به تامین زیر ساختهای ارتباطی مناسب و متناسب با استانداردهای اطلاعاتی بشود که قطعاً هماهنگی این زیر ساختها با امکانات مادی سازمان یک اصل مهم به شمار می رود. چرا که به نوعی ابزارهای ارتباطی نیز سرمایه های سازمان محسوب می شوند و باید تمام تلاش برای استفاده از حداکثر کارایی آنها به عمل آید.

از مهمترین راهکارهای توسعه زیر ساختهای ارتباطی سازمان ها، تجهیز بخش ها، دفاتر و ساختمان های مختلف به سیستم های شبکه ای برای ایجاد بستر ارتباطات مجازی با هدف به اشتراک گذاری اطلاعات است.

 اینترنت به عنوان مهمترین پدیده ارتباطی قرن به عنوان یکی از بهترین و تا حدودی گسترده ترین ابزارهای ارتباطی دردنیای امروز شناخته می شود. همه روزه هزاران صفحه اطلاعات به دنیای مجازی اینترنت افزوده می شود و افراد بسیاری از تمامی نقاط دنیا با استفاده از این بستر تکنولوژیک و مفید اقدام به برقراری روابط علمی و اقتصادی می کنند. در واقع نقش اینترنت در این میان به عنوان یک بستر مناسب تامین کننده نیاز مهم جامعه دانایی محور که همانا مسئله اشتراک گذاری اطلاعات می باشد شکل می گیرد.

توسعه سیستم های اطلاعاتی وب مدار به عنوان نسل جدید تحولات در فرآیندهای ارتباطی- اطلاعاتی امروزه کانون توجه بسیاری از سازمان ها و شرکتهای اقتصادی قرار گرفته به گونه ای که به عنوان بخشی راهبردهای کلان توسعه سازمان ها برای توسعه اطلاعات و آموزش به کارکنان، مشتریان استفاده می شود.

مدیریت دانش[16]

دانش به عنوان آگاهی و فهمی تعریف می شود که از طریق تحصیل با تجربه به دست می آید به عبارت دیگر دانش حلقه ای از زنجیره است که با داده و آگاهی و اطلاعات شروع می شود و با حمکت و معرفت[17] و یا به تعبیری بینش و آگاهی[18] پایان می یابد.

داده یک حقیقت خام و رویدادی بی مفهوم است که با قرار گرفتن در مسیر پنج شاخصه زیر به اطلاعات تبدیل می شود.

1- زمینه

2- طبقه بندی

3- محاسبه

4- اصلاح

5- خلاصه بودن

اطلاعات حقایقی با مفهوم است که به توصیف| تعریف و دورنمای آن می پردازد. دانش راهبرد و روش پیاده سازی و استفاده از این اطلاعات است.

نخستین تقسیم بندی برای دانش در سال 1985 به ترتیب زیر انجام کرفته است:

·        دانش صریح[19] : دانشی است که در اسناد| پایگاههای دانش و سیستم های رایانه ای نگهداری می شود تا برای استفاده مجدد دیگران در زمان های بعد قابل دسترس و استفاده باشد. گاه از این دانش به دانش رسمی[20] و یا دانش کد شده[21] یاد می شود.

·        دانش ضمنی[22] : دانشی است که توسط یک دانش پذیر در طول یک دوره زمانی درونی شده و توسعه یافته است به طوریکه نمی توان آن را از این که چگونه فرد آن را به دست آوره و به کار می گیرد جدا نمود.

در دنیای کسب و کار قدرت پیش برنده هر سازمانی| مجموعه دانش های نهفته ای است که در اختیار تک تک نیروی انسانی آن قرار دارد.

مدیریت جزیی از سلسله مراتب نظارت| مدیریت و رهبری است. نظارت با تکالیف فردی و افراد در مرحله عمل سر و کار دارد در حالیکه مدیریت با گروهها و برتری ها در مرحله راهبرد و رهبری با اهداف و تغییرات در مرحله استراتژی درگیر است.(فیضی، 82)

با این توضیحات می توان گفت مدیریت دانش راهی است که سازمانها دانش را ایجاد| طبقه بندی| اصلاح| پردازش| تقسیم و منتشر می کنند. به بیان دیگر مدیریت دانش استراتژی دادن دانش به جا، به افراد درست در زمان واقعی است تا به افراد کمک کند ضمن به اشتراک گذاری اطلاعات از اطلاعات دریافتی از سایرین برای بهبود عملکرد خود  و سازمان استفاده کنند.(آذری،81)

در رویکردهای فنی نیز دو نوع نگاه به دانش و ابزارهای کمکی آن وجود دارد. در رویکرد متمرکز بر فناوری اطلاعات با پیش زمینه مهندسی و دانش اطلاعات| به دانش به عنوان موضوعی که باید شناخته| دسته بندی| نگه داری| بازیابی و تحلیل شود| نگاه می شود.

این رویکرد با توسعه توانایی های بشر در ساخت و راه اندازی بانک های اطلاعاتی| سخت افزارها و نرم افزار ها| هوش مصنوعی و... با سرعت زیادی در حال رشد است.

از سوی دیگر با رویکرد متمرکز بر افراد با پیش زمینه روانشناسی| مدیریت تحصیلی| توسعه نیروی انسانی و توسعه سازمانی مواجه هستیم که به دانش به عنوان یک مفهوم اولیه که در مهارتهای افراد متخصص و فرآیندهای مرتبط با آنها نهفته است توجه می کند و از ابزارهایی چون یادگیری گروهی کمک می گیرد.(Pro.Serafin)

راهبردهای مدیریت دانش

دو استراتژی برای مدیریت دانش مطرح شده است:

1- استراتژی کد گذاری که نگهداری رمزی دانش در پایگاههای دانش است. این راهبرد عموماً در مواردی به کار می رود که با مسائل و مشکلاتی مشابه، مواجه و به استفاده مجدد از یک راه حل آزموده نیازمند است. نقش نیروی انسانی در این راهبرد| تنها اجرای سیاست ها و برنامه های از پیش تعیین شده است.

2-  استراتژی شخصی سازی که در آن سعی می شود به جای ارائه پاسخ های همیشگی به مشکلات و سوالات کلیشه ای| بینش عمیق تری نسبت به آن حاصل شود تا مناسب ترین راه حل ها با خلاقیت و نوآوری به دست آید. به این ترتیب دانش نه در یک پایگاه اطلاعاتی که در اذهان افرادی قرار دارد که در شکل گیری و توسعه آن نقش داشته اند. برای انتقال و استفاده از دانش و تسهیم اطلاعات و تجربیات از ارتباطات چهره به چهره کمک گرفته می شود. در این راهبرد نیروی انسانی به عنوان نیروی خلاق و صاحب نظر که ارزش کار خویش را در تبادل دانش با دیگر همکاران خود به دست می آورد بسیار کلیدی تر و تعیین کننده تر است.

در یک نگاه سطحی می توان دریافت هیچ کدام از این راهبردها قابلیت استفاده کامل به عنوان راهبرد اساسی سازمان را ندارند و بر حسب دیدگاههای مدیریتی به نسبت های مختلفی این دو را هکار را با هم آمیخته و مورد استفاده قرار می دهند.

 

مدیریت دانش در جامعه دانایی محور

وقتی در مورد پیاده سازی مدل توسعه دانایی محور در یک جامعه سخن به میان می آید بی گمان مفاهیم مختلف این مدل نیز در دل این بحث خود نمایی خواهد کرد لذا مبحث مدیریت دانش به عنوان یکی از مهمترین بخش ها در مباحث جامعه دانایی محور مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به این موضوع که آموزش از جمله اساسی ترین زیر ساختهای تامین کننده اهداف توسعه دانایی محور می باشد بنابراین رویکرد و نگاه ویژه ای را در مباحث مدیریتی می طلبد.

مدیریت دانش بر اساس چهارچوب ها و استانداردهای تعیین شده در یک جامعه دانایی محور امری بسیار حساس و حیاتی می باشد. مدیریت دانش می تواند در گزینش و تقسیم امکانات و ابزارهای آموزشی بر اساس مطالعات صورت گرفته شده نقش مهمی داشته باشد. تعیین ظرفیتهای هر یک از ابعاد دانش از جنبه کمی و کیفی و همچنین زمانی و مکانی بر عهده مدیریت دانش خواهد بود .

مدیریت دانش با شناخت بر روی هر یک از گروههای دانش پذبر در رده های مختلف و همچنین با توجه به ظرفیتها و امکانات اقتصادی و فرهنگی آنها اقدام به تعیین چهارچوب ها و استانداردهای لازم برای تعیین بهترین اطلاعات قابل استفاده یک گروه خاص در شرایط زمانی و مکانی معین می کند.

با توجه به مطالب ذکر شده برای پی ریزی جامعه دانایی محور یکی از مهمترین و اساسی ترین نیازها تعیین استراتـژی ها و برنامه های اصولی برای مبحث مدیریت دانش می باشد در این راستا باید توجه خاصی به مدیریت آموزش نیز داشت تا از تلاقی و همگامی این دو عنصر مهم مباحث استاندارد سازی و شاخص گذاری اطلاعات برای جامعه و تعیین قالب های تسریع و تسهیل دسترسی امکان پذیر گردد.

مدیریت دانش در جامعه دانایی محور با دیدگاهی کلان نگر و ساختاری صورت خواهد پذیرفت و نگاه مقطعی و نوسانی از آفت های این گونه مدیریت به حساب می آید زیرا اصولاً مقوله علم و دانش با حرکت منظم و متعالی و پیشرو می تواند به سرانجام نیکویی برسد.

سازمان ها و چالش های مدیریت دانش و آموزش

یادگیری را فرایند و یا تجربه به دست آوردن دانایی و یا مهارت در انجام کار می نامند. دانایی بر دو نوع است: یا ما بر موضوع مورد نظر تسلط و آگاهی کامل داریم و یا می دانیم کجا می توان اطلاعات مربوطه را به دست آورد.

دیوید کلب الگویی چهار مرحله ای را برای یادگیری ارائه می دارد.

مرحله اول: تجربه کردن و عمیق شدن در موضوع

مرحله دوم: تفکر با استفاده از آموخته های قبلی

مرحله سوم: ادراک ساخت الگوی ذهنی برای تجربه کسب شده با درک معنی و چگونگی

مرحله چهارم: به کارگیری تجربه و افزودن دانایی

در هر کدام از مراحل فوق نقش دانایی فردی که همان تجارب قبلی، اطلاعات جذب شده و معیارهای ارزیابی فردی است، به خوبی مشاهده می شود. لذا از آنجایی که انسانها دارای مدل رفتاری و سبک یادگیری متفاوتی می باشند. نظام آموزش باید از پویایی خاصی برخوردار باشد تا بتواند پاسخگوی نیازمندی های گوناگون انسان ها باشد.

برای حصول نتایج بهتر باید آموزش از حالت انفعالی و یک طرفه خارج شده و به حالت پویا و فعال تبدیل می شود. با درنظر گرفتن مطلب فوق عوامل موثر در یادگیری و اثرات متقابل آن به شرح ذیل عنوان می شود:

1- دانش پذیر(قدرت یادگیری/ سبک یادگیری)

2- مدرس(مکانیزم نظارت ، هدایت)

3- محتوای دوره ها( سهولت درک، شفاف بودن و...)

4- مکانیزم ارائه( متن، صدا، نقشه، انیمشن، فیلم و...)

5- بستر عرضه و امکانات مربوطه

6- ارزیابی و آزمون

7- امکانات جستجو و دستیابی به منابع

8- امکانات رفع اشکال

 

مدیریت دانش فرآیند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش است. این پنج عامل در حوزهء مدیریت دانش برای یک سازمان زمینهء آموزش، بازخورد، آموزش مجدد و یا حذف آموزش را فراهم می‌آورد که معمولاً برای ایجاد، نگهداری و احیا قابلیت‌های سازمان مورد نیاز است.(ایرانشاهی، 2005)

امروزه سازمان های پویا که توجه عمیقی به مدیریت دانش و بهره برداری اصولی از آن دارند با چالش ها و سوال های فراوانی برای دست یابی به راه حل های مدیریت دانش منطبق بر راهبردهای توسعه خود دارند آنها به دنبال راهکارهایی هستند تا فرآیند مدیریت دانش را با توجه به امکانات| ابزار و سرمایه های خود به فعالیتهای اثر گذاری در زمینهء ایجاد دانش، اعتبار بخشی به دانش، نمایش و عرضه دانش، اشاعه دانش و فعالیتهای بهره‌گیری از آن تقسیم‌بندی نمایند.

برای این منظور آنها باید موازنه ای در فعالیت هایی که در حوزه مدیریت دانش صورت می گیرد انجام دهند. دستیابی به چنین موازنه ای نیازمند ایجاد تغییرات در فرهنگ سازمانی، فناوری‌ها و فنون است. برخی سازمان ها در پیاده سازی روشهای مدیریت دانش از شیوه تمرکز بر یک بخش استفاده کرده اند و با محور قرار دادن یکی از شاخص های نیروی انسانی| فناوری و علوم و فنون سعی در رسیدن به اهداف خود داشته اند.

اما امروزه راه حل های مدیریت دانش سازمانی تاکید وافری بر ایجاد تعامل در سه شاخص ذکر شده دارد. رسیدن به چنین دیدگاه و باوری می تواند زمینه توسعه روحیه دانش پذیری و دانایی محوری را در برنامه های روزمره و کلان سازمان بوجود آورد و باعث پویایی ساختار و عملکرد سازمان شود.

دانش فردی برای توسعه دانش پایه سازمانی ضروری است؛ هر چند دانش سازمانی حاصل جمع ساده‌ای از دانش‌‌های فردی نیست. (بات، 2000)

همانطور که پیشتر اشاره شد تعامل بین فناوری، فنون و انسان مفهوم مدیریت دانش را عمق و ساختار می‌بخشد در اینجا باید این نکته را ذکر کنیم که علی رغم مشابهت و یکسانی شاخص فناوری، فنون و انسان| الگو ها و مدل های تعاملی این شاخص ها برای هر سازمانی منحصر به فرد است و به عنوان راه حل های خاص با مطالعه و بررسی ساختار سازمان ها قابل ارائه خواهد بود.

مدیریت دانش به الگوهای تعامل میان فناوری‌ها، فنون و افراد شکل می‌بخشد. برای مثال تکنولوژی اطلاعات در خصوص گردآوری، ذخیره و اشاعه ی اطلاعات به خوبی عمل می‌کند ولی در تعبیر آن ناتوان است (بات، 1998). در تحقیقی به این نتیجه رسیده که سازمانهایی که در بلندمدت از مدیریت دانش استفاده می‌کنند در روابط اجتماعی و فنی خود محتاط هستند.

دستیابی به راه‌حلهای فنی امکان‌پذیر است، اما برای مدیریت دانش، سازمان باید محیط مشارکت، همکاری و اشتراک دانش را به وجود آورد. براساس تحقیق «ارنست» و «یونگ» 50 درصد از متخصصان بر این باورند که تغییر رفتار بشر یکی از مسائل اجرایی مدیریت دانش است (Glasser| 1998)). به همین دلیل در پروژه‌های مدیریت دانش بر تغییر روندهای سنتی و تقویت ساختارها و فناوری‌ها تأکید می‌شود. بنابراین همگون ساختن تدریخی اصول مدیریت دانش در سازمان یکی از مهمترین اولویت‌ها است.

به طور کلی تکمیل برنامه‌های مدیریت دانش نیاز به تغییر در فلسفه سازمانی دارد. برای مثال از نظر سنتی تعدادی شرکت بر پایه هزینه اقتصادی همکاری می‌کنند در حالیکه فلسفه مدیریت دانش بر همکاری در جهت افزودن به ارزش کالا و خدمات تأکید دارد.

دوره های آموزشی می تواند چگونگی کاربرد دانش خاص را به دانش پژوهان بی آموزد و باعث افزایش مهارت و صلاحیت و شایستگی افراد شده و چگونگی انجام کار را به افراد آموزش دهد. روش های یادگیری نیز خود از تغییرات فناوری مصون نبوده و در نتیجه متاثر از آن می باشد.

مادامیکه فناوری در حال تغییر ماهیت کاری و تجاری هستند. نحوه ارائه آموزش را نیز دچار تحول می کنند و از آنجا که یادگیری افراد متفاوت می باشد می بایستی اصول ذیل را مد نظر قرار داد.

·        آموزش بر اساس سبک یادگیری افراد بنا شده باشد. زیرا وقتی سخن از یادگیری است، یک نسخه مناسب با همگان وجود ندارد و نمی توان با یک استراتژی ارائه پاسخ نیاز تمام دانش پژوهان را فراهم آورد.

·        آموزش باید بر اساس رسیدن به یک هدف خاص طرح ریزی شود و برنامه اجرایی آن نیز از روش تکاملی پیروی نماید تا بتوان با اندازه گیری نتایج حاصله و مقایسه آن با اهداف تعیین شود، میزان انحراف را تشخیص داد.

·        باید از آخرین فناوریهای روز جهت هر چه کاراتر و موثر تر کردن برنامه های اجرایی و دستیابی به نتایج مطلوب تر بهره برد.

·        سازمان ها تنها به کمک پرسنل خود می توانند بی آموزند لذا برای تکامل سازمانی، می بایستی نیازهای آموزشی افراد را شناسایی و تامین نمود، علی رغم آنکه آموزش افراد یک سازمان تضمین کننده ایجاد سازمان یادگیرنده نیست.

 

ایجاد دانش

ایجاد دانش به توانایی سازمان‌ها در ایجاد ایده‌ها و راه‌حل‌های نوین و مفید اشاره دارد (ماراکاس، 1999). سازمان‌ها با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و کنونی با روشهای مختلف به خلق واقعیت ها و مفاهیم جدید می‌پردازند به عبارت بهتر سازمان ها بر اساس استراتژی های توسعه خود اقدام به گزینش بهترین ترکیب و مجموعه دانش می کنند و در نتیجه دانش را در خدمت اهداف و راهبردهای خود قرار می دهند.

ایجاد دانش فرآیند مهمی است که در آن انگیزه، تلقین، تجربه و شانس، نقش مهمی ایفا می‌کنند (لین و دیگران، 1996). معیار سنجش دانش نو، نقش مؤثر آن در حل مسائل جاری و نوآوری در بازار است.
با این حال، توصیه نمی‌شود که سازمان‌ها بکوشند تحت هر شرایطی، دانش جدید ایجاد نمایند. روشهای مختلفی وجود دارد که با آنها می‌توان تجربیات را دوباره آزمود. (بات، 2000). برای مثال هر سازمان می‌تواند با استفاده از استراتژی تقلید، تکرار و جایگزینی بخشی از دانش موجود را دوباره احیا نماید. در برخی موارد یک سازمان می‌تواند با تکیه بر توانایی‌های خود و کاهش کاستی‌ها قابلیت خود را بهبود بخشد. یک سازمان می‌تواند با تقویت قابلیتهای بخش تحقیق و توسعه، بررسی محیط خارجی و به کارگیری فناوری خرج از سازمان پایه دانش مستحکم‌تری ایجاد نماید (همانجا).آموزش به عنوان مهمترین اصل در فرآیند ایجاد دانش تلقی می شود چرا که به سازمان امکان می دهد تا بنا بر نیاز ها و ظرفیت های سازمان اقدام به جذب علوم جدید کند.

اعتباربخشی به دانش

اعتباربخشی به دانش، به گستره‌ای اشاره دارد که شرکت‌ها می‌توانند بر روی دانش اثر گذاشته و اثرات آن را بر محیط سازمانی ارزیابی نمایند. چرا که با گذشت زمان بخشی از دانش گذشته نیاز به بازنگری و انطباق با واقعیت های کنونی دارد. اغلب تقابل مداوم و چندوجهی بین فناوری، فنون و افراد برای سنجش اعتبار دانش مورد نیاز است (بات، 2000) برای مثال وقتی سازمانی مجموعه جدیدی از فناوری‌ها، ابزار، رویه‌ها و فرآیندها را به کار می‌گیرد، نیازمند بهبود و روزآمدسازی مهارتهای کارکنان خود است تا بتواند به خوبی خود را با واقعیتهای رقابتی جدید منطبق سازد.

 

ارائه دانش

منظور از ارائه دانش شیوه‌هایی است که از آن طریق دانش به اعضای سازمان منتقل می‌شود. به طور کلی سازمان‌ها می‌توانند روندهای مختلفی در جهت ارائه دانش پایه خود اتخاذ نمایند. با این وجود دانش سازمانی در موقعیتهای مختلفی توزیع شده، روندهای مختلفی را در بر دارد و در رسانه‌های مختلف چاپی و الکترونیکی دخیره شده است و هر کدام گونه متفاوتی از ارائه دانش را ایجاب می‌کند. به دلیل این گونه‌های مختلف، تجدید ساختار و منسجم ساختن این دانش از منابع مجزا برای اعضای سازمان دشوار است.

برای مثال ممکن است در یک سازمان هر بخش داده‌های خود را به شکلی پردازش نماید که با دیگر بخشها هماهنگی نداشته باشد چرا که استانداردی برای یک فرمت یکسان وجود نداشته است. اگرچه اعضای سازمان امکان دارد اطلاعات مربوط را از طریق سامان‌دهی داده‌ها در پایگاههای مختلف بیابند اما باز هم منسجم ساختن و تعبیر اطلاعات از جهات مختلف دشوار است.

اعضای سازمان با مجموعه‌هایی از شیوه‌ها سرو کار دارند. اگر لازم باشد که آنها شیوه کاری خاصی را بی آموزند، تأخیر در منسجم‌سازی و درونی ساختن این دانش جدید امری طبیعی است. بنابراین یک سازمان ممکن است استانداردهای برنامه‌ریزی یکسانی ایجاد نماید و یا از الگوهای یکسانی برای ارائه «داده»، «اطلاعات» و «دانش» بهره گیرد.

توزیع دانش

لازم است که دانش قبل از بهره‌برداری در سطوح سازمانی در درون سازمان به اشتراک گذارده شود. تعامل بین فناوری‌های سازمان، فنون و افراد می‌تواند اثر مستقیم بر توزیع دانش داشته باشد. به عنوان مثال ساختار سازمانی با توجه به شکل کنترل‌ها و نقش‌های سنتی فرصت‌های توزیع دانش و تعامل بین فناوری‌ها، فنون و افراد را کاهش می‌دهد. به عبارت دیگر، ساختار افقی سازمانی، تقویت، و سیاست درهای باز جریان دانش را در میان بخشها و افراد سرعت می‌بخشد. استفاده از پست الکترونیکی، شبکه ی داخلی، بولتن، و گروه خبری به توزیع بهتر دانش در درون سازمان کمک کرده و به واسطه آنها افراد می‌توانند با یکدیگر از جنبه‌های مختلف تبادل نظر نمایند.

کاربرد دانش

به طور کلی دانش سازمانی باید در جهت محصولات، خدمات و فرآیند سازمان به کار گرفته شود. اگر سازمانی به راحتی نتواند شکل صحیح دانش را در جای مناسب آن مشخص نماید در عرصه‌های رقابتی با مشکل مواجه خواهد شد. زمانی که نوآوری و خلاقیت راه پیروزی در جهان امروز است، سازمان باید بتواند دانش مناسب را در جای مناسب به کار گیرد. سازمان‌ها در بهره‌گیری از منابع دانش خود راه های مختلفی پیش رو دارند. برای مثال می‌توان دانش موجود را از محتواهای مختلف درونی بدست آورد، استانداردهای اندازه‌گیری مناسب اتخاذ نمود، افراد را ترغیب و آموزش داد تا خلاقانه فکر کنند و درک خود را در جهت بهبود محصولات، خدمات و فرآیندهای سازمان به کار گیرند.

بازنگری فرآیند های آموزشی و دانشی در سازمان

بر اساس معیارهای باز مهندسی منظور از بازنگری در فرآیندهای آموزشی و دانشی در سازمان بازاندیشی دوباره و بنیادین فرآیندها برای دستیابی به پیشرفت و تحولی مثبت و موثر بر اساس شاخص های کیفیت| هزینه| سرعت و خدمات است به تعبیر دیگر آغازی دوباره و فرصتی برای بازسازی و به سازی روش ها و جریان های کاری برای رسیدن از یک مدل کم کارا و یا غیر کارا به یک الگوی مناسب طراحی و اثر گذار است.

در فرآیند بازنگری تکیه و تاکید زیادی در حذف نگرش ها و روش ها و مقررات کهنه می شود و سعی می شود تا تمام نیروهای سازمان را در خدمت راهبردهای سازمان درآورد.

برای پیاده سازی فرآیند بازنگری آموزشی و دانشی در سازمان نیازمند توجه به دو اصل مهم خواهیم بود:

1- تبدیل نگاه وظیفه گرا به فرآیند گرا: با ایجاد چنین ذهنیت و باوری سازمان می تواند با نظارت و کنترل بهتری فرآیند های آموزشی را نیاز سنجی| برنامه ریزی و پیاده سازی نماید. چرا که در بازمهندسی فرآیند را مجموعه ای از وظایف هم پیوند می دانند که با هم نتیجه ای با ارزش برای سازمان به وجود می آورند. بنابر این افراد هر گونه دانش و آموزشی را نه تنها برای خود موثر می دانند بلکه آن را برای تسهیل تعاملات کاری خود با سایرین ضروری به شمار می آورند و با میل و رغبت بیشتری به یادگیری می پردازند.

2- تغییر دیدگاه رییس محوری به مشتری محوری: ایجاد تحولی این چنین می تواند تاثیر بسیار مهمی در جایگاه سازمان داشته باشد. در این شیوه تمرکز افراد به سمتی می رود که در فرآیندهای اقتصادی سازمان نقش موثر تری یابند و بتوانند تاثیر عملکرد خود را مورد سنجش قرار دهند. به همین سبب سعی می کنند از بستر های علمی موجود برای به سازی دانش خود استفاده کنند.

روش شناختی در فرآیند بازنگری آموزش و دانش سازمان

باز مهندسی فرآیند مدیریت دانش در سازمان در پنج فاز صورت می گیرد:

1- همگن سازی و هماهنگ سازی نیاز های آموزشی و دانشی سازمان با اهداف و راهبردهای سازمان با برنامه ریزی حسب شده برای دست یابی به سطح خاصی از دانش و ارتقا نیروی انسانی به جایگاه مطلوب

بر اساس تفکر دانایی محوری آموزش هم در بعد محتوایی و هم در بعد ابزار توسعه می یابد و از این منظر ابزارهای فناورانه از جایگاه و توجه ویژه ای برخوردار خواهند بود. بر اساس این تفکر و بر خلاف شیوه های کلاسیک آموزشی که مروج تفکر استاد محوری بودند به واسطه فناوری اطلاعات تفکر دانش آموز محوری در اولویت قرار گرفته است و  ساختار یک سیستم مدرن و بهینه آموزشی برای سازمان های امروزی به صورت یک سه ضلعی تصور می شود که شامل دانش پذیر| محتوا و محیط آموزشی خواهد بود. یکی از دلایل حذف تاثیر مستقیم استاد بالا بردن سرعت| کمیت و کیفیت آموزش برای سازمان هاست. رسیدن به چنین مرحله ای می تواند بستر توسعه دانش ضمنی را در میان نیروهای انسانی گسترده نماید به عبارت واضح تر در بستر فناوری اطلاعات نقش معلم دچار تغییر می شود و به معلم-فرآگیر تبدیل می شود چرا که دانش پذیران خود به منابع اطلاعاتی دسترسی مستقیم دارند و می توانند به کمک فناوری های موجود شکاف اطلاعاتی خود را با استاد کم کنند.

2- گزینش بخش هایی برای بازمهندسی و پیاده سازی فرآیندهای آموزشی

این انتخاب بر اساس میزان پیشرفت فرآیند در رویکر موثر| در انتخاب فرآیندهای ناقص و نا تمام و یا بر اساس میزان اهمیت فرآیند در رویکرد جامع در انتخاب فرآیندهای با الویت صورت می گیرد. با توجه به اینکه مدیریت آموزش و دانش به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در یک فرآید تجاری و اقتصادی سازمان اثر گذار است گزینش آموزش و بستر آموزشی نیازمند رسیدن به یک نقطه مشترک با راهبردها و اهداف اقتصادی و سازمانی است.

3- ایجاد فرآیند ها و راهکارهای موثر و جدید برای بهره برداری مناسب از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی با هدف رفع کاستی ها و مشکلات قبلی و دستیابی به محصولات| خدمات و یا نگرش های و تفکرات خلاقانه اثرگذار در سازمان

برای اشاعه فناوری سه مرحله در نظر گرفته می شود: مرحله جایگزینی که در آن روشهای موجود آموزشی بازنگری مجدد شده و به صورت خودکار در می آیند. مرحله انتقال که با تغییر روش ها ناکارآمد همراه است و مرحله دگر گونی که در آن رسالت ها و حوزه های آموزشی فناوری تعریف و تبیین می شود و جایگاه دانش و دانش پذیر در مواجه با فناوری مشخص می گردد.

4- توسعه سیستم ها و ساختارهای مورد نیاز

فرآیند تهیه محتوای الکترونیکی شامل کتاب های پویا| آزمایشگاههای مجازی| کتابخانه های دیجیتالی و کیفیت| فرمت[23]| حجم و چگونگی انتقال از چالشهای مهم مدیریت دانش است.

5- معرفی قابلیتها و توانایی های سیستم جدید و منافع آن برای کاربران و مدیران برای اثرگذاری فرهنگی

کارشناسان معتقدند انتشار و گسترش یک پدیده نو| مشروط به چند عامل است: پیچیدگی پدیده| کارآمدی آن در مقایسه با سایر وسائل مشابه| زمان صرف شده برای آن| انتشار اطلاعات درباره آن و جامعه ای که آن پدیده در آن جامعه مورد استفاده قرار می گیرد.

طرح ریزی راهبردهای مدیریت دانش

طرح ریزی و دست یابی به استراتژی های مناسب در مدیریت دانش نیازمند در اخیار داشتن الگو ها و نقشه هایی برای تطابق مولفه های یادگیری و دانش به کمک ابزارهای فناوری اطلاعات است.

نقشه یادگیری نشان می دهد که نیرو های سازمان به چه محتوای آموزشی نیاز دارند و این محتوی چگونه شکل می گیرد و توسعه می یابد. نقشه دانش مشخص می کند که افراد چگونه| فردی یا جمعی| تولید دانش می کنند و کاربری دانش آموخته شده چیست. با ارزیابی متعادل و هم زمان این دو نقشه| نقشه فناوری اطلاعات به دست می آید که ابزارهای مناسب فناوری اطلاعات را برای تنظیم منابع اطلاعات مشخص می کند. تنها با در اختیار داشتن این نقشه است که می توان سهم هر یک از دو نوع استراتژی را در راهبرد نهایی سیستم یادگیری الکترونیکی مشخص کرد ولی در عین حال روشن است که با وجود فاصله گیری این سیستم از شیوه های سنتی آموزش وابسته به استاد و کاهش حجم دانش ضمنی او در این سیستم ها مجموع حجم دانش نهان به کمک امکانات و ابزارهای خاص ارتباطی بسیار بیشتر از سیستم های کلاسیک مدیریت آموزشی است اگر چه هنوز سهم دانش صریح در نظام آموزشی قابل توجه است

توسعه نهادهای آموزشی در جامعه دانایی محور

در امر توسعه دانایی محور با تکیه بر زیر ساختهای آموزشی توجه جدی به مسئله توسعه نهادها و بخش های آموزشی در جامعه و سازمان، با بر خورداری از استانداردهای مناسب و متناسب و چهارچوب های تعیین شده در مشی کلان جامعه دانایی محور امری اجتناب ناپذیر است.

از این رو بایستی در طراحی و تدوین استراتژی های راه اندازی نهادها و بخش های آموزشی کلیه نیاز ها بر اساس اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد و همانطور که قبلاً ذکر شد آموزش ها باید تامین کننده دو دسته ازشاخص های توسعه آموزش یعنی سواد عمومی و سواد تکنولوژیک باشند تا پویایی آموزشی به معنای واقع کلمه اتفاق افتد.

 

چالش های کاربرد فناوری در مدیریت دانش

مطمئناً هرچه سازمان در پردازش داده کارآمدتر باشد در تولید اطلاعات تواناتر خواهد بود. استفاده از رایانه های پیشرفته و شبکه‌های ارتباطی ابزارهای مؤثری برای استخراج داده در یک سازمان است. با این حال مسأله تفسیر هنوز باقی است. چرا که از فناوری‌های اطلاعات تنها برای تفسیر مسائل محدودی می توان استفاده کرد. در یک محیط پویا، محیطی که سازمان هر روزه با مسائل جدید و غیر منتظره‌ای روبه‌رو می‌شود در بهترین حالت می‌توان از فناوری‌های اطلاعات برای تبدیل «داده» به «اطلاعات» بهره جست. تنها انسان‌ها هستند که اطلاعات را تفسیر کرده و به «دانش» تبدیل می‌کنند.

همانطور که قبلاً گفته شد چرخهء میان «داده»، «اطلاعات» و «دانش» بازگشتی است. بنابراین سازمان باید به سرعت «داده» را به «اطلاعات» و «اطلاعات» را به «دانش» تبدیل نماید. در همان حال سازمان نباید بیش از حد بر دانش پایه خود تأکید داشته باشد به گونه‌ای که در اثر غفلت «دانش» را به «اطلاعات» و «اطلاعات» را به «داده» تبدیل کند. به عبارت دیگر پاره‌ای از دانش زمان زیادی در محتوای کنونی نمی‌گنجد و سازمان باید به سرعت آن را از دانش پایه حذف نماید.

در چنین شرایطی ابزارها سازمان را در تبدیل «داده» به «اطلاعات» یاری می‌دهند و افراد از قابلیت تفسیر اطلاعات برخوردار می‌شود. بنابراین در مدیریت دانش یک سازمان نیاز به شکل‌دهی و تعریف مجدد تقابل های موجود میان افراد، فناوری و فنون خود را دارد. فنونی که توسط متصدیان و کاربران مورد استفاده قرار می‌گیرد نشان می‌دهد که به چه شکلی تکنولوژی مورد استفاده قرار گرفته و چگونه معنای اطلاعات استنباط شده است.

با نگرشی دقیق‌تر به تعاملهای بین فنون، افراد و فناوری‌ها به راحتی می‌توان دید که چرا از یک وضعیت تعابیر متفاوتی وجود دارد. خلاصه اینکه یک سازمان یک سیستم کاملاً فنی یا اجتماعی نیست. سازمان سیستمی از تجربیات شخصی، روابط اجتماعی و فناوری است. فناوری با کاستن محدودیت‌های ناشی از عوامل فردی یا فیزیکی همکاری بین گروههای کاری را افزایش می‌دهد. برای مثال تکنولوژی اطلاعات امکان جستجو، ذخیره، پردازش و اشتراک حجم عظیمی از اطلاعات را در محدودهء کوچکی از زمان و مکان فراهم می‌آورد. با این حال معنا دادن به این روند بر عهده متخصصان است. در عین حال متخصصین سازمان‌ها با فناوری‌ها و فنون تعامل داشته و علاقمند هستند که یافته‌های آنها از منظرهای مختلفی مورد توجه قرار گیرد. این فرآیند تعامل، در گسترش دیدگاهی جامع به واقعیت‌ها مفید بوده و امکان انسجام و یکپارچگی اجزاء بدنه دانش را در سازمان فراهم می‌آورد.

اقتصاد به عنوان عامل و انگیزه اصلی فعالیت اکثر سازمان های دولتی و خصوصی در عصر ارتباطات و اطلاعات هویت جدیدی پیدا کرده است و برنامه ریزی های سازمانی را تا حدود زیادی تحت تاثیر خود قرار داده در دنیای اقتصاد دیجیتالی تعاریف و تعابیر جدیدی برای مشتری و سازمان ارائه شده است که به کسب و کار سازمان ها جهت بخشیده از این رو نگرش اصلی مدیران سازمان های امروزی پایه ریزی و تحکیم جایگاه سازمان بر اساس این تعاریف و مدل های جدید کسب و کار است آنها سعی می کنند با گزینش ابزارهای فناوری اطلاعات فرایندهای کاری کسب و کار خود را بهبود بخشند و از این طریق تمرکز انرژی و سرمایه گذاری خود را برای توسعه بازار صرف کنند چرا که در اقتصاد جدید رقابت های تجاری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار ند. بنابراین نتیجه می گیریم که دغدغه اصلی مدیریت دانش در سه حوزه سازمانی، اقتصادی و تکنولوژیکی قابل بحث و بررسی است.

 

1-  چالش های سازمانی

عصر پرشتاب فناوری اطلاعات، تحولات عرصه کسب و کار را به روز و حتی به ساعت کشانده به گونه ای که هر روز شاهد پدیده ها و رخدادهای تازه ای در توسعه نرم افزاری و سخت افزاری این دانش هستیم. لذا یکی از اصول مهم مورد توجه در گزینش و مدیریت صحیح بر ابزارهای فناوری اطلاعات در سازمان شناخت ظرفیت ها و ملزومات کاری سازمان و گزینش بهترین راه حل ها برای هر یک از اجزا سازمان است تا در روند کاری آنها تسهیل و تسریع ایجاد شود این گزینش باید همگام و مطابق با آخرین تحولات جهانی باشد و سازمان را برای رقابت در عرصه جهانی آماده سازد. از سوی دیگر سرعت این تحولات باعث شده است که منابع انسانی سازمان از کارمندان معمولی تا مدیران رده بالای سازمان مجبور باشند خود را در راستای استراتژی های شرکت قرار دهند و از این رو می بایست دانش تکنولوژیک را در میان نیروهای انسانی شرکت چه از جنبه سخت افزاری و چه از نظر نرم افزاری در قالب دوره های آموزشی ضمن کار گسترش دهند. این مسئله تبعات مثبت و منفی بسیار زیادی را در پی خواهد داشت که سازمان و روند کاری آن را تحت تاثیر قرار می دهد. نکته حائز اهمیت برای مدیران تاثر توسعه سیستم های اطلاعاتی بر افزایش بازدهی و راندمان کاری سازمان است.

2-  چالش های اقتصادی

گسترش اقتصاد دیجیتال و توسعه رقابتهای شبکه ای و ظهور سازمان های مجازی، پدیده جهانی شدن و به تبع آن قوانین تجارت جهانی همه از جمله عوامل و محرک های پیچیده تر شدن کسب و کار در دو بعد درون و برون سازمانی هستند. از این رو نیاز به توسعه سیستم های اطلاعاتی جامعی برای تولید، تحلیل و پردازش و توزیع مناسب اطلاعات بین نیروها و مشتری ها و سازمان های تابعه به عنوان یک امر ضروری احساس شد.

با این شرایط مدیران به عنوان ارکان تصمیم گیر و سیاست گذار در برنامه های اقتصادی شرکتها ناچار بودند که خود را با تحولات ایجاد شده هماهنگ سازند ضمن اینکه اقدام به طرح ایده ها و افکار جدیدی برای حضور مناسب در بازار رقابنی ایجاد شده در عصر اقتصاد دیجیتالی بکنند.

3-  چالش های تکنولوژیک

از جمله مسائل و دغدغه های مدیران شیوه برخورد با تکنولوژی های موجود برای گزینش و سرمایه گذاری بر روی آنها ست این مسئله در دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری قابل بررسی است. انتخاب و تلفیق سخت افزارها و نرم افزارهای مناسب در یک سیستم جامع سازمانی امری است که به مطالعه و بررسی فراوانی نیاز دارد و ویژگی این ابزارها از جنبه های مختلف باید مورد بررسی قرار گیرد.

 

سیستم های اطلاعاتی؛ جایگاه سازمانی

 

زیر ساخت های سخت افزاری

در ساختار عملیاتی هر سیستم اطلاعاتی پارامترهای مختلفی خود نمایی می کنند که از میان آنها در بعد طراحی سخت افزاری عوامل وشاخص هایی خودنمایی می کنند. این موارد عبارتند از:

1-   ابازرهای ورودی اطلاعات به سیستم مثل صفحه کلید،Mouse ، دستگاه کارت خوان، دستگاه بارکد خوان و...

2-   بخش پردازشگر اطلاعات CPU

3-   اجزا ذخیره سازی اطلاعات مانند Hard disk ، لوح فشرده، فلاپی

4-   ابزارهای ارتباط دهنده عناصر سیستم با یکدیگر مانند خطوط تلفنی یا کابل های شبکه، هابها، سویچ ها و...

5-   ابزارهای خروجی اطلاعات مانند مانیتور ها، پرینتر و دستگاههای پانچ

 

شیوه های پردازش در سیستم های اطلاعاتی

به طور کلی دو روش عمده برای پردازش اطلاعات ورودی به سیستم وجود دارد

1)پردازش آنلاین

2) پردازش آفلاین

در شیوه پردازش آفلاین اطلاعات پس از ورود به سیستم بدون هیچگونه پردازشی در بانکهای اطلاعاتی ذخیره می شوند و پس از اتصال دستگاه گیرنده اطلاعات به سیستم تحلیل های لازم بر روی آن صورت می گیرد و ذخیره نهایی صورت می پذیرد. همانند فروشگاههای زنجیره ای که کلیه عملیات فروش خود را پس از پایان روز کاری برای سیستم اصلی ارسال می کنند. در پردازش آنلاین کلیه تحلیل های لازم به محض ورود اطلاعات با استفاده از توان نرم افزاری و سخت افزاری انجام می شود پس از آن در بانک اطلاعات ذخیره می شود مانند تغییراتی که در حساب مشتریان یک بانک پس از برداشت از  پول از دستگاههای خودپرداز اعمال می شود.

چالش های کاربرد فناوری در مدیریت آموزش

در سراسر دنیا افرادی که سن آنها بالاتر از 30 سال است از آموزش های فناورانه برای یادگیری علوم پایه و تخصصی در زمینه رایانه و فناوری اطلاعات بی بهره بوده اند. این گروه علی رغم میل باطنی خود و به دلایل مختلف در جریان آموزش های اینچنینی قرار نگرفته اند و لذا با همین شرایط در سازمان های خود مشغول به کار و فعالیت هستند. این ویژگی به خصوص در سازمان ها ی دولتی بیشتر به چشم می خورد و آثار و تبعات منفی خود را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر سازمان ها نمایان می سازد. این در شرایطی است که سازمان یونسکو با سواد بودن را در سطح جهانی با توجه به توانایی استفاده از کامپیوتر تعریف کرده است.

به هر حال افراد بالای 30 سال جز نیروهای انسانی و در واقع سرمایه های سازمان ها محسوب می شوند و کنار گذاشتن آنها تبعات بسیار زیادی برای سازمان ها به همراه خواهد داشت. لذا مدیران سازمان ها باید به دنبال راهکارهایی برای ارتقا سطح علمی این افراد بی اندیشند.

چالش های مدیریت آموزش برای چنین افرادی در موارد زیر خلاصه می شود:

1- ترس از تکنولوژی: دوری از تحصیلات آکادمیک و سرعت تغییرات تکنولوژیک باعث ترس این گروه ها از عقب ماندن و در نتیجه ایجاد مقاومت در برایر آموزش می باشد.

2- کمبود یا عدم آگاهی: به دلایل مختلف این گروهها درک درستی از تکنولوژی و تاثیرات مثبت آن در بهبود فرآیند کار ندارند. و همین موضوع باعث عدم رغبت آنها به فراگیری می شود.

3- کمبود وقت: مسئولیت های اجتماعی این گروه در قیاس با جوانان بیشتر است و لذا نمی توانند به صورت تمام وقت به فرآگیری بپردازند.

برخی از راهکارهای مدیریت آموزش  در سازمان

1- حفظ حریم سنی و اجتماعی کارکنان

2- ساده کردن و کاربردی کردن مفاهیم

3- ارائه برخی تشویقهای مادی و معنوی

موانع کارایی و تاثیر مناسب دانش و آموزش در سازمان

1- محدودیت در دامنه آموزش ها

بسیار اتفاق می افتد که سازمان ها آموزش را مختص عده ای خاص و دانش را محدود به سطوح و علومی خاص بدانند و همین را برای سازمان بسنده به شمار آورند. اما نظریات جدید اذعان می دارند که دامنه آموزش ها باید بر اساس یک راهبرد کلان از بالاترین سطوح تا پیین ترین رده های شغلی را شامل شود تا یکپارچگی دانش سازمانی بتواند بستر توسعه یکپارچه را در همه بخش ها فراهم آورد.

2- اتکا به آموزش های درون سازمانی

هر چقدر هم یک سازمان در زمینه ای خاص به تمرکز و تبحر دست یافته باشد با این حال امکان دارد شرکت ها و سازمان هایی باشند که بتوانند در زمینه های خاصی اطلاعات جدید تر و موثر تری را در اختیارش بگذارند اتکا صرف به آموزش و دانش درون سازمانی باعث عدم پویایی و کند شدن فرآیند توسعه در سازمان می شود.

3- الگو برداری های غیر اصولی

بهره برداری و مدیریت دانش به عنوان زیر شاخه ای از برنامه های کلان هر سازمانی تابع شرایط و اوضاع همان سازمان است که عوامل مختلف فنی| اقتصادی و... بر آن تاثیر دارند. استفاده کور کورانه و محض از روشهای حتی بسیار موفق سایر سازمان ها  همیشه با موفقیت همراه نخواهد بود در عین حال باعث از بین رفتن سرمایه مادی و معنوی سازمان نیز خواهد شد.

4- عدم تطبیق آموزش با نیاز های فعلی

بهره گیری از علوم و فنون و فناوریهای منسوخ شده و یا غیر مرتبط با نیاز های فعلی سازمان می تواند از ضعف ها ی یک سیستم توسعه دانش در سازمان باشد.

5- فقدان آینده نگری در برنامه های آموزشی

هر گونه اقدام فکری و اجرایی برای برنامه های آموزشی جز سرمایه گذاری های سازمان محسوب می شود و از این رو سازمان باید به هنگام تدوین برنامه های بلند مدت| میان مدت و کوتاه مدت نیاز سنجی لازم را برای ارتقا سطح دانش سازمان به عمل آورد و راهکارهای لازم را برای کارایی بهینه سرمایه گذاری انجام دهد.

6- کمیت گرایی در مقابل کیفیت گرایی در آموزش

هر چند که رشد و ارتقا سطح دانشی منابع انسانی امری غیر قابل انکار است اما در صورتی که این امر به عنوان بستری شود که افراد از طریق آن فقط به فکر افزایش رتبه  و درآمد باشند اصول آموزش در برنامه های توسعه مبتنی بر دانایی سازمان زیر سوال می رود.

تقابل دانش نیروی انسانی و نیاز های سازمان

نیروی انسانی به عنوان محور فعالیت ها و برنامه های توسعه سازمان باید حداقل سه ویژگی برای پاسخگویی به نیاز های سازمان دانایی محور داشته باشد.

1- علاوه بر سواد عمومی که شامل اطلاعات پایه و تخصصی در حوزه کاری اش می شود با مهارت ها و استانداردهای مورد نیاز جامعه دانایی محور آشنا باشد.

2- دارای توان یادگیری بالا در حین کار باشد

 با توجه به تحولات و دگرگونی های سریع در ابزارهای فناوارانه| روشها و نیاز ها| موقعیت سازمان در بازار| عمر اطلاعات و ...باید در هر زمان بتواند با یادگیری مهارت های لازم خود را به روز کند.

3- دارای توان رقابتی بالا در حین کار باشد

 با افزایش حجم ارتباطات و تعاملات عصر اطلاعات| دنیای کسب و کار وارد فاز جدیدی شده است به عبارت روشن تربیت یک نیروی انسانی ماهر با سرمایه گذاری بسیاری همراه خواهد بود لذا برنامه های آموزشی سازمان ها باید به گونه ای اجرا شود تا نیروی انسانی سازمان به درک درستی از موقعیت خود و سازمان متبوعش در دنیای پر رقابت کسب و کار برسد و حس رقابت را در ابعاد درون سازمانی و برون سازمانی در او ایجاد نماید.

نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش

پیدایش و توسعه فناوری نوین ارتباطی و اطلاعاتی و گسترش نقش و کارکردهای آن و همچنین آشنایی کشورهای در حال توسعه با این کارکردها و ظرفیتهای موجود در فناوری ارتیاطات و اطلاعات جهش و حرکتی نوین در تعریف و تدوین مدل جدیدی از توسعه را برای اینگونه جوامع فراهم آورده است. مهمترین استراتژی در این مدل توسعه که از آن به توسعه دانایی محور تعبیر می شود گرایش جوامع به شکل دهی و تبدیل شدن به جوامع اطلاعاتی می باشد. با توجه به نقش متقابل و تنگاتنگی که مفهوم توسعه دانایی محور با پدیده فناوری اطلاعات دارد یکی از بزرگترین و مهمترین نیازهای جوامع پذیرنده مدل توسعه دانایی محور امکان توسعه آموزش فناوری ارتباطات و اطلاعات و همچنین توسعه آموزش مبتنی بر فناوری ارتباطات و اطلاعات می باشدکه بزرگترین دستاورد ابنگونه آموزشها در قالب یک جامعه دانای محور کمک به یادگیری های عمومی و درنهایت تربیت نیروهایی متخصص در زمینه های مختلف و مورد نیاز جامعه دانایی محور می باشد.

فناوری ارتباطات و اطلاعات در عصر حاضر امکان تولید و تکثیر دانش را با هزینه و زمان کمتر فراهم ساخته است چنانکه امروزه استفاده از چند رسانه ای ها و استفاده از شبکه جهانی اینترنت به عنوان بهترین ابزار برای فراهم ساختن آموزش های از راه دور شناخته می شوند که با احتساب و مقایسه بین هزینه های آموزش های حضوری بسیار ارزانتر تمام می شود.

با توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات و عمومیت یافتن ابزارهای آن در میان مردم جهان این امکان برای افراد مختلف بوجود آمده تا بدون نیاز به داشتن دفتر یا مرکزی به صورت فیزیکی نقش یک معلم را بازی کنند و دانش ها و دانسته های خود را در اختیار دیگران بگذارند که تقویت و توسعه هر چه بیشتر این سیستم در میان افراد هر جامعه می تواند نوید بخش یکی از مهترین نیازهای یک جامعه اطلاعاتی با مدل توسعه دانایی محور باشد که همان موضوع اشتراک گذاری اطلاعات می باشد.
نگاهی به متدولوژی و روش شناختی آموزش در جامعه دانایی محور با تکیه بر زیر ساخت فناوری ارتباطات و اطلاعات حاکی از تعامل دو سویه بین آموزش و فناوری ارتبطات و اطلاعات دارد . درواقع این فناوری ها با استفاده از ابزارها و امکانات و کارکردهای خود موجب ساخته شدن شرایط و محیط و ساختاری می شود که در آن خود فناوری هم ابزار آموزش  است و هم ابزار دانش.

با توجه به اینکه کلیه ابزارها و امکانات فناوری ارتباطات و اطلاعات بسیار پیچیده و به هم مربوط هستند و با توجه به سرعت رشد این تکنولوژی جوان انتظار می رود که برای توسعه کاربری عمومی و آشنایی با دانش پذیران در جامعه دانایی محور مسئله آموزشهای این تکنولوزی باید با توجه خاصی برنامه ریزی و اشاعه داده شوند ضمن اینکه همگام با آخرین دستاوردهای آموزشی و علمی این تکنولوژی نیز باشد.
اگر در مبحث آموزش از بعد ابزاری به فناوری ارتباطات و اطلاعات نظری بی افکنیم می بینیم که این وسیله نوین امکانات و ویژگی های ممتاز و جدیدی را برای توسعه آموزش در اختیار همه کارکنان و حتی افراد فعال در واحد ها و ساختمان های پراکنده یک سازمان می گذارد و این امکان را برای همگان فراهم می آورد تا از مهارت های پایه و ایتدایی و به اصطلاح سواد رایانه ای برخوردار شوند. گو اینکه فناوری اطلاعات به عنوان یک تکنولوژی جدید در خدمات سایر علوم امکان توسعه سایر دانش ها را نیز در بستر خود فراهم آورده است.

و همچنین اگر با دید موضوع آموزش به این فناوری بپردازیم آشکارا خواهیم دید که فناوری ارتباطات و اطلاعات به عنوان بستری بسیار مهم و کارا برای توسعه آموزش های علمی و تکنولوژیکی می باشد که حاوی اطلاعات و آموزشهای فراوانی در سطوح و رده های مختلف علمی، تخصصی و فنی می باشد. این موضوع آموزشی بسیار گسترده در نزدیکی روابط انسانی و آشنایی هر چه بیشتر افراد سازمان با ساختارها و زیر ساختهای یک جامعه اطلاعاتی گه در قالب مدل توسعه دانایی محور در حال شکل گیری است بسیار موثر می باشد به عناصر فعال در سیستم راهکارهای تولید، پردازش و توسعه دانش را می آموزد و تاثیر و کارایی آنها را در جهت اهداف سیستم بهبود می بخشد.


نگاهی به رابطه فناوری ارتباطات و اطلاعات با آموزش

پیشتر از را بطه متقابل و تنگاتنگ فناوری ارتباطات و اطلاعات و آموزش اشاره ای به میان آمد. اما اگر بخواهیم به صورت جزیی تر وارد این بحث شویم باید از موارد زیر یاد کنیم.

1- ارتباطات و اطلاعات با توجه به تعاریف و شناختی که تا کنون از جایگاه آنها در توسعه دانایی محور پیدا کردیم اساسی ترین شاخص های توسعه دانایی محور هستند. در این بین آموزش با تکمیل ضلع سوم یک مثلت نقش موثر خود را در توسعه دانایی محور ایفا خواهد کرد.

به عبارت بهتر توسعه دانایی محور از همپوشانی سه عنصر ارتباطات و اطلاعات و آموزش فراهم خواهد شد که البته در این میان نباید از نقش مکانیزم های اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی موثر بر جامعه غافل شویم. همچنین ارائه این مدل با فرض وجود یک سازمان منسجم با نظامی مدیریت شذه می باشد.
2- توسعه اطلاعاتی به عنوان یکی از اهداف کلیدی در جوامع اطلاعاتی وقتی حاصل می شود که همه افراد در شرایط زمانی و مکانی مختلف قادر به دستیابی به اطلاعات مورد نیاز خود باشند. جامعه دانایی محور با توجه به رشد آموزش های علمی و فنی این امکان را برای افراد مختلف به وجود می آورد تا با استفاده از وسایل مختلف و متنوع به اطلاعات و آموزش های مورد نظر خود دسترسی داشته باشند.
3- بسیاری از ابزارها و امکانات فناوری ارتباطات و اطلاعات موجب ایجاد تکنیک ها و خلاقیت های بدیعی در امر اموزش شده اند که در نوع خود می توانند نقش مکمل آموزش های کلاسیک را داشته باشند.
4- فناوری ارتباطات و اطلاعات باعث افزایش سطح کمی وکیفی امور آموزشی شده است و با صرفه جویی ایجاد در وقت دانش پذیران ضمن جلوگیری از هدر رفتن سرمایه سازمان، یادگیری آنها را تسهیل می بخشد.

5- فناوری ارتباطات و اطلاعات به عنوان یک تکنولوژی جدید بستر ها و موقعیتهای جدیدی را برای ایجاد خلاقیت و نوآوری در ساختار سازمان فراهم می آورد و در اینجاست که می تواند برای سرمایه گذاری های سازمان ارزش افزوده به همراه داشته باشد.

نقش و تاثیر فناوری اطلاعات در توسعه و مدیریت آموزش

یکی از بزرگترین چالش های آموزشی در عصر حاضر نگرانی در مورد همسانی  کیفیت و  روش آموزشی با ضرورت های توسعه سازمانی است. سازمان جهانی کار نیازهای آموزشی وپرورشی در اقتصاد جدید جهانی را بعنوان "آموزش پایه برای همه "، "مهارتهای کاری برای همه" و "آموزش مادام العمر برای همه " تعریف می کند.

فناوری های اطلاعات و ارتباطات شامل، رادیو وتلویزیون و همچنین فناوری های دیجیتال جدیدتر مانند کامپیوتر و اینترنت،  بعنوان ابزارهای بالقوه نیرومند و فعال کننده  اصلاح و تغییرات آموزشی معرفی می شوند.

کاربرد مناسب فناوری اطلاعات می تواند به توسعه دسترسی به آموزش کمک کرده وکیفیت آموزش را با کمک ایجاد آموزش و یادگیری در یک پروسه فعال متصل به زندگی حقیقی بالا ببرند. یکپارچه سازی موثر فناوری اطلاعات در سیستم آموزشی یک فرایند پیچیده است که نه تنها فناوری را درگیر می کند بلکه برنامه آموزشی و فن آموزش، آمادگی نهادی، شایستگی های اساتید و سرمایه گذاری دراز مدت را هم در برنامه های آموزش سازمان موثر می سازد.

 

دانش و انتقال آن به سازمان به وسیله آموزش

نکته ای که در اساس توسعه دانایی محور در یک سازمان اطلاعاتی مورد اشاره قرار می گیرد این است که دانش  باید به هر طریقی در اختیار لایه ها و عناصر سیستم قرار گیرد و بخش هایی از سازمان که این وظیفه را به عهده دارند باید برنامه ریزی ها و مطالعات گسترده ای برای تولید یا خرید دانش مورد نیاز سازمان داشته باشند. اصولا هم نیاز نیست که سازمان قادر به تولید همه دانش مورد نیاز خود باشد بلکه با مدیریت و نظارت دقیق می تواند دانش را به صورت یک سرویس از شرکت ها و سازمان هایی که به صورت تخصصی تر بر روی شاخص های آموزشی دانش مورد نظر فعالیت کرده اند تهیه کرد.

نحوه انتقال دانش در دو فاز فیزیکی و مجازی قابل بررسی است.

با پیشرفت های اخیری که در توسعه فناوری اطلاعات حاصل شده است حجم بسیاری از آموزش های تئوریک می تواند در بستر مجازی صورت گیرد و در نتیجه باعث کاهش هزینه های آموزش و به روز رسانی دانش کارکنان شود. اما در بخش آموزش های عملی و کارگاهی همچنان چاره ای جز بهره گیری از روش فیزیکی نیست.

امروزه توسعه آموزش های مجازی بهترین شیوه در انتقال دانش با استفاده از سیستم های آموزش از راه دور است. انتقال سواد تکنولوزیک با استفاده از فناوری های گوناگون از جمله اهدافی است که در نظام های آموزشی مجازی دنبال می شود.

نگاهی به امکانات و بستر هایی که از طریق توسعه آموزش های مجازی فراهم می شود نقش اینگونه از آموزش ها را در توسعه فرآیندهای آموزش از راه دور بهتر نمایان می سازد.

قبل از توسعه آموزش های مجازی که عموماً مبتنی بر فناوری های وب و شبکه هستند بهترین وسایل آموزش از راه دور استفاده از رادیو و بعدها تلویزیون بود که به روشنی پیداست که این شیوه ها از مهمترین نقص آموزشی که همان عدم ایجاد ارتباط و تعامل دو سویه است رنج می بردند. با توسعه آموزش های مجازی در وب امکان ایجاد ارتباط و تعامل دوسویه و آموزش از راه دور در زمان و مکان نا محدود فراهم شد.

جامعه اطلاعاتی  و آموزش نوین


آموزش از دیر باز نقش اصلی را در توسعه زندگی بشر ایفا نموده و همواره در جنبه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و ... نمود و ظهور داشته است. نظام آموزشی، مجموعه برنامه‌ها را برای دستیابی به اهداف مشخص آموزش فراهم نموده و متخصصان علوم مدیریت، برنامه‌ریزی و مهندسی آموزشی، تعاریف و تفاسیر متعددی از ماهیت و اهداف آموزش ارائه داده‌اند، ولی مجموع نظریات آموزشی را می‌توان در جهت یک راهبرد بنیادی و کلان دانست و آن نیز ایجاد "تغییر" است. بر این اساس تحول اشخاص، مراکز و مؤسسات کوچک و بزرگ همه و همه وابسته به آموزش با هدف تغییرات سریع در سازمان‌های پویا با هدف مشارکت و کاربرد سریع دانش جهت اصلاح جنبه‌های فرهنگی، فناوری ساختاری و فرایندی است. این امر با استفاده از دو عنصر به هم پیوسته یعنی فناوری و اطلاعات، صورت می‌گیرد. فناوری اطلاعات به دنبال ایجاد و تسهیل ارتباطات متقابل در یک جامعه و تبادل آن اطلاعات همراه با سایر منابع بین افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها است. از ویژگی‌های این فنّ‌آوری نوین آن است که همه مراکز را (با هر ماهیتی که دارا باشند) قادر می‌سازد تا فارغ از مکان، زمان و مرزهای سازمان، به تبادل اطلاعات بپردازند.

 بحث مرزگستری و ایجاد سازمان‌های مجازی[24] از همین نقطه آغاز می‌شود. توجه به رقابت‌پذیری بیشتر و توسعه سازمان‌های مجازی در خارج از مکان و زمان، منجر به ایجاد تغییرات شگرف در ساختار و ماهیت سازمان‌ها گردیده است. بنابراین لازمه پاسخگویی سریع به این تغییرات صرفاً از طریق مشارکت دانش همگانی و توسعه فردی از طریق آموزش مجازی به عنوان یکی از رهاوردهای عمده فناوری اطلاعات در جهان امکان پذیر است.

نتیجه و ره آورد این فناوری‌ها در جهان، به ویژه بین اندیشمندان مکاتبات آموزشی، تغییرات اساسی را در نظریه‌های یادگیری و نیز روش‌های ارائه، به دنبال داشته است.

امروزه، نظریات یادگیری بر آموزش انفرادی تأکید داشته که بازده اقتصادی بیشتر، افزایش کیفیت آموزش و کاهش زمان یادگیری را به همراه داشته است. دستیابی به چنین هدف بزرگی در امر آموزش و تبدیل سازمان به یک سازمان یادگیرنده[25] که در آن کلیه کارکنان به صورت فردی و جمعی به طور مستمر جهت افزایش ظرفیت ( از طریق اندوختن دانش) تلاش می‌کنند، به ویژه از طریق آموزش فردی[26] و از طریق شیوه‌های نوین مهندسی آموزش با تأکید بر آموزش‌های مجازی به عنوان رهاورد فنّ‌آوری اطلاعات میسر می‌گردد.

توسعه منابع انسانی در آموزش و جایگاه آن در مدل توسعه جامعه دانایی محور

 در سال 1990 توسط بسیاری از اندیشمندان وکارشناسان مباحث توسعه مدلی از توسعه مورد تاکید قرار گرفت که طی پیاده سازی و اجرای آن حاکمیت مردم به عنوان بازیگران واقعی به رسمیت شناخته شود. این روند، درطی زمان و با ترکیب شدن و تاثیر گرفتن از جریانات فکری و تحولات جهانی آن سالها توسعه پایدار را به عنوان مدل نوینی از توسعه مورد بررسی و چالش قرار داد.
ورود به هزاره سوم با پیشرفتها و فناوری های مختلف در تمامی ابعاد علمی و فنی همراه بود و مردم این دوره از حیات بشر برای عصری که در آن زندگی می کردند عنوان عصر اطلاعات را برگزیدند.
تنوع و گسترش ابزارها و زیر ساختهای تکنولوژیکی از یک سو و توسعه فوق العاده دانش و اطلاعات بشر از شوی دیگر و همچنین تاثیر متقابل و فزاینده این دو شاخص عمده عصر اطلاعات که از آن به عنوان فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی یاد می شود باعث شد تا سیر توسعه تکنیک و دانش بیش از پیش سریعتر شود.
با این زمنیه لازم بود که انسان به عنوان بازیگر و کارگردان این عرصه هویت و نقش تازه ای را برای خود بیابد. لذا با این هدف و با توجه به تجربیات گذشته از مدل های مختلف توسعه و همچنین با بررسی نقش و جایگاه انسان در هریک از آنها به تعریف جدیدی از توسعه بر اساس محوریت انسان دست یافت و عنوان آن را توسعه دانایی محور برگزید.

انسان عصر اطلاعات برای پایه ریزی و ساختار سازی جامعه اطلاعاتی نیاز مند به طراحی و استاندارد سازی اصول و چهارچوب های توسعه با توجه به اولویت ها و ظرفیتها و امکانات جدید داشت. بنابراین مبحث توسعه در قرن بیست و یکم نیز به عنوان یک عنصر محوری در برنامه های عمومی جوامع مختلف مورد توجه قرار گرفت. اما آنچه که توسعه دانایی محور را به عنوان یک الگوی جدید و جامعه دانایی محور را به عنوان منعطف ترین جامعه از سایر مدل ها و جوامع جدا می سازد توجه جدی این مدل به مبحث توسعه منابع انسانی به عنوان یک زیر ساخت اساسی است. این مدل توسعه با دیدگاه فوق العاده پر اهمیتی که نسبت به آموزش قائل است جایگاه ویژه ای را برای خلاقیت، فرهنگ، مشارکت، تعلیم و تریبت عمومی، آموزش های عالی، دسترسی عمومی به امکانات و دانش، تامین نیازهای اساسی و بنیادین انسان به عنوان اولویت و استاندارد برگزیده است.

بنابراین جامعه دانایی محور با توجه به نقش و اهمیت بالایی که برای انسان قائل است با توجه به استانداردهای که پیش روی او گذاشته است سعی می کند نیازهای انسانی را از میان این استانداردها و اولویت ها پیدا کند و در رفع و بهبود آنها تلاش کند.

آموزش در جامعه دانایی محور به عنوان یک رکن اساسی بهترین بستر برای توسعه اطلاعاتی است و این توسعه اطلاعاتی دقیقا به خاطر فراهم سازی و اهمیت به نقش والای تمامی انسان ها و به اصطلاح شهروندان جامعه دانایی محور است.

از سوی دیگر دستیابی به یک جامعه دانایی محور بدون توجه و پرداختن به موضوع تربیت نیروهای انسانی متخصص در تمام زمینه های مورد نیاز جامعه برای قرار گرفتن در جریان تولید، طبقه بندی و انتقال اطلاعات امری غیر ممکن و محال جلوه می کند. بنابراین می طلبد که در تعیین اولویت های آموزشی برای جامعه دانایی محوری نقش و جایگاه ویژه ای برای مسئله توسعه منابع انسانی قائل شویم. زیرا انسان به عنوان رکن توسعه باید به عنوان محور اساسی برنامه ها و روشهای توسعه قرار گیرد و این امکان برایش فراهم باشد تا در قالب جامعه دانایی محور قادر به پرورش خلاقیت ها و استعداد های خود باشد

بر اساس نظر برنامه ریزان اجتماعی سه دسته استراتژی برای ایجاد حرکت درون جوش بین نیروهای انسانی سازمان برای پذیرش آموزش و دانش وجود دارد:

1- استراتژی های باز آموزی که شامل بیدار سازی| ترویج| تبلیغات و فرهنگ سازی می شود.

2- راهبردهای تسهیل که شامل بخشودگی ها| تشویق ها| ارائه خدمات و امکانات مناسب و ایجاد زیر ساخت می شود.

3- راهبردهای اجبار که شامل بخشنامه ها| قوانین و آیین نامه ها و... می باشد.

 

فناوری اطلاعات ابزار مدیریت آموزش در سازمان های دانایی محور

فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک امکان بالقوه در برنامه های توسعه سازمان ها تاثیر و کارایی زیادی  برای افزایش دسترسی و پیشرفت ارتباط و کیفیت آموزش دارد. فناوری اطلاعات و ارتباطات تاثیر قابل توجهی در کسب دانش و جذب و فراگیری آن برای افزودن و گسترش سیستمهای آموزشی| ‌ارتقا فرمول بندی و اجرای سیاستها وگسترش دامنه فرصتها برای کار دارد.

 چگونگی تاثیرات فناوری اطلاعات در توسعه دسترسی به آموزش

 

فناوری اطلاعات یک ابزار بالقوه نیرومند برای توسعه فرصتهای آموزشی، چه رسمی و چه غیررسمی است . توانایی فناوری اطاعات در سبقت از زمان و مکان است. ICT، آموزش غیر همزمان یا آموزش با مشخصه یک تاخیر زمانی بین ارایه آموزش و پذیرش آن توسط فراگیران را ممکن می سازد. برای مثال، مواد درسی دوره ای برخط[27] ممکن است در سراسر روز یا هفته در دسترس باشند.

فناوری اطلاعات و ارتباطات الزام همه فراگیرن ومربیان نسبت به بودن در یک مکان فیزیکی را رفع می کند. بعلاوه انواع معینی از فناوری ها مانند تکنولوژی کنفرانس از راه دور این امکان را می دهد که آموزش در یک زمان، بوسیله فراگیران متعدد و از نظر مکانی پراکنده،  مورد استفاده قرار گیرد.

دسترسی به منابع آموزش از راه دور

معلمان و شاگردان دیگر مجبور نیستند فقط به کتابهای چاپ شده و دیگر وسایل رسانه ای فیزیکی موجود درکتابخانه ها (که به مقدار محدود دردسترس هستند) برای نیازهای آموزشی خود متکی باشند. با اینترنت و شبکه جهانی وب، وسایل آموزشی زیادی تقریباً در همه موضوعات و با تنوع رسانه ها می تواند از هرجا و درهرمدت از روز و توسط تعداد نا محدودی از مردم قابل دسترس باشد.

 

 کارایی فناوری اطلاعات در آماده کردن افراد برای ورود به بازارکار

 

یکی از شایعترین دلایل ذکر شده برای بکارگیری فناوری اطلاعات درکلاس، بهتر آماده کردن نسل فعلی دانش آموزان برای یک محیط کاری است،که درآن فناوری اطلاعات خصوصاً، کامپیوتر، اینترنت و فناوری های مرتبط، روز به روز بیشتر رواج می یابند. لذا سواد تکنولوژیک یا توان بکارگیری موثر و بهینه فناوری اطلاعات ، بعنوان یک لبه رقابتی در یک بازار کار درحال جهانی شدن، بنظر می آید. البته سواد تکنولوژیک فقط مهارت ارایه خوب کارها طبق خواست اقتصاد جدید جهانی نیست . آزمایشگاه آموزشی منطقه شمالی ایالات متحده آمریکا، آن چیزی که مهارتهای قرن 21 نامیده می شود را چنین شناسایی کرده است: سواد قرن دیجیتال ( خود شامل سواد عملکردی، سواد بصری، سواد علمی، سواد تکنولوژیک، سواد اطلاعاتی، سواد فرهنگی و هشیاری و آگاهی جهانی) تفکر اختراعی، تفکر در رسیدن به رتبه بالاتر، استدلال کامل، ارتباط موثر و بهره وری بالا .



 

 

 

 

جدول مهارتهای لازم در محیط کار آینده

سواد قرن دیجیتال

سواد عملکردی

توان رمزگشایی معنی و شرح عقاید دریک سلسله از وسایل ارتباطی(رسانه): که شامل بکارگیری تصاویر، گرافیکه، ویدئو، نمودارها و نقشه ها یا سواد بصری

سواد علمی

درک جنبه های تئوریک و عملی علم و ریاضیات

سواد تکنولوژیک

صلاحیت و رقابت در کاربرد فناوریهای ارتباطات و اطلاعات

سواد اطلاعاتی

توان یافتن |‌ ارزیابی و بکاربردن اطلاعات از طریق ICT

سواد فرهنگی

فهم ارزش گوناگونی فرهنگها

آگاهی جهانی

فهم اینکه چگونه ملتها، بنگاهها و جوامع در سرتاسر جهان با هم در ارتباطند

تفکر اختراعی

قابلیت اقتباس

توان اقتباس و مدیریت دریک جهان پیچیده و وابسته بهم

فراست

میل به دانستن

خلاقیت

توان بکارگیری تصورات برای خلق اشیا

ریسک پذیری

توان ریسک کردن و درنظر گرفتن احتمالات

تفکر درجه بالاتر (حل خلاقانه مسایل و تفکر منطقی که براثر قضاوت صحیح حاصل می شود)

ارتباط موثر

تیم بندی 

توان کار در یک تیم

تشریک مساعی و ارتباط فردی واجتماعی با تاثیر متقابل

توان تاثیر متقابل و کار موثر با دیگران

مسئولیت پذیر بودن

جوابگو بودن در مقابل روشی که در کاربرد و فراگیری کاربرد ICT برای مصلحت عام بکار می برند

ارتباط متقابل

رقابت و صلاحیت در انتقال، بیان، دستیابی و فهم اطلاعات

بهره وری بالا

توان اولویت بندی

برنامه ریزی و مدیریت برنامه ها و پروژه ها برای کسب نتایج دلخواه جهت کاربرد آنچه درکلاسهای درس یاد میگیرند تا بتوانند در جهان واقعی، برای خلق و ایجاد فراورده ها ی مرتبط و با کیفیت،  به اجرا درآورند.

 

 پتانسیل ICT برای ترفیع در کسب این مهارتها وابسته به کاربرد آن بعنوان یک ابزار برای بالابردن کیفیت آموزشی شامل، ارتقا استعداد ها به یک محیط دانش محور است.

 

 

کاربرد فناوری اطلاعات  در پیشرفت کیفیت آموزشی

 

فناوری اطلاعات  می تواند کیفیت آموزش را از چندین راه تقویت کند: بوسیله افزایش انگیزه و ورود فراگیران به صحنه اشتغال، بوسیله تسهیل در کسب مهارتهای پایه ای و ارتقا جایگاه شغلی و درآمدی. فناوری اطلاعات  همچنین می تواند ابتکار و خلاقیت را در یک محیط دانش محور ارتقا دهد.

تسهیل فراگیری مهارتهای پایه ای انتقال مهارتهای پایه ای و مفاهیمی که زیر بنای مهارتهای فکری درجه بالاتر و خلاقیت هستند می توانند بوسیله فناوری اطلاعات  بصورت شفاهی و عملی تسهیل شود .

 

نقش فناوری اطلاعات در انتقال محیط آموزشی به یک محیط دانش محور

 

تحقیق نشان داده که کاربرد مناسب فناوری اطلاعات  می تواند تغییر مکان را در مضمون و در فن آموزشی که در قرن 21 در قلب اصلاحات آموزشی جای دارند، تسریع کند. آموزش پشتیبانی شده فناوری اطلاعات  اگر بخوبی طراحی و اجرا شود می تواند کسب دانش و مهارتهایی مورد نیاز یادگیری مادام العمر  دانش پذیران را، ارتقا دهد. فناوری اطلاعات (خصوصا“کامپیوتر و فناوری اینترنت) اگر بطور مناسب بکار بروند، بجای اینکه فقط به معلمان و دانش آموزان اجازه دهند که آنچه قبلا“انجام می دادند را بطور بهتری اجرا کنند، راههای جدید تعلیم وتربیت را فراهم می کنند.  این راههای جدید تعلیم و تعلم بوسیله تئوری های آموزش تعلیم گرایان و ایجاد یک انتقال از علم تربیت معلم محور به فن تربیت دانش آموز محور ایجاد شده است.

جدول بررسی روش تربیتی جامعه صنعتی در برابر جامعه اطلاعاتی

نمود

روش تربیتی جامعه صنعتی

روش تربیتی جامعه اطلاعاتی

فعال

فعالیتها توسط معلم تجویز و تعیین می شود

آموزش کلیه کلاس

تنوع کم در فعالیتها

خط مشی با برنامه تعیین می شود

فعالیتها توسط فراگیران تعیین می شود

دسته بندی گروههای کوچک

فعالیتهای متنوع و خیلی متفاوت

خط مشی توسط فراگیران تعیین می شود

مشارکت

فردی

گروههای هم سنخ و هم جنس

هرکس برای خودش کار می کند

تیمی

گروههای غیر متجانس

افراد همدیگر را پشتیبانی می کنند

خلاقیت

آموزش  مولد

ارایه راه حلهای شناخته شده برای حل مسایل

آموزش پربار

یافتن راه حلهای جدید برای مسایل

ائتلاف

هیچ پیوندی بین تئوری و عملی نیست

موضوعات جدای از همند

براساس نظم و انضباط است

تک تک معلمان

تئوری و عمل یکپارچه شده اند

بین موضوعات ارتباط هست

موضوعی است

تیمهای معلمان

ارزشیابی

با راهبرد معلم

بصورت مجموعی

با راهبرد دانش آموز

تشخیصی

 

 یادگیری فعال

 آموزش ارتقا یافته فناوری اطلاعات  ابزارها را برای آزمون، ‌محاسبه و تحلیل اطلاعات بسیج می کند، لذا یک برنامه کاری برای رسیدگی، تحلیل و آموزش اطلاعات جدید ارایه می دهد، ‌از این رو فراگیران همانطور که کارمی کنند یاد می گیرند و هر وقت که مناسب باشد روی مسایل دنیای واقعی در عمق کار می کنند، و آموزش را کمتر خلاصه کرده و بیشتر به وضع زندگی فراگیران مرتبط می سازند. در این روش برخلاف آموزش حفظی یا تکراری، آموزش ارتقا یافته فناوری اطلاعات  ، درگیری روز افزون فراگیران را در مسایل روز، ترفیع می دهد. همچنین آموزشی درست سروقت‌ است که درآن فراگیران می توانند انتخاب کنند که چه چیزی را یاد بگیرند.

یادگیری مشارکتی

آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات  روابط متقابل و همکاری درمیان دانش پذیران ، اساتید و متخصصان را بدون توجه به مکان آنها تقویت می کند. جدای از روابط متقابل| ‌آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات  به فراگیران فرصتهایی برای کار با مردم از فرهنگهای مختلف، ارایه می کند و بدین وسیله به ارتقا تیم بندی فراگیران همچنین  مهارتهای ارتباطی آنها (مانند آگاهی جهانی) کمک می کند. آموزش برپایه فناوری اطلاعات|‌ آموزش انجام شده در سراسر زندگی فراگیران را با توسعه فضای آموزشی شکل می دهد تا نه تنها برای اشراف بلکه برای مربیان و متخصصان در زمینه های مختلف قابل استفاده باشد.

یادگیری خلاق

آموزش برپایه فناوری اطلاعات  بکاربردن اطلاعات موجود و ایجاد فرآورده های جهان واقعی را بیشتر از برگشت اطلاعات دریافتی ترویج می دهد.

یادگیری ادغام کننده

 یادگیری بوسیله فناوری اطلاعات  رویکرد تعلیم وتعلم موضوعی و ادغام کننده را ترویج می کند. این رویکرد جدایی بین نظم و ترتیب های مختلف و بین تئوری و عمل را که درکلاسهای سنتی رواج داشت از بین می برد.

یادگیری ارزشیابی کننده

 این یادگیری برخلاف تکنولوژی های آموزشی ایستا و مبتنی بر چاپ یا متن، توسط دانش آموز جهت داده شده و تشخیصی است. آموزش آمیخته با فناوری اطلاعات  وجود گذرگاههای مختلف فراگیری و گونه های مختلف دانش را تصدیق می کند. فناوری اطلاعات  به فراگیرنده خیلی بیشتر از آنکه براستماع و یادگیری تکیه کند، اجازه می دهد که بگردد و پیدا کند.

 

کاربردهای ICT در آموزش

 

کارشناسان[28] حداقل 5 سطح کاربرد فناوری درآموزش را شناسایی کرده اند: ارایه، اثبات تجربی| ‌ تمرین و عمل، تعامل و همکاری.

هر کدام از فناوری های مختلف ارتباطی و اطلاعاتی مختلف (چاپ، کاستهای صوتی و تصویری، پخش رادیو و تلویزیون، کامپیوتر یا اینترنت) ممکن است در پایه ای ترین سطحها یعنی ارایه و اثبات بکار بروند. به جز فناوری های بصری، تمرین و عمل هم ممکن است با بکاربردن حداکثر فناوریها  ارایه شوند. از طرف دیگر کامپیوترهای شبکه ای و اینترنت، فناوری هایی هستند که فراگیری تعاملی و همدستانه را می توانند بهتر فراهم کنند و پتانسیل کامل آنها اگر فقط برای ارایه یا اثبات بکار برود، تحقق نخواهد یافت .

 

تله کنفرانس و کاربردهای آن درآموزش

 

تله کنفرانس ( همایش از راه دور) دلالت بر "ارتباط الکترونیک تعاملی بین مردم مستقر در دو یا چند جای مختلف" دارد. چهار نوع تله کنفرانس براساس طبیعت و وسعت تعاملی آن و میزان توان تکنولوژی آنها وجود دارد :

1 کنفرانس شنیداری 

کنفرانس شنیداری مبادله زنده پیامهای صوتی در یک شبکه تلفنی است

 2 - کنفرانس ترسیمی ـ شنیداری

هنکامی که متنها و تصاویر ساکن مانند طرحهای خطی با پهنای باند کم |‌ نمودارها و عکسها هم بتوانند در طول پیام صوتی مبادله شوند، کنفرانس شنیداری ـ ترسیمی خواهد بود.

 

3 کنفرانس تصویری   

کنفرانس تصویری اجازه می دهد که نه تنها صدا و گرافیک بلکه تصاویر متحرک هم مبادله شوند. این فناوری از شبکه ماهواره ای یا تلویزیونی (پخش برنامه کابلی )بجای خط تلفن استفاده می کند.

4 کنفرانس وبی

کنفرانس وبی، همانطور که از نامش پیداست، انتقال متن |‌ گرافیک و رسانه های سمعی و بصری را از طریق اینترنت انجام می دهد. که شامل کاربرد یک کامپیوتر همراه با یک مرور گر و ارتباطی که می تواند همزمان یا غیر همزمان باشد.

 

تله کنفرانس در هردو آموزش رسمی و غیر رسمی بکار می رود تا هم مباحثات بین استاد و دانش جو و هم دسترسی به کارشناسان و دیگر افراد مرجع را از طریق راه دور تسهیل کند. در آموزش آزاد و از راه دور، تله کنفرانس یک ابزار مفید برای ارایه آموزش مستقیم وپیوسته فراگیرنده و به حداقل رساندن انزوای اوست.

 

 کاربرد کامپیوتر و اینترنت برای تعلیم و تعلم

 

سه رویکرد کلی در رابطه با کاربرد آموزشی اینترنت و کامپیوتر وجود دارد :

1 یادگیری کامپیوتر و اینترنت، که درآن سواد  فناوری هدف نهایی است.

2 یادگیری با کامپیوتر و اینترنت که در آن، فناوری، فرایند یادگیری را در طی دوره ها تسهیل می بخشد.
3
یاد گیری از طریق کامپیوتر و اینترنت و ادغام توسعه مهارتهای فناوری با کاربرد های دوره های آموزشی.


 یادگیری کامپیوتر و اینترنت

 

یادگیری کامپیوتر و اینترنت برروی توسعه سواد فناوری تمرکز دارد و شامل :

1 مفاهیم ومهارتهای اصولی : واژه ها، مفاهیم و عملیات پایه ای

2 بکارگیری صفحه کلید و ماوس

3 کاربرد ابزارهای سودمند از قبیل واژه پرداز ها، صفحه گسترده (برنامه های محاسباتی مالی)، پایگاه داده ها و برنامه های گرافیکی

4 بکارگیری ابزارهای پژوهشی از قبیل موتور جستجو گر و پست الکترونیکی

5 - مهارتهای پایه ای در کاربرد برنامه نویسی و برنامه های چند منظوره

6 آگاهی درباره تاثیر تغییرات فناوری

 

یادگیری با کامپیوتر و اینترنت

 

یاد گیری با فناوری تمرکز برروی این نکته است که چگونه فناوری می تواند وسیله ای برای یادگیری در همه دوره های آموزشی باشد و آن شامل:

1 -  ارایه، اثبات و نمایش و تغییر و تحول در داده ها با بکارگیری ابزارهای مختلف

2 استفاده از نوعهای خاص برنامه های آموزشی از قبیل بازیهای آموزشی، تمرین و تکرار، شبیه سازی، دروس خصوصی |‌آزمایشگاههای مجازی، تجسمات فکری و ارایه گرافیکی مفاهیم انتزاعی، آهنگ سازی و سیستمهای هوشمند.

3 استفاده از منابع و اطلاعات برروی لوح فشرده[29] یا بصورت برخط مانند دایرة المعارف، نقشه های تعاملی و اطلسها، نشریات الکترونیکی و دیگر مراجع

داشتن سواد فناوری، بصورت مناسب مورد نیاز است، این مطلب به فرایند دو مرحله ای اشاره دارد که درآن قبل از اینکه بتوان فناوریها را برای یادگیری بکار برد درباره این فناوریها آموزش داده شود، هرچند در این زمینه اقداماتی برای ادغام دو ریکرد انجام شده است.

 

 یادگیری از طریق کامپیوتر و اینترنت

 

یادگیری از طریق کامپیوتر و اینترنت، یادگیری کاربرد فناوری ها را با یادگیری توسط آنها ترکیب می کند. بدین صورت که یادگیری مهارتهای فناوری را بلافاصله یا وقتی که فراگیرنده نیاز به یادگیری آنها دارد( درزمان درگیر شدنش درفعالیت مربوط به دوره ها) دخیل می کند.

 

چالشهای کلیدی در ادغام ICT در آموزش

 

تاثیرات |‌هزینه، تساوی و قابلیت تحمل پذیری، چهارنکته وسیع درهم پیچیده هستند که باید در زمان درنظرگرفتن تاثیر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش، عنوان شوند.

  
 با اینکه دروس ارزشمند ممکن است از طریق بهترین تجربیات در سراسر جهان آموخته شوند، هیچ فرمولی برای تعیین بهترین سطح ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات در سیستم آموزشی وجود ندارد. مهمترین چالش هایی که سیاستگزاران، برنامه ریزان |‌مدیران |‌مربیان و دیگر دست اندرکاران باید درنظر بگیرند عبارتند از، خط مشی های جامع آموزشی و برنامه ریزی، زیرساختها، زبان و ظرفیت سازی و امور مالی است.

 

خط مشی و برنامه ریزی آموزشی

برای رسیدن به ارتقا و اصلاح آموزش از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات ، بایستی اهداف صریح و روشن، خطوط راهنما، بسیج منابع مورد نیاز و الزامات راهبردی درهمه سطوح برای فهم هدف اولیه، مد نظر قرار گیرد.

بعضی از عناصر ضروری برنامه ریزی برای فناوری اطلاعات و ارتباطات در زیر فهرست شده است:

1-      یک تحلیل درست از وضعیت فعلی سیستم آموزشی

 تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات باید به عنوان ترتیب و روشهای نهادینه جاری درنظر گرفته شوند، به ویژه آنهایی که فناوری اطلاعات و ارتباطات را به جلو می رانند و موانع آن باید شناسایی شوند، همچنین آنهایی که مربوط به برنامه آموزشی و فن تربیت هستند، زیرساختها، ظرفیت سازی |‌زبان و محتوی و امورمالی.

2-     تعیین اهداف آموزشی در سطوح مختلف سازمان ، همچنین وجوه مختلف کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات  که می توانند به بهترین وضع درتامین این اهداف بکار روند. سیاستگذاران باید درک و فهم پتانسیل فناوری اطلاعات و ارتباطات های مختلف را در زمانیکه برای مفاهیم و اهداف مختلف بکار می روند را داشته باشد.  همچنین همانند بهترین تجربیات در سراسر جهان، درباره تقدم نیازهای آموزشی و مالی و ظرفیت منابع انسانی و تنگناهای موجود درسازمان هشیار باشند

3-     شناسایی دست اندرکاران و هماهنگی اقدامات درمیان گروههای ذینفع مختلف

4-     هدایت مدل برگزیده مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات ، حتی بایستی مدلهای با بهترین طرح و یا آنهایی که ثابت شده می توانند دردیگر زمینه ها بکار روند، دریک مقیاس کوچک تست شوند. چنین هدایتهایی برای شناسایی، تصحیح، قابلیت اجر، تاپیرو غیره ضروری هستند.

5-     شناسایی منابع مالی موجود و تمهید استراتژی هایی برای تولید منابع مالی جهت تقویت کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات دردراز مدت.

 

 چالشهای زیرساختاری در آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات

 

قبل از اینکه هر برنامه مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات به اجرا درآید یک زیرساخت تکنولوژی آموزشی کشور دربالای زیرساخت اطلاعات و ارتباطات از راه دور قرار می گیرد. سیاستگزاران و برنامه ریزان باید به دقت موارد زیر را درنظر بگیرند:

1 دراولین مرحله آیا اطاقها و ساختمانهای مناسب برای جای دادن فناوری وجود دارد.

3 سیاستگزاران باید همچنین حضور انواع مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان را بطور عام و درسیستم آموزشی (درهمه سطوح) بطور خاص، مورد بررسی قرار دهند.

 

 
 چالشهای مربوط به تامین مالی، هزینه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات

 

یکی از بزرگترین چالشها در کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش |‌ موازنه اهداف آموزشی با واقعیت های اقتصادی است. فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه های آموزشی، سرمایه گذاری کلان می طلبد و سازمان ها باید در تصمیم گیری راجع به اینکه چه مدلهایی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردشان رایج شود، محتاط و درباره نگهداشتن توازن اقتصادی هوشیار باشند. درنهایت این موضوع مطرح است که آیا ارزش افزوده کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات هزینه را متعادل می کند یا نه؟‌ از جهت دیگر آیا آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات موثرترین استراتژی برای اهداف مورد نظر آموزشی هست یا نه؟ و اگر هست شروط و مقیاس اجرا که می تواند صرفنظر از منابع مالی موجود انسانی و غیر آن |‌ آنرا پشتیبانی کند چیست؟

یادگیری الکترونیکی

اینترنت به عنوان غول رسانه ای هزاره سوم و بزرگترین بستر تعاملات اطلاعاتی و ارتباطی دنیا، در عرصه های آموزشی نیز چالش های جدیدی را ایجاد کرده است . استفاده از اینترنت برای آموزش نیز در دو بعد بستر اطلاعاتی و زیرساخت ارتباطی طی سالیان اخیر بشدت مورد استقبال قرار گرفته است.

 آموزش الکترونیکی، آموزش مبتنی بر کامپیوتر[30]، آموزش مبتنی بر اینترنت[31] و آموزش مبتنی بر وب[32] نمونه اسامی انتخاب شده برای روش های جدید آموزشی می باشند . آموزش ( یاد دادن و یاد گیری ) طی سالیان آینده با انقلابی بزرگ روبرو خواهد شد. امکانات سخت افزاری و نرم افراری موجود، بشریت را به سمت یک انقلاب بزرگ آموزشی سوق می دهد. در این بین بیشترین تاثیر و تاثر در سازمان هایی صورت خواهد گرفت که فرایند توسعه خود را بر مبنای دانایی محوری قرار داده اند و لاجرم سعی خواهد کرد برای دست یابی به اهداف و راهبردهای خود نهایت استفاده را از موثرترین فناوری ها بکنند.

اگر دانایی را عین توانائی بدانیم، جوامعی از بشریت به توانائی و خود باوری خواهند رسید که زیر ساخت مناسبی را برای سیستم های آموزشی خود انتخاب و بر همین اساس حرکات هدفمند و سیستماتیک آموزشی را با تاکید بر عناصر متفاوت موجود در یک سیستم آموزشی، آغاز نمایند. آموزش های الکترونیکی فرصت مناسبی را برای تمام دست اندرکاران سیستم های آموزشی بوجود آورده است تا هر چه سریع تر بتوانند آموزش های فراگیر و مبتنی بر آخرین فن آوری های موجود را در سازمانها و موسسات خود آغاز نمایند.

آموزش الکترونیکی چیست ؟

آموزش الکترونیکی به سیستمی اتلاق می شود که بر پایه به کارگیری بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا نهاده شده باشد و در نتیجه بتواند از طریق کانال های مختلف نظیر اینترنت و اینترانت امکان اتصال از راه دور و بهره مندی از سیستم های آموزشی مدرن و خدمات مربوطه را فراهم سازد به طوریکه از یک سو دانش پژوهان بتوانند در هر زمان و مکان دلخواه به کمک رایانه و شبکه های ارتباطی از این نوع امکانات استفاده نمایند و از سوی دیگر، مدرسین قادر به  هدایت و راهنمایی آنان از راه دور باشند. جایگاه کامپیوتر در آموزش های الکترونیکی بسیار حائز اهمیت است. با پیکربندی مناسب کامپیوتر ( سخت افزار، نرم افزار و شبکه ) امکان استفاده از آموزش های الکترونیکی برای علاقه مندان فراهم می گردد.

آموزش الکترونیکی می تواند مبتنی بر CD-ROM ، شبکه ، اینترانت و یا اینترنت باشد. آموزش الکترونیکی برای ارائه محتوی از عناصر اطلاعاتی با فرمت های متفاوت نظیر: متن ، ویدئو ، صدا، انیمیشن ، گرافیک و محیط های مجازی و یا شبیه سازی شده استفاده می نماید. تجارب بدست آمده از آموزش های الکترونیکی به مراتب گسترده تر از تجارب آموزشی بدست آمده در یک کلاس درس سنتی است. آهنگ فراگیری در سیستم های آموزشی الکترونیکی از یک روند مشخص و سیستماتیک تبعیت کرده و مخاطبان خود را با هر نوع سلیقه و گرایش به سرعت جذب می نماید.

آموزش های الکترونیکی رمز موفقیت خود را در شیوه ارائه، نوع محتویات و توزیع ( عرضه ) مناسب می دانند. در آموزش های الکترونیکی از اغلب مسائل موجود در آموزش های سنتی نظیر : سخنرانی های یکطرفه ، تعامل و ارتباط ضعیف با فراگیران ، اجتناب می گردد. با استفاده از نرم افزارهای مربوط به سیستم های آموزش الکترونیکی می توان بسرعت محیط های آموزشی موثر و کارآ را با بهره گیری از عناصر متفاوت آموزشی ایجاد کرد.

سطوح آموزش الکترونیکی

آموزش الکترونیکی در چهار گروه عمده طبقه بندی می گردد. این گروه ها سطوح متفاوت آموزشی از ابتدائی تا سطوح پیشرفته را تضمین می نمایند :


? پایگاه های دانش

پایگاه های دانش و اطلاعات خود بعنوان یک آموزش واقعی در نظر گرفته نمی شوند. بانک های اطلاعاتی شکل اولیه ای از آموزش الکترونیکی می باشند. بانک های اطلاعاتی فوق را می توان در سایت های نرم افزاری متعدد، در اینترنت مشاهده نمود. بانک های اطلاعاتی با یک روش سیستماتیک قادر به ارائه توضیحات و راهنمائی های ضروری در ارتباط با سوالات مطرح شده در رابطه با نرم افزار می باشند. در این راستا دستورالعمل های لازم بمنظور انجام عملیات خاص توسط یک نرم افزار بصورت مرحله به مرحله در اختیار متقاضیان قرار می گیرد.بانک های اطلاعاتی فوق ، اغلب بصورت متعامل با کاربران خود ارتباط برقرار می نمایند. مثلا" کاربران می توانند کلمات مورد نظر خود را در بخش مربوطه تایپ تا زمینه جستجو در بانک اطلاعاتی فراهم گردد. در این راستا امکان انتخاب موضوع مورد علاقه بر اساس لیست های مرتب شده ( موضوعی و یا الفبائی ) نیز وجود دارد.

? حمایت فنی برخط

 حمایت online نیز نوع خاصی از آموزش الکترونیکی بوده که در مواردی شباهت هائی با پایگاه های دانش ، دارد. برای پیاده سازی حمایت های فنی online ، از روش های متعددی نظیر : تالارهای مباحثه ، اتاق های گفتگو ، سیستم های BBS ، پست الکترونیکی و یا ارسال پیام فوری و زنده ، استفاده می شود. سیستم های فوق تعامل بمراتب بیشتری را نسبت به پایگاه های دانش با مخاطب ، برقرار می نمایند.

? آموزش نامتقارن

 سیستم فوق در آموزش های اولیه الکترونیکی استفاده می گردید. در روش فوق امکان خود آموزی با محوریت فراگیران فراهم می گردد. برای پیاده سازی و اجرای سیستم فوق از امکانات و روش های متعددی نظیر : آموزش های مبتنی بر CD-ROM ، اینترانت و یا اینترنت استفاده می گردد. دستیابی به مجموعه ای از دستورالعمل ها بمنظور انجام یک عملیات خاص از طریق سیستم های BBS ، گروه ها و تالارهای متفاوت مباحثه و پست الکترونیکی نمونه هائی از امکانات ارائه شده توسط سیستم های فوق می باشند. در برخی موارد سیستم های فوق ، بصورت کاملا" خود آموز بوده و از لینک های خاصی برای مراجعه به منابع متفاوت استفاده می گردد. دراین نوع سیستم ها، از مربیان آموزشی که بصورت زنده فعالیت های آموزشی فراگیران را مدیریت می نمایند ، استفاده نمی گردد. چارچوب و ساختار ارائه موضوع و محتوی اغلب بصورت خودآموز با هدایت لینک های تعریف شده در موضوعات متفاوت است .

? آموزش همزمان

 آموزش همزمان بصورت بلادرنگ با کمک یک مربی آموزشی که بصورت زنده ناظر تمام فعالیت های آموزشی فراگیران است انجام می گیرد. در سیستم فوق ، فراگیران با ورود به کلاس مجازی ، قادر به برقراری ارتباط مستقیم با مربی و سایر فراگیران موجود در کلاس خواهند بود. در این نوع آموزش الکترونیکی، تمام ویژگی های یک کلاس درس بصورت مجازی شبیه سازی و در اختیار مربی و فراگیران قرار می گیرد . مثلا" می توان بصورت مجازی دست خود را برای سوال کردن بالا برده و یا حتی از یک تخته سیاه مجازی استفاده و محتویات نوشته شده بر روی آن را مشاهده نمود. جلسات آموزشی ممکن است صرفا" در حد و اندازه یک جلسه بوده و یا هفته ها ، ماه ها و یا حتی سال ها ، بطول انجامد. این نوع آموزش ها معمولا" از طریق وب سایت های اینترنت ، کنفرانس های صوتی و یا تصویری ، اینترنت تلفنی انجام می گیرد.

یادگیری الکترونیکی به چه صورت نگهداشت اطلاعات را بهبود می بخشد ؟

آموزش علاوه بر استفاده از سیستم های نرونی مورد نیاز ، مستلزم استفاده از عناصر دیگر نظیر : ارتباط متقابل ، تخیل و بازخورد[33] است . یادگیری الکترونیکی با استفاده از عناصر متفاوت ، که باعث ایجاد عناصر جدید آموزشی می گردد، فرآیند فراگیری را جذاب تر خواهد کرد. ایجاد جذابیت در یادگیری یکی از دلایل موفقیت آموزش های الکترونیکی است. در صورتیکه از عناصر جدید در سیستم های آموزش الکترونیکی استفاده نگردد ، عملا" جذابیت های لازم برای آموزش را از دست داده ایم . برای موفقیت در آموزش های الکترونیکی نکات زیر می بایست مورد توجه قرار گیرد.

? بررسی نوع محتویات . استفاده از تصاویر ، صدا و متن و ترکیب مناسب آنها با یکدیگر پیامدهای مثبتی را بدنبال خواهد داشت .

? ارتباط متفابل با فراگیران بگونه ای که ایجاد محرک های لازم را تضمین نماید. استفاده از بازیها ، امتحانات کوتاه مدت برای اخذ فیدبک سریع از فراگیران مناسب ترین روش برای سنجش میزان موفقیت در آموزش است .

? ایجاد بازخورد های سریع . دوره های آموزش الکترونیکی می بایست از روش هائی به منظور اخذ بازخورد سریع استفاده کنند تا در صورت اشکال و یا عدم موفقیت ، سریعا" نسبت به برطرف نمودن آن اقدام نمایند. بازخورد های مربوطه می بایست در سریعترین زمان ممکن اخذ گردند. آموزش در هر مرحله بر اساس آموزش در مرحله قبل ایجاد می گردد. بنابراین تشخیص و اخذ بازخورد های سریع ، مراحل متفاوت آموزشی را بدرستی تبیین خواهد کرد. در صورتیکه در یک مرحله موفقیتی حاصل نشده باشد، مرحله بعد که بر اساس مرحله قبل ایجاد شده است ، در امر آموزش توفیق چندانی ایجاد نخواهد کرد.

? ارتباطات صمیمی با سایر فراگیران و مربیان الکترونیکی . استفاده از اتاق های گفتگو ، تالارهای مباحثه ، پیام های فوری و پست الکترونیکی در ایجاد ارتباط متقابل با فراگیران الکترونیکی بسیار موثر و کارساز خواهد بود.ایجاد کمیته های Online بطرز چشمگیری در عملکرد برنامه های آموزشی تاثیر خواهد داشت .

آموزش های الکترونیکی به فراگیران این امکان را خواهد داد تا هر فرد با توجه به مسایل و توانائی خود ، آهنگ یادگیری را خود مشخص نماید. در چنین مواردی، فراگیران در صورتیکه به دلایلی، چند روزی از سیستم استفاده ننمایند و از آموزش دور باشند ، پس از برطرف شدن مشکلات ، مجددا" قادر به ادامه آموزش خواهند بود. دوره های آموزشی مبتنی بر آموزش الکترونیکی دارای عناصر قابل کنترلی بوده که توسط کاربران استفاده می گردند. عناصر کنترلی فوق در کلاس ها ی آموزش معمولی استفاده نشده و با استفاده از آنان در آموزش های الکترونیکی ، فراگیران قادر به کنترل فرآیند آموزش ، خواهند بود. قابلیت تنظیم آهنگ آموزش توسط فراگیران یکی از دلایل مهم در رابطه با موثر بودن آموزش های الکترونیکی است.

یکی دیگر از عناصری که آموزش های الکترونیکی از آن استفاده می نمایند ، برقراری ارتباط و تعامل متقابل با فراگیران است . میزان و نحوه ارتباط متقابل با فراگیران از حالات ساده که صرفا" کلیک کردن بر روی یک سوال است ، شروع و تا اجرای یک فایل انیمیشن و یا اجرای یک پردازه ادامه خواهد یافت. استفاده از بازیهای محاوره ای که پیام های آموزشی را بر اساس محتویات دوره آموزشی در اختیار فراگیران قرار می دهند ، نیز از جمله روش های موجود برای ارتقاء سطح کیفیی آموزش های الکترونیکی است آموزش الکترونیکی ، از تجارب و تحقیقات بعمل آمده طی سی سال گذشته در امر آموزش استفاده نموده است . در تحقیقات به عمل آمده، به منظور ارتقای سطح کیفی آموزش و سرعت در انتقال آموزش،  راهکارهای زیر توصیه شده است:

استفاده از رنگ ها و ترکیبات خاص رنگ، ترکیب تصاویر و کلمات ،ترکیب صدا ، صوت ، موزیک با تصاویر ،استفاده از چندین نوع عناصر اطلاعاتی آموزشی، استفاده از لی اوت های ( چارچوپ ) مناسب که براحتی با حرکت طبیعی چشم بتوان آنها را مشاهده نمود.

مزایای آموزش الکترونیکی

آموزش الکترونیکی نسبت به آموزش های سنتی دارای مزایای عمده ای است. انعطاف پذیری و حذف تردد های بی مورد و پر هزینه برای شرکت در دوره های آموزشی، از مهمترین مزایای آموزش های الکترونیکی است. آموزش الکترونیکی دارای مزایای متعدد دیگری نیز می باشد :

? هزینه تولید دوره های آموزش الکترونیکی گران نبوده و با استفاده از نرم افزارها و ابزارهای موجود می توان پس از تهیه نرم افزار مربوطه ، اقدام به تولید دوره های آموزش الکترونیکی کرد.

? فراگیران قادر به تنظیم آهنگ یادگیری خواهند بود. اکثر برنامه های آموزش الکترونیکی را می توان در زمان نیاز به آنها ، استفاده کرد .

? سرعت فراگیری آموزش الکترونیکی نسبت به آموزش های سنتی به مراتب بیشتر بوده و حداقل 50 در صد بهبود و سرعت را بدنبال خواهد داشت. فراگیران دوره های آموزش الکترونیکی می توانند موضوعات و مطالبی را که نسبت به آنها آنشائی دارند، مطالعه نکرده و صرفاً بر روی موضوعاتی متمرکز گردند که نسبت به آنها آشنائی وجود ندارد.

? آموزش های الکترونیکی از پیام های یکنواخت بمنظور ارتباط با مخاطب استفاده می نمایند. ( حذف سلایق و تجارب فردی در مقایسه با آموزش های سنتی )

? آموزش های الکترونیکی مستقل از پارامترهای زمان و مکان بوده و در هر زمان و هر محل می توانند مورد استفاده قرار گیرند.

? به هنگام سازی دوره های مبتنی بر آموزش الکترونیکی به سرعت و به سادگی انجام می گیرد. موضوعات و محتویات تغییر یافته به سرعت بر روی سرویس دهنده مربوطه قرار گرفته و فراگیران بلافاصله از نتایج آن بهره مند خواهند شد. آموزش های الکترونیکی مبتنی بر CD-ROM در زمان به هنگام سازی و توزیع هزینه های بالائی را بر سازمان و یا موسسه آموزش دهنده و فراگیران تحمیل خواهد کرد. روش فوق در مقایسه با آموزش های مکاتبه ای مقرون بصرفه خواهد بود.

? آموزش های الکترونیکی باعث افزایش قدرت نگهداشت اطلاعات در فراگیران می گردد. در این راستا از عناصر متفاوتی نظیر : صوت ، تصویر ، امتحانات کوتاه مدت ، ارتباط متقابل با فراگیر و سایر موارد برای تاکید مجدد در فراگیری هدفمند استفاده می گردد. در صورتیکه فراگیران بخش هائی از یک دوره آموزشی را بدرستی فرا نگرفته باشند ، می توانند در زمان دلخواه مجددا" بخش مربوطه را مطالعه نمایند.

? مدیریت برنامه های آموزش الکترونیکی برای گروه های زیادی از دانشجویان،  بسادگی انجام خواهد شد. دنبال نمودن وضعیت آموزشی دانشجویان و میزان پیشرفت بوجود آمده ، زمانبندی و اختصاص دوره های آموزشی برای پرسنل و کارمندان یک اداره و دنبال نمودن وضعیت پیشرفت آنها و سایر موارد مربوط به مدیریت آموزشی بسرعت و بسادگی محقق می گردد برنامه ریزی دوره های آموزشی

برنامه ریزی ، مهمترین مرحله ایجاد هر نوع برنامه آموزشی است. انتقال محتویات استفاده شده در آموزش های سنتی بر روی صفحات نمایشگر کامپیوتر ، بزرگترین پیامدهای منفی و نتایج اشتباه را بدنبال خواهد داشت. محتویات دوره های آموزش الکترونیکی می بایست با استفاده از عناصر مربوطه بدرستی انتخاب و طراحی شده و در محیط مورد نظر نصب گردند. ماهیت و نوع ارائه موضوع و محتوی در آموزش های الکترونیکی با آموزش های سنتی با یکدیگر کاملا" متفاوت بوده و می بایست دقت گردد که همان آموزش های سنتی بنام آموزش الکترونیکی استفاده نگردد.

سازماندهی ، سازماندهی ، سازماندهی

محتویات و موضوعات مورد نظر جهت آموزش را می بایست به بخش ها و ماژول های مجزا تقسیم تا بتوان آنها را با استفاده از عناصر و آیتم های مورد نظر، نمایش داد. مثلا" با استفاده از نرم افزارهای موجود برای طراحی دوره های مبتنی بر آموزش الکترونیکی می توان برنامه آموزشی خود را به چندین کتاب تقسیم و هر کتاب شامل فصل ها و صفحاتی باشد. کتاب، فصل و صفحه نمونه ای از سازماندهی محتویات برای ارائه به فراگیران الکترونیکی می باشد. به هرحال محتویات مورد نظر جهت ارائه را می بایست به بخش های مفهوم دار تقسیم و در ادامه تمام بخش های فوق را در یک دوره آموزشی الکترونیکی با توجه به جایگاه مربوطه استفاده کرد. ماژول های ایجاد شده ، نباید زمانی بیش از بیست دقیقه را دارا بوده تا فراگیران بتوانند با علاقه و رغبت بیشتر و بدون خستگی مطالب دوره آموزشی را دنبال نمایند.

روش حرکت بین محتویات یک دوره آموزش الکترونیکی ، یکی دیگر از نکات مهم در زمان سازماندهی یک دوره آموزشی است . در صورتیکه حرکت بین محتویات یکد دوره به سختی انجام گیرد، فراگیران تمایلی به ادامه دادن نداشته و با فشردن صرفا" یک کلید از دوره خارج خواهند شد. طراحی مکانیزم مناسب برای حرکت بین محتویات و تست و بررسی آن از ابعاد متفاوت ، یکی از مهمترین مراحل در سازماندهی یک دوره آموزشی است. ( ما دوره آموزشی را برای استفاده دیگران طراحی خواهیم کرد ، توجه به خواست فراگیران و پیش بینی تسهیلات و امکانات مربوطه نتایج مثبتی را بدنبال خواهد داشت) .

ارتباط متقابل با فراگیران و استفاده مناسب از رسانه های اطلاعاتی

پس از برنامه ریزی و سازماندهی یک دوره آموزشی می بایست در ادامه نحوه ایجاد تعامل با فراگیران ، انیمیشن، صوت و ویدیو را در یک برنامه آموزشی مشخص کرد. در این راستا لازم است، برای بیان یک حقیقت از روش های متفاوت ارائه مطلب استفاده تا هر یک با توجه به جایگاه خود ، سهمی در آموزش داشته باشند. مثلا" می توان موضوع و یا آیتم مورد نظر را بصورت یک متن ساده بر روی صفحه نشان داده و در ادامه از فایل های صوتی و تصویری مرتبط با موضوع فوق برای ایجاد ارتباط با موضوع و کمک به درک و شناخت حقیقت و یا موضوع مورد نظر استفاده کرد. در ادامه می بایست شرایطی را فراهم نمود که فراگیران، استنباط و برداشت خود را از موضوع، ایجاد و ارائه نمایند. در این راستا می توان از امتحانات کوتاه مدت استفاده و از فراگیران درخواست کرد که استنباط و برداشت خود را از ترکیب دو حقیقت به دو شکل متفاوت ( موضوع یکبار بصورت متن ارائه و از صوت و تصویر برای ارائه همان موضوع و از ابعاد دیگر استفاده شده است ) را بیان نمایند. در سیستم فوق در زمان آموزش از دو مکانیزم متفاوت با توجه به میزان مفید بودن هر یک استفاده شده است. در ابتدا سعی شده است که اصل حقیقت و یا موضوع در ذهن محاطب قرار گیرد ( موج اول یادگیری و استقرار در سیستم نرونی مغز) ، در ادامه با استفاده از امکانات صوتی و تصویری سعی شده است که یک ارتباط منطقی با اصل موضوع برای فراگیران ایجاد و از این طریق موارد جدیدی در ذهن آنها قرار گیرد ( موج دوم یادگیری و استقرار در سیستم نرونی مغز ) ، در نهایت می بایست با ایجاد محرک های لازم ، موج اول و دوم ایجاد شده را به یک جریان موجی همگن در مغز تبدیل تا با فعال شدن موج جدید ، اطلاعات فراگرفته شده و مستقر در بخش های متفاوت مغز باعث فراگیری موارد جدید و ترکیبی خواهد شد. بازیابی اطلاعات فراگرفته شده بر اساس سیستم فوق ، بسرعت و با دقت و صحت بالا انجام خواهد شد.

استفاده از متن

استفاده از متن در دوره های مبتنی بر آموزش الکترونیکی دارای جایگاه خاص و مهمی است. یکی از مشکلات موجود در این زمینه استفاده اغلب پیاده کنندگان دوره های آموزش الکترونیکی از محتویات موجود آموزشی و استقرار آنها بر روی صفحات نمایشگر کامپیوتر است . حداکثر میزان ارتباط متقابل با فراگیران ، مطالعه و خواندن متن بر روی صفحه نمایشگر و کلیک نمودن برای رفتن به صفحه بعد است. در دوره های آموزش الکترونیکی می بایست از متن استفاده کرد .در این راستا لازم است مسئولیت بیشتری ( دارای مفهوم بیشتر ) به متن ها سپرده شود. متن های موجود در هر صفحه نباید بیش از شش خط بر روی صفحه بوده و بمنظور فراگیری مناسب آنان می بایست از سایر عناصر و امکانات ارائه موضوع و محتوی استفاده کرد. متن های ارائه شده نباید بصورت انیمیشن بر روی صفحه ظاهر گردند. نمایش و یا عدم نمایش متن ها در فواصل زمانی و با توجه به اخذ فیدبک های لازم از فراگیران و یا استقرار متن در بخش دیگری از صفحه با توجه به شرایط آموزشی بوجود آمده می تواند نتایج مثبتی را در امر آموزش بدنبال داشته باشد . در صورتیکه فراگیران پاسخ های نادرست به سوالات ارائه شده را ارائه دهند ، می توان با نمایش متن و یا توصیحات کمکی آنها را از نوع اشتباه انجام شده در سریعترین زمان ممکن آگاه ساخت . برای تمام متن های استفاده شده در یک دوره آمورشی می بایست ایندکس مناسبی ایجاد تا در صورت تمایل و یا ضرورت توسط فراگیران با استفاده از روش های جستجو مورد استفاده قرار گیرد.

استفاده از صوت

استفاده از صوت در جایگاه مناسب ، اثرات مثبت آموزشی را بدنبال خواهد داشت . با ترکیب بهینه کلمات نوشتاری و صوتی قابلیت نگهداشت و بازیابی اطلاعات ذخیره شده در حافظه بیشتر خواهد شد. در یک دوره آموزش الکترونیکی می بایست محل و میزان ( حجم ) اطلاعات صوتی مورد نظر برای ترکیب با سایر عناصر اطلاعاتی را به دقت مشخص کرد. در صورتیکه برنامه آموزشی مبتی بر وب باشد، می بایست برای ارائه محتویات صوتی از پهنای باند قابل قبولی استفاده گردد. استفاده از منابع اطلاعاتی به صورت صوت همواره بصورت مکمل آموزشی می بایست استفاده گردد. در صورت استفاده نامناسب از منابع اطلاعاتی صوتی ( هم از بعد جایگاه و هم از بعد حجم) پیامدهای منفی در امر آموزش را بدنبال داشته و اصل فدای فرع خواهد گردید.

 

استفاده از ویدئو

بر اساس تحقیقات و مطالعات انجام شده ، استفاده از تصاویر ویدئویی در امر آموزش بسیار مثبت و مفید خواهدد بود. با توجه به ماژول های طراحی شده برای ارائه موضوعات و محتویات متفاوت یک دوره آموزش الکترونیکی می توان از تصاویر ویدئویی در جایگاه واقعی خود استفاده کرد . در صورتیکه برنامه آموزشی ارائه شده مبتی بر محیط و بستر وب می باشد ، می بایست از پهنای باند قابل قبولی استفاده گردد. حجم قطعات ویدئویی می بایست بدرستی انتخاب و موضوعات مربوطه نیز می بایست دارای یک ارتباط منطقی و سیستماتیک با سایر عناصر اطلاعاتی یک دوره آموزشی باشند.

استفاده از انیمیشن

استفاده از عناصر گرافیکی و انیمیشن دارای جایگاهی خاص در آموزش است . مشاهده انیمیشن های آموزشی همواره برای فراگیران دوره های آموزش الکترونیکی جذاب و سرگرم کننده است. در صورتیکه برنامه آموزشی از طریق وب ارائه می گردد ، استفاده از پهنای باند مناسب لازم و ضروری است.

استفاده از امتحانات کوتاه مدت

استفاده از آزمون های کوتاه مدت بهمراه دوره های آموزش الکترونیکی بمنظور اخذ فیدبک های مناسب بسیار مفید و لازم است . با اخذ فیدبک های لازم در سریعترین زمان می توان در صورت عدم موفقیت در ارائه یک موضوع و یا محتویات خاص ، اقدام به اعمال تغییرات لازم نموده تا در روند آموزش فراگیران خللی ایجاد نگردد. با برگزاری آزمون های کوتاه مدت، می توان از روند یادگیری فراگیران نیز سریعاً آگاه و در صورت ازوم مشاوره های آموزشی و هدایت شده ای را برای آنها پیشنهاد کرد.

آموزش الکترونیکی راه حل پیشنهادی برای مدیریت دانش و آموزش در سازمان

با توجه به مسائلی که تا کنون ذکر شده اند و بررسی شرایط سازمان ها از نقطه نظر زمان، نیروی انسانی، سرمایه، شرایط اقتصادی بازار و... می توان به این نتیجه رسید که سازمان ها برای پیاده سازی موفقیت آمیز و مدیریت پویای آموزش  به ابزار و امکاناتی نیاز دارند که آنها را  برای ارائه وکنترل همه جانبه و نا محدود دانش مورد نیاز سازمان یاری دهد.

با این توضیح می توان شیوه آموزش الکترونیکی را در مقایسه با سایر روشهای آموزشی یعنی آموزش کلاسیک، آموزش خصوصی و آموزش از راه دور، برای سازمان ها یک راه حل مناسب عنوان کرد.

روش فراگیری الکترونیکی که کمتر از دو دهه از معرفی و حضور جدی آن در جامعه می گذرد با حذف محدودیت های زمانی و مکانی در امر یادگیری و واگذاری مسئولیت یادگیری به فراگیرنده در حال تبدیل شدن به ابزاری توانمند در امر آموزش می باشد.

موسسه تحقیقاتی Training Zone پژوهشهای گسترده ای برای بررسی تاثیرات اجتماعی فراگیری الکترونیکی در امر آموزش انجام داده است. این تحقیقات که در دو سال متوالی 2000 و 2001 انجام شده اند اطلاعات جالبی در مورد توسعه فراگیری الکترونیکی در جامعه انگلیس  به دست می دهند.

مخاطبان این پژوهش از موسساتی بوده اند که بین 20 تا 10 هزار نفر پرسنل داشته اند. 51 درصد پاسخ دهندگان از جنوب انگلیس، 19 درصد از شمال انگلیس، 17 در صد از بخش های میانی،9 درصد از اسکاتلند و 4درصد از ولز بوده اند.

پاسخ دهندگان به سوالات مطرح شده در پژوهش کسانی بوده اند که در امر آموزش و همچنین اتخاذ راهکارها در موسسه خود نقش کلیدی داشته اند. 40% از این پاسخ دهندگان مدیر آموزش یا مدیر منابع انسانی بوده اند،26 % مربی بوده اند،13 درصد از مدیران ارشد و 12% نیز مدیر عامل بوده اند.

نتایج بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که روش فراگیری الکترونیکی برای آموزش علوم رایانه و فناوری اطلاعات و ارائه اطلاعات خیلی موثر ارزیابی شده است ولی برای مهارتهای ظریف تقریباً توسط نیمی از پاسخ دهندگان نه خیلی موثر یا اصلاّ غیر موثر ارزیابی شده است. روش آموزش الکترونیکی توسط سه چهارم افرادی که به دنبال ارائه دوره های تحصیلات تکمیلی هستند موثر شناخته شده است.

با این وجود می توان دریافت که آموزش الکترونیکی به عنوان یک راه حل موثر برای حذف مشکلات کمبود وقت و حفظ تمرکز کاری نیروهای سازمان است. این در حالی است که آموزش خصوصی بالاترین رتبه را در میان روشهای آموزشی ممکن به خود اختصاص داده است اما آیا واقعاً می توان شرایط را برای تک تک افراد نیازمند به آموزش سازمان فراهم کرد تا از آموزش خصوصی بهره مند شوند.

 

 

 

 

 

فرآیند رشد آموزش الکترونیکی در سازمان ها

در پژوهش فوق 78% پاسخ دهندگان روش فراگیری الکترونیکی را بهترین روش آموزشی در سال بعد عنوان کرده اند و 75% انتظار داشتند حداقل رشدی به میزان رشد سال قبل داشته باشد. در زیر جدولی از شاخص های کیفی مورد توجه پاسخ دهندگان در آموزش الکترونیکی ارائه شده است.

کیفیت

سال2001

سال2002

راحتی

18%

67%

تعامل

5%

14%

جذابیت

6%

15%

سرعت

14%

23%

رویکرد عمومی در به کارگیری روش آموزش الکترونیکی

پاسخ دهندگان به سوالات پژوهش Training Zone رشد روزافزونی را برای روش فراگیری الکترونیکی پیش بینی می نمایند زیرا در بین تمامی راهکارهای آموزش از راه دور که تا کنون معرفی شده اند این روش بهترین و موثرترین روش می باشد. فراگیری الکترونیکی امکان آموزش، فارغ از هرگونه محدودیت زمانی و مکانی را فراهم می آورد. بهترین اساتید و منابع علمی را به اشتراک می گذارد و موجب صرفه جویی در هزینه های جانبی غیر آموزشی می شود. این مزایا مواردی نیستند که بتوان به راحتی نادیده گرفت.

جدول مقایسه ای سیستم های مختلف آموزشی

انعطاف کاربرد

هزینه استفاده

میزان انعطاف پذیری متن

زمان مورد نیاز برای تولید

 

زیاد

کم

کم

طولانی

کتاب

متوسط

کم

کم

طولانی

نوار درسی صوتی

متوسط

متوسط

کم

طولانی

فیلم آموزشی

کم

زیاد

زیاد

کوتاه

کنفرانس تصویری

کم

زیاد

زیاد

کم

آموزش الکترونیکی همزمان

زیاد

کم

زیاد

طولانی

آموزش الکترونیکی غیر همزمان

در نتیجه این پیشنهاد نیز باید به نکاتی اشاره کرد:

1- فراگیری الکترونیکی به دنبال حذف سایر روشهای آموزشی نیست، این روش تنها امکانی جدید برای کسانی است که به علت محدودیت های زمانی و مکانی نمی توانند از سایر روش های آموزشی استفاده نمایند.

2- در آموزش های مربوط به علوم فناوری اطلاعات و یا ارائه اطلاعات خالص استفاده از شیوه فراگیری الکترونیکی بهترین روش است.

3- در این شیوه آموزشی مسئولیت یادگیری به عهده فرد دانش پذیر است.

4- فراگیری الکترونیکی موجب صرفه جویی در هزینه های جانبی می گردد.

5- فراگیری الکترونیکی با به اشتراک گذاری منابع آموزشی امکان استفاده بهینه از منابع را فراهم می آورد و موجب کاهش فاصله آموزشی بین سازمان های پیشرفته و در حال توسعه می شود.

توسعه فرهنگی آموزش پذیری در جامعه دانایی محور

 برنامه توسعه سازمان ملل با تکیه بر تجربیات مدل های گوناگون توسعه از مفهوم و جایگاه توسعه انسانی به عنوان روندی که دامنه انتخاب مردم را وسعت می بخشد یاد می کند و در این تعریف فرهنگ را به عنوان مولفه ای مهم در استراتژی توسعه به رسمیت شناخته است.

گسترش و تنوع ابزارها و امکانات اطلاعاتی و ارتباطی و تبدیل شدن دنیای حاضر به دهکده ای جهانی که در آن سرعت انتقال اطلاعات و دانش تا حد زیادی بالا رفته است به طرز غیر قابل باوری ساختارهای فکری و فرهنگی جوامع را همسان و همگون ساخته است. به گونه ای که کاربری یک تکنولوژی جدید به سرعت در میان جمع کثیری از مردم دنیا پذیرفته می شود. با این توضیح بسیار غیر قابل منطقی است که ما درهای جامعه را بر روی فناوری های نوین در امور مختلف ارتباطی و اطلاعاتی بسته نگه داریم تنها به صرف اینکه می خواهیم از ساختارهای فرهنگی خود حفاظت نماییم. از سوی دیگر می دانیم که برای کاربردی شدن هر فناوری یا دانشی به صورت عام و پذیرش آن باید در چهارچوب های فرهنگی تلاش و تحقیق بسیاری انجام داد تا موضوع ما به عنوان یک فرهنگ در جامعه مورد بررسی و کاربری قرار گیرد.

با این تفاسیر وقتی به یک جامعه در حال گذار به سوی دانایی محوری و پذیرش ساختارهای یک جامعه اطلاعاتی برخورد می کنیم چالش ها و مشکلات فراوانی نیز در بررسی و پیاده سازی این فرآیند پیش روی خواهیم داشت. مشکلاتی از قبیل عدم سازگاری ابزارها و محیط و عدم سازگاری ابزارها با مردم.

که نمونه دوم ناشی از مشکلات و معضلات فرهنگی جوامع می باشد که در حال گذار از شکل کلاسیک به شکل مدرن می باشند. توسعه زیر ساختی آموزش برای دست یابی به جامعه دانایی محور با توجه به مسائل و اولویتهای فرهنگی این امکان را می دهد تا گزینش و توسعه ابزارهای مورد نیاز با توجه به مسائل و چهارچوب های فرهنگی مردم صورت گیرد و همچنین باعث بوجود آمدن احساس نیاز به مسائل و ابزارهای مختلف اطلاعاتی و ارتباطی هستند.

فرهنگ ایجاد دانش

سازمان‌ها به منظور هدایت دانش فردی در جهت اهداف سازمانی، باید محیطی برای اشتراک، انتقال و تقابل دانش در میان اعضا به وجود آورند. (نوناکا و تاکوچی، 1995) و افراد را در جهت با مهفوم کردن تعاملاتشان آموزش دهند. برای بسط «دانش مجموعه» باید هر فعالیتی را در راستای توسعهء تعامل منطقی بین کارکردها هدایت نمود. خلاصه اینکه مدیریت دانش به تغییر فرهنگ همکاری و فرآیندهای تجاری به منظور ممکن ساختن اشتراک اطلاعات اشاره دارد. این کار همانند فعالیت در زیر مجموعه‌های فرهنگی و اجتماعی است.

در محیط‌های پویا سازمان‌ها با یک سلسله مسائل ناخواسته و موقعیتهای پیش‌بینی نشده روبرو هستند که کنترل آنها توسط فرد در سازمان دشوار است. با این حال با به کارگیری الگوهای تعامل بین اعضا، فناوری‌ها، و فرهنگ یک سازمان می‌تواند با شرایط دشوار روبرو شود. (Hutchins| 1991) «ویک» و «روبرتس» این الگوی تعاملی را «مجموعه عقل‌ها»ی سازمان نامیده‌اند. به این معنا که کارهای پیچیده در یک سازمان توسط یک فرد انجام نمی‌گیرد بلکه تعامل بین فناوری‌ها، فنون و افراد است که یک سازمان را در انجام وظایف خطیر خود یاری می‌کند. بنابراین یکی از وظایف دشوار مدیریت ایجاد همکاری بین بسته‌های مختلف دانش از طریق تبادل و اشتراک اطلاعات است.

نتیجه‌گیری


در این مقاله نشان داده شد که مدیریت دانش سؤال ساده‌ای دربارهء ذخیره، بازیابی و انتقال اطلاعات نیست بلکه بیشتر تعبیر و سازماندهی اطلاعات از جهات مختلف است. تنها با تغییر فرهنگ سازمانی است که می‌توان به تدریج الگوی تعامل بین افراد، فناوری‌ها و فنون را در سازمان تغییر داد. وقتی محیط پویا و پیچیده است، ضروری است که سازمان ها به طور مداوم دانش جدید ایجاد کنند، و در اعتباربخشی و کاربرد در محصولات و خدمات خود از آن بهره گیرند.

استفاده از فناوری باعث بهره‌وری افراد و انسجام اطلاعات در درون سازمان می شود. اگر مدیریت سازمان درصدد است که مدیریت دانش در اولویت قرار گیرد، بایستی تعادل موجود بین افراد و فناوری‌ها را مورد تجدیدنظر قرار دهد. تأکید زیاد بر افراد یا فناوری نامناسب است. به جای آن مدیران باید الگوی تقابل میان فناوری‌ها، افراد و فنون را مورد تجدیدنظر قرار دهد تا افراد از این ابزارها استفاده کنند. تنها با تغییر الگوی تبادل است که مدیران می‌توانند از دانش برای منافع رقابتی سازمان بهره ببرند.

با این شرایط آموزش در ساختار یک نظام سازمانی پویا حرف و نیاز اول خواهد بود چرا که به هنگام سازی نیاز های اطلاعاتی کارکنان و افزایش بهره وری در استفاده از فناوری های موجود در سازمان در گرو توجه و برنامه ریزی دقیق در آموزش است.

سازمان های دانش محور امروزه اساس توسعه خود را بر فناوری اطلاعات بنا نهاده اند و به دلیل ویژگی های خاص فناوری اطلاعات هرگز نمی توانند مقوله آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات را کنار بگذارند لذا همیشه در صدد بهره گیری دو منظوره از فناوری اطلاعات برای آموزش خواهند بود. یعنی هم فناوری اطلاعات را موضوع آموزش قرار می دهند و هم بستر آموزش.

با این شرایط کنترل و حفظ سطح دانش سازمان در یک موقعیت رو به رشد بسیار ساده تر و برنامه ریزی برای آن آسان تر می شود.

کلام آخر اینکه مدیریت بهینه دانش و آموزش برای نیل به مدل توسعه مبتنی بر دانایی در گروه بهره گیری اصولی و مطالعه شده فناوری اطلاعات در سازمان ها خواهد بود.

 

منابع:

1-فیضی| مهدی| بازمهندسی مفهوم یادگیری الکترونیکی بر اساس مدیریت دانش-82

2-حسنی| فرنود| آموزش در هزاره سوم آموزش تکنولوژی-تکنولوژی آموزش-82

3-گانب دی.بات، ترجمه: محمد ایرانشاهی، مدیریت دانش در سازمان‌ها: بررسی تأثیر متقابل فناوری، فنون و انسان- 2005

4-حسنی، فرنود، توسعه زیرساختی آموزش در جامعه دانایی محور- 82

5-حسنی، فرنود، مدیریت فناوری اطلاعات- 83

6-انصاری، زهرا، آموزش بزرگسالان-82

7-شمس، غلامرضا، سیستم فراگیری الکترونیکی در مقایسه با سایر روشهای آموزشی-82

8-دولت آبادی، فرهاد، مروری بر مقوله آموزش در عصر ارتباطات و آشنایی با اصول و انتظارات از یک 9-سیستم آموزش الکترونیکی کارآمد-82

10-فتاحیان، حسام الدین، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش

11-گنجی، علیرضا، نقش منابع هوشمند در مدیریت دانش،83

12-Training Trends 2002 was commissioned by Training Zone written by Stephan Philips

13-What is E-learning written by Computer 4 all Group

www.ayandehnegar.org14-

www.itmanagement.persianblog.com15-

www.ayandehnegar.org16-

www.unescobkk.org/education/ict/v2/default.asp 17-
www.portal.unesco.org 18-
www.ictev.vic.edu.au/membership/awards.htm 19-
http://elrond.scam.ecu.edu.au20-



[1] در این مقاله چون از منظر کلی به مسئله آموزش توجه می شود لذا سازمان به عنوان یک جامعه کوچک مورد توجه قرار گرفته و در نتیجه سعی می شود در تعمیم اصول کلی جامعه دانایی محور به سازمان ها دانایی محور این موضوع مورد تاکید قرار گیرد.

[2] Knowledge Based Development

[3] Information

[4] Knowledge

[5] Management

[6] Information Technology

[7] Organization

[8] Education

[9] Knowledge Base Environments

[10] Information age or Information Era

[11] World Wide Web

[12] Internet

[13] Information systems

[14] Web based systems

[15] Infrastructure

[16] Knowledge Management

[17] Wisdom

[18] Intelligence

[19] Explicit Knowledge

[20] Formal Knowledge

[21] Codified Knowledge

[22] Tacit Knowledge

[23] Format

[24] Virtual Organization

[25] Learning Organization

[26] Self directed learning

[27] Online

[28] Haddad & Draxler‌

[29] CD

[30] CBT

[31] IBT

[32] WBT

[33] Feedback

بهبود پورتال پورتال پرتال پرتال سازمانی پورتال سازمانی پورتال شرکتی سامانه سازمانی سامانه شرکتی پرتال شرکتی وب سایت شرکتی وب سایت سازمانی مدیریت آسان مدیریت محتوا مدیریت محتوا بدون دانش فنی پنل ویژه همکاران نظرسنجی آنلاین فیش حقوقی آپلود فیش حقوقی مدیریت بیمه مدیریت خدمات بیمه خدمات بیمه بیمه تکمیلی آموزش پیشنهادات انتقادات مدیریت جلسات فرم ساز مدیریت منو مدیریت محتوا مدیریت سئو پنل مدیریتی چند کاربره ریسپانسیو گرافیک ریسپانسیو
All Rights Reserved 2022 © BSFE.ir
Designed & Developed by BSFE.ir