بهبود پورتال

02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 50
5/22/2023

جایگاه و نقش شبکه کارگزاری در توسعه بازار سرمایه کشور

1- مقدمه

اقتصاد ملی هر کشوری در سطح کلان از دو بخش یا دو سیستم اصلی  تشکیل یافته است:

الف -  سیستم مالی        ب سیستم واقعی

سیستم واقعی اقتصاد، بخشی است که در آن، تولید و عرضه کالاها به جامعه صورت می‌گیرد و دربردارنده دو بازار کالا و نیروی انسانی است. برقراری تعادل در بازارهای کالا و نیروی انسانی، سبب تعادل اقتصادی، رشد و شکوفایی اقتصاد می‌شود. اما این امر به تنهایی، اکتفا نمی‌کند، بلکه سیستم مالی نیز باید در تعادل باشد و در عین حال، تعامل مناسب و مطلوبی با سیستم واقعی داشته باشد. سیستم‌ مالی هر اقتصادی، وظیفه خطیر و حساس تجهیز و تخصیص منابع مالی و سرمایه‌ای را برعهده دارد. در واقع، سیستم مالی، منابع مالی را در سطح جامعه جمع‌آوری  نموده و به طرف فعالیتهای مولد اقتصادی، سوق می‌دهد. چنانچه نظام مالی به وظایف و رسالت خود به درستی عمل نکند، در آن صورت، اقتصاد ملی با بحران مالی و عدم تخصیص مطلوب  سرمایه مواجه خواهد شد.

سیستم مالی خود از سه عنصر اساسی و مهم تشکیل شده است که این سه عنصر در کنار یکدیگر و در تعامل با هم می‌توانند سیستم مالی مطلوبی به وجود آورند که در آن، منابع مالی و سرمایه‌ای با کسب بازدهی مناسب، جذب بخش واقعی و تولیدی اقتصاد می‌شوند. این سه عنصر عبارتند از:

1- بازارهای مالی Financial Markets  

2- واسطه‌ها و نهادهای مالی  Financial Intermediaries

3- دارایی‌های مالی (اوراق بهادار) Financial Ass

بازارهای مالی، بازارهایی هستند که در آنها، انواع اوراق بهادار مبادله می‌‌شوند. وظیفه اساسی بازارهای مالی، تعیین قیمت منصفانه برای اوراق بهادار و فراهم آوردن بستر مناسب برای تبادل این اوراق است. به نحوی که هم‌ عرضه‌کنندگان اوراق بهادار (متقاضیان وجوه) و هم متقاضیان اوراق بهادار (عرضه‌کنندگان وجوه) با کسب رضایت خاطر از مبادله، احساس مطلوبیت نمایند. اگر بازارهای مالی نتوانند به درستی به وظایف خود عمل کنند، در آن صورت، نقدینگی موجود در جامعه به نحو کارایی تخصیص نخواهد یافت و معضلات متفاوتی پدید خواهد آمد. در یک تقسیم‌بندی کلی، بازارهای مالی را می‌توان به دو بازار پول و بازار سرمایه طبقه‌بندی نمود. بازار پول، (Money Market) بازاری است که در آن، اوراق بهادار با سررسیدکمتر از یکسال (کوتاه مدت)مبادله می‌شوند، مانند اوراق قرضه کوتاه مدت، اسناد خزانه‌داری، گواهی‌های سپرده  غیره.

بازار سرمایه (Capital Market) بازاری است که در آن، اوراق بهادار بلند مدت (با سررسید بیشتر از یکسال) مبادله می‌شوند، مانند سهام، اوراق قرضه بلند مدت و غیره.

بازار سرمایه را نیز می‌توانیم به دو بازار اولیه (Primary Market) و بازار ثانویه (Secondary Market) طبقه‌بندی کنیم.

بازار اولیه، بازاری است که در آن اوراق بهادار تازه انتشار مبادله می‌شود و منابع مالی حاصل از این مبادلات، به ناشر اوراق بهادار (شرکت مورد نظر) می‌رسد. اما بازار ثانویه، بازاری است که در آن، اوراق بهادار قبلاً منتشر شده، دست به دست می‌شود و منابع مالی حاصل از این مبادلات، به ناشر اوراق بهادار نمی‌رسد و  و صرفاً در میان سرمایه‌گذاران تبادل انجام می‌شود. 

کارکرد مطلوب این دو بازار، تاثیر متقابلی بر یکدیگر دارد، به نحوی که ضعف یکی از آنها، موجب تضعیف و رکود دیگری می‌شود و بالعکس، قدرت و توانمندی یکی از آنها، به توانمندی دیگری می‌انجامد.

واسطه‌ها یا نهادهای مالی، نهادهایی هستند که عرضه‌کنندگان و متقاضیان اوراق بهادار (متقاضیان و عرضه کنندگان وجوه) را به یکدیگر مرتبط می‌کند و به مثابه پلی عمل می‌کنند که این دو قشر بزرگ را به هم پیوند می‌زنند. ضعف یا قوت نهادهای مالی، سبب ضعف یا قوت نظام مالی و به تبع آن، ضعف یا قوت کل اقتصاد می‌شود. هرقدر این نهادها به درستی به وظایف خود عمل کنند، به همان نسبت نیز نقل و انتقال و جابجایی منابع مالی و سرمایه‌ای در سطح اقتصاد نیز به درستی اجرا خواهد شد. در جهان کنونی، طیف گسترده‌ای از نهادها و واسطه‌های مالی، با وظایف بسیار متنوع، وجود دارند که هر یک از آنها به نوعی، مجری جابجایی منابع مالی هستند.

عمده‌ترین واسطه‌های مالی عبارتند از: بانکها، شرکتهای سرمایه‌گذاری، بانکهای سرمایه‌گذاری (Investment Bank) شرکتهای کارگزاری، شرکت‌های بیمه، شرکتهای مشاوره و خدمات مالی و سرمایه‌گذاری و غیره.

وظیفه‌اساسی واسطه‌های مالی این است که براساس قیمتهای منصفانه و نرخهای بازده موجود، تبادل اوراق بهادار را انجام دهند و خود نیز، در فرایند مبادله،  بازده معقولی کسب کنند.

دارایی‌های مالی  (اوراق بهادار) دارایی‌هایی هستند که بیانگر یک نوع حق، ادعا یا مطالبه هستند و فی‌النفسه ارزشی ندارد. برخلاف دارایی‌های واقعی (فیزیکی) که دارایی‌های ملموس و قابل استفاده هستند، دارایی‌های مالی، عایداتی در آینده دارند و جریانی از وجوه نقد را در آینده بوجود می‌آورند، مانند انواع سهام، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و غیره.

در واقع، موسسات با انتشار و عرضه انواع دارایی‌های مالی (اوراق بهادار) تلاش می‌کنند تا منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کنند و در عین حال، بازده مناسبی را نیز به دارندگان این اوراق، بپردازند.

بنابراین، می‌توانیم نتیجه بگیریم که داریی‌های مالی (اوراق بهادار) توسط نهادها و واسطه‌های مالی، در بازارهای مالی مبادله می‌شوند و در این فرایند، کلیه مشارکت کنندگان در بازار (عرضه کنندگان اوراق بهادار، متقاضیان وجوه و واسطه‌های مالی) بازده معقول و مطلوبی را کسب می‌کنند.

هدف و رسالت اصلی نظام مالی در هر اقتصادی این است که مازاد منابع مالی موجود در بخشهای خاصی از اقتصاد (پس‌انداز) را به طرف بخشهای دیگری انتقال دهد که کمبود منابع مالی مواجه هستند (سرمایه‌گذاری). اگر این سازوکار تبدیل پس‌اندازهای جامعه به سرمایه‌گذاری مولد به درستی انجام شود، در آن صورت بستر بسیار مطلوبی برای تولید و عرضه محصولات گوناگون و در نتیجه، رشد و توسعه اقتصادی فراهم می‌آید.

اما اگر عناصر نظام مالی نتوانند به نحو مطلوبی در تعامل با یکدیگر، فعالیت کنند، در آن صورت، معضلات عدیده‌ای برای اقتصاد پدید می‌آید. به عبارت بهتر، کارکرد مطلوب هر یک از عناصر موجود در نظام مالی و همچنین، ارتباط مناسب و معقول این عناصر با یکدیگر، تعیین‌ کننده. نظام مالی سالم و کارآمد خواهد بود.

 

 

2- جایگاه و مسوولیت کارگزاری‌ها

همان‌گونه که ملاحظه شد، کارگزاری‌ها (Brokers) در سیستم مالی،  در بخش واسطه‌ها و نهادهای مالی انجام وظیفه می‌کنند. یعنی ارتباط دهنده متقاضیان اوراق بهادار و عرضه‌کنندگان این اوراق هستند. وظیفه کارگزار یا شرکت کارگزاری این است که اوراق بهادار را با پایین‌ترین هزینه برای مشتریان خود بخرد یا بفروشد. کارگزاری که اوراق بهادار پذیرفته در بورس را معامله می‌کند، به عنوان نماینده خریدار یا فروشنده اجرا می‌کنند و کارمزد دریافت می‌کنند. کارگزار موظف است سفارش مشتری را به بهترین قیمت ممکن، انجام دهد.

کارگزار نماینده مشتری است و اولین مسئولیت او، اجرای سفارشها و انجام خواسته‌های مشتری در خرید و فروش اوراق بهادار است. در این فرایند، کارگزار باید نهایت دقت را به عمل آورد و شایستگی و مهارت خود را نشان دهد.

کارگزاران معمولاً مسوول جبران خسارتی هستند که به سبب اشتباه یا ندانم کاری آنها متوجه مشتریان شده است. کارگزاران باید نهایت دقت را به عمل می‌آورند تا سفارشهایی را که به دفتر آنها می‌رسد، در زمان مقرر و به بهترین وجه اجرا شود، به نحوی که بیشترین منافع مشتریان تامین شود. کارگزاران با رعایت دستورالعملها و آیین‌نامه‌ها و انجام معاملات اوراق بهادار با بهترین قیمت، می‌توانند شایستگی خود را نشان دهند. وجود کامپیوتر و دستگاههای الکترونیکی سبب شده است که وظیفه کارگزاران آسانتر شود و در هر لحظه، از بهترین قیمتها آگاه شوند. کارگزار باید برای مشتری خود این حق را قایل شود که تالحظه پیش از انجام معامله، بتواند انصراف خود را از اجرای معامله اعلام کند.

کارگزار حق ندارد معاملات پنهانی انجام دهد و در یک معامله فقط باید نقش کارگزار را  داشته باشد و کارمزد دریافت کند، نه نقش معامله‌گر را (Dealer)[1]. اگر کارگزاری هم نقش کارگزار و هم نقش معامله‌گر را داشته باشد، با مشتری خود تضاد منافع پیدا می‌کند، زیرا هم روی معامله سود برده و هم از مشتری، کارمزد دریافت کرده است  که این برخلاف اصول اخلاقی است.

در آمریکا، کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC)، نظارت بر بازار سرمایه را بر عهده دارد و نهایت دقت را به عمل می‌آورد که کارگزاران، صداقت و درستی خود را در معاملات حفظ کنند. این کمیسیون، ضوابط و آیین‌نامه‌های بسیار متنوعی دارد که کارگزاران ملزم به رعایت آنها هستند و اگر کارگزاری، خلافی انجام دهد، کمیسیون می‌تواند فعالیت آن کارگزار را معلق یا متوقف کند.

کارگزاران باید تشکیلات، تعداد کارکنان، وضعیت مالی و دارایی های خود را با دقت کامل به اطلاع کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC)برسانند.

هدف از همه این کارها، اطمینان یافتن از این است که کارگزاران  در کار خود صادق و امین باشند و مردم و سرمایه‌گذاران نیز مطمئن باشند که یک نهاد رسمی و قدرتمند، بر فعالیت کارگزاران نظارت می‌کند.

 

3- انواع موسسات کارگزاری

موسسات کارگزاری را می‌توان به چند گروه دسته‌بندی کرد،

گروه اول، فقط در زمینه خرید و فروش سهام موجود در بازار فعالیت می‌کنند و کارمزد دریافت می‌نمایند.

گروه دوم، بیشتر در زمینه سهامی فعالیت می‌کنند که برای اولین بار منتشر می‌شوند و مقدار کمی هم در زمینه خرید و فروش سهام برای مشتریان فعالیت می‌کنند.

گروه سوم در امر خرید و فروش سهام شرکتهای کوچک و محلی و سهامی که برای نخستین بار منتشر می‌شوند، فعالیت می‌کنند. این کارگزاران در خدمت شرکتهای کوچکی هستند که می‌خواهند سهام خود را به عموم عرضه کنند.

گروه چهارم، کارگزارانی هستند که تنها در بازارهای خارج از بورس یا در زمینه اوراق بهادار دولتی فعالیت می‌کنند.

گروه پنجم، کارگزارانی هستند که علاوه بر خرید و فروش سهام موجود در بازار، در زمینه سهام جدید شرکتها نیز فعالیت می‌کنند و همچنین، خدمات مشاوره و اطلاع‌رسانی نیز انجام می‌دهند. این گروه از کارگزاران، در زمینه خدمات پرتفوی نیز فعالیت می‌کنند. به این دسته از کارگزاران، کارگزاران تما‌م‌عیار یا خدمات کامل می‌گویند.

 کارمزد این گروه، بالاتر از سایر کارگزارن است. (Full – Service Brokers) ارایه خدمات مشاوره و ازاطلاع‌رسانی و مدیریت سرمایه‌گذاری نیز انجام می‌دهند.

 

 

4- گزینش  کارگزار

سرمایه گذاران باید نهایت دقت را بکنند تا کارگزاری صادق و امین را بعنوان نماینده تام الاختیار انتخاب کنند . برای انتخاب کارگزار باید موارد زیر را رعایت کرد :

1- کارگزاری را باید برگزید که بتواند خدماتی سریع و موثر ارائه کند.

2- کارگزار و کارکنانش باید امین و صادق و درست کردار باشند.

3- کارگزاری را باید انتخاب کرد که با تجربه باشد و سابقه درخشانی داشته باشد.

4- کارگزار نباید باعث ناراحتی مشتری شود و باید بهترین خدمات را ارایه دهد.

علاوه بر این ، کارگزار باید از درجه اعتبار بالایی برخوردار باشد.تشخیص و تعیین درجه اعتباری کارگزار ، چندان ساده نیست.البته روشهایی برای ارزیابی درجه اعتباری کارگزار مورد استفاده قرارداد:

1- مراجعه به بازار و جامعه مالی و سرمایه گذاری و تحقیق و تفحص کردن

2- کارگزار باید تشکیلات تحقیقاتی مناسب داشته باشد و آخرین اطلاعات را ارایه دهد.کارگزار باید از تحلیلگران مالی خبره بهره مند باشد و بتواند پرتفوی را تجزیه تحلیل کند.

3- کارگزار بتواند انواع اوراق بهادار را در کلیه بازار ها معامله کند(بازارهای محلی ،منطقه ای ،کشوری و خارج از بورس).

4- یکی بودن دیدگاهها و اهداف مشتریان و کارگزارمربوط.

سازمانها و موسسات سرمایه گذار عمده  و سرمایه گذاران نهادی معمولا از معیارهای مختلفی برای انتخاب کارگزار استفاده می کنند.این معیارها عبارتند از:

1- توانایی کارگزار در انجام معاملات سریع و با قیمت مناسب.

2- توانایی کارگزار در اجرای سفارشهای سنگین

3- کیفیت مطلوب اطلاعات ارایه شده توسط کارگزار

در مجموع می توان گفت که سرمایه گذاران عمده و نهادی باید از سه معیار شناخته شده برای انتخاب کارگزار مناسب استفاده کنند :

1- توانایی کارگزار در اجرای معاملات سنگین و باقیمتهای مطلوب

2- گرفتن کارمزد پایین

3- داشتن تشکیلات تحقیقاتی مطلوب

 

 

5-کارگزاران در بازار سرمایه ایران

با توجه به مطالب گذشته ، روشن می شود که کارگزاران نقش بسیار مهمی در بازار سرمایه بر عهده دارند و انتخاب کارگزار مناسب نیز از جمله مسائل بسیار حیاتی برای سرمایه گذاران به شمار می آید.

بر اساس قانون بورس اوراق بهادار تهران ،معاملات سهام در بورس تهران فقط باید توسط کارگزاران رسمی بورس تهران صورت گیرد .طبق مواد همین قانون ،ارکان اصلی بورس عبارتند از:

1- شورای بورس

2- هیات پذیرش اوراق بهادار

3- سازمان کارگزاران بورس

4- هیات داوری بورس

واقعیت این است که که بازار سرمایه ایران از فقدان نهاد نظارتی مستقل و قدرتمند (همانند SEC)در رنج است .این نهاد ،نقش حساسی در هدایت و نظارت بر بازار سرمایه بر عهده دارد.شورای بورس فعلی با ترکیب و حیطه مسئولیت هایش به هیچ عنوان پاسخگوی نیازها و مقتضیات زمان حال نیست و از ابزارهای لازم برای نظارت کارآمد نیز برخوردارنیست. تحولات اخیر بورس تهران ،به خصوص در یکی دو سال اخیر ،نشان می دهد که نقش کارگزاران تا چه حد بالا رفته است و این نهادها ،جایگاه بسیار مهم و حساسی را کسب کرده اند.

با این حال ،فقدان کارگزاران تمام عیار (با خدمات کامل) سبب شده است که بازار از عمق لازم برخوردار نباشد .گرچه برخی از کارگزاران گامهای مهم و قابل تحسینی را در جهت ایجاد کارگزاری تمام عیار (با خدمات کامل) برداشته اند ،اما هنوز تا نقطه مطلوب ،فاصله زیادی وجود دارد.به نظر می رسد که در کنار توسعه فیزیکی و کمی بازار سرمایه ایران ،توجه به جنبه های کیفی توسعه ،از جمله ارتقای سطح کارگزاریها نیز اهمیت به سزایی باشد . البته ،اقداماتی در جهت افزایش کمی کارگزاریها صورت گرفته است ،اما صرفاً افزایش تعداد کارگزاران پاسخگوی نیازهای فعلی نیست .ارتقای سطح تحلیل در کارگزاریها ،بهره گیری از نیروهای متخصص مالی ،گسترش مدیریت پرتفوی ،اطلاع رسانی کارآمد و به روز ،مشتریان بیشتر (هر چند کوچک و با سرمایه اندک )،استفاده از استانداردهای جهانی در تصمیم گیریهای سرمایه گذاری و انتقال به سطح جامعه همگی می تواند در راستای گسترش و تعمیق بازار سرمایه کشورمان موثر باشد .

در کنار عوامل یاد شده ،حرکت کارگزاران در مسیری که بتوانند اعتماد مشتریان هر چه بیشتر جلب نمایند ،اقدامی بسیار اساسی به شمار می آید .درواقع ،پایه و اساس تحولات بازار ،همین اعتماد سرمایه گذاران است.چنانچه خللی در اعتماد سرمایه گذاران ،پیش آید،در این صورت ،بورس دچار معضلات عدیده ای خواهد شد و خروج سرمایه از این بازار لطمات، شدیدی برآن وارد خواهد کرد .

نکته مهم دیگر در مورد فعالیت کارگزاران ،برقراری ارتباط و تعامل هر چه بیشتر بین آنها و سایر نهادهای مالی کشورمان(به خصوص،شرکتهای سرمایه گذاری )است.این ارتباط و تعامل سازنده می تواند در انجام سرمایه گذاریهای آگاهانه تر ،بسیار موثر باشد .موسسات کارگزاری می توانند با ارایه تحلیلها و اطلاعات واقعی و روزآمد به شرکتهای سرمایه گذاری ،مسیر سرمایه گذاریهای آنها را هموارتر سازند و تخصیص منابع مالی این شرکت ها را بهینه نمایند.این ارتباط ،نقش مهمی در گسترش و تعمیق بازار سرمایه ایران ایفا خواهد کرد.یکی دیگر از فعالیت های بسیار حساس کارگزاران ،برقراری ارتباط گسترده با صنایع کشور است.این ارتباط کمک می کند تا کارگزاریها بتوانند شرکتها و موسسات توانمند را شناسایی نمایند و بستر مناسبی را برای حضور در بورس فراهم آورند.این حرکت ،تاثیر به سزایی در توسعه کیفی بازار سرمایه خواهد داشت.

 

6-جمع بندی و نتیجه گیری

موسسات کارگزاریها از جمله نهادهای بسیار مهم در نظام مالی هر اقتصادی به شمار می آیند که وظیفه خطیر اجرای دستورات مشتریان را با کمترین هزینه و در اسرع وقت ،با نهایت صداقت و امانت بر عهده دارند .کارگزاران با کارکرد مطلوب خود می توانند اعتماد جامعه را به بازار سرمایه ارتقا دهند و زمینه را برای جمع آوری هدایت منابع مالی و سرمایه ای فعالیت فراهم آورند .کارگزاران باید در فضایی مملو از صداقت و امانتداری و بر اساس دستور العملها و آیین نامه های دقیق و صریح ،وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند.اگر خللی در انجام وظایف کارگزاریها بوجود آید،نتیجه آن ،بی اعتمادی سرمایه گذاران و خروج سرمایه ها از بورس خواهد بود .اما وجود و حضور کارگزاران آگاه ،خبره صادق،امانتدار و درست کردار ،ضامن پایداری و ثبات بورس خواهد بود.حرکت در جهت ارتقا سطح تحلیل در بازار ،گسترش اطلاع رسانی و شفافیت درمعاملات و ایجاد کارگزاران تمام عیار و همچنین ،ایجاد نهادهای نظارتی قوی و کارآمد ،گامهای اساسی در گسترش و تعمیق بازار سرمایه به شمارمی آیند.



[1] - معامله‌گر (Dealer)، نهاد یا شخصی است که اوراق بهادار را برای خودش  خرید و فروش می‌کند و ریسک معاملات را هم می‌پذیرد. این نهادها از بنیه مالی بسیار قوی برخوردارند و موجودی اوراق بهادار دارند. در واقع، معامله‌گران با مشتریان  خود معامله می‌کنند و سفارشها را انجام نمی‌دهند. این گروه کارمزد دریافت نمی‌کنندو از تفاوت قیمت خرید و فروش (Spread) بهره‌مند می‌شوند. معامله‌گران نقش مهمی در افزایش نقدینگی و تعادل بازار برعهده دارند. 

بهبود پورتال پورتال پرتال پرتال سازمانی پورتال سازمانی پورتال شرکتی سامانه سازمانی سامانه شرکتی پرتال شرکتی وب سایت شرکتی وب سایت سازمانی مدیریت آسان مدیریت محتوا مدیریت محتوا بدون دانش فنی پنل ویژه همکاران نظرسنجی آنلاین فیش حقوقی آپلود فیش حقوقی مدیریت بیمه مدیریت خدمات بیمه خدمات بیمه بیمه تکمیلی آموزش پیشنهادات انتقادات مدیریت جلسات فرم ساز مدیریت منو مدیریت محتوا مدیریت سئو پنل مدیریتی چند کاربره ریسپانسیو گرافیک ریسپانسیو
All Rights Reserved 2022 © BSFE.ir
Designed & Developed by BSFE.ir