بهبود پورتال

02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 103
7/1/2023

مجله محیط شناسی، شماره 37، بهار 1384صفحه 8-1

کاهش درجای بار آلی شیرابه

مطالعه موردی: محل دفن زباله کهریزک

دکتر ادوین صفری     *

چکیده

تصفیه شیرابه حاصل از محل های دفن مواد زاید شهری، به عنوان یکی از مهم ترین مسائل محیط زیستی، بندرت در ایران  مورد مطالعه قرار گرفته‌ است. بر همین اساس و برای اجتناب از الگوبرداری صرف از روش های تصفیه شیرابه در کشورهای دیگر، مطالعه‌ای آزمایشگاهی برای دستیابی به روشی کارا و مقرون به صرفه، به منظور تصفیة شیرابه به صورت درجا یعنی با اعمال تغییراتی در داخل محل دفن زباله انجام گردید که بخشی از نتایج آن در مقالة حاضر ارائه شده است.

 هدف اصلی از تصفیة درجای شیرابه در محل دفن زبالة شهری، فراهم آوردن شرایطی در داخل ترانشه‌های محل دفن زباله برای انجام واکنش‌های شیمیایی‌، فیزیکی، و بیولوژیکی است که در اثر آنها غلظت آلاینده‌های مختلف موجود در شیرابه کاهش یابد. روش پیشنهادی که مبتنی بر استفاده از نخاله‌های ساختمانی در بستر محل دفن، به عنوان محیط رشد بی‌هوازی و بازگردش شیرابه در این لایه است، نتایج قابل قبولی را در کاهش بار آلی شیرابه تازه نمونه برداری شده از محل دفن زباله کهریزک در پی داشته و به عنوان روشی مناسب و اقتصادی برای تصفیه شیرابه در محل‌های دفن مشابه پس از انجام
آزمایش های لازم
پیشنهاد می‌گردد. نتایج حاصل از آزمایش هایی با نخاله ساختمانی مخلوط حاصل از خاکبرداری ها و تخریب ساختمان در سطح شهر تهران، نشان دهنده دستیابی به کاهش حدود 80% بار آلی شیرابه در قالب کل کربن آلی و اکسیژن خواهی شیمیایی است. عدم نیاز به دفع پساب تصفیه شده و کاهش حجم آن در اثر تبخیر نیز از جمله مزایای دیگر این روش است.

 

کلمات کلیدی:

محل دفن،  مواد زاید جامد شهری، شیرابه، تصفیه درجا، نخاله‌های ساختمانی، بار آلی

 

 

 

تاریخ دریافت: 13/11/1381                               تاریخ پذیرش: 22/10/1383

 


*  استادیار گروه برنامه ریزی دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران.


سرآغاز

در طراحی و احداث سیستم های تصفیة شیرابة حاصل از
محل های دفن مواد زاید جامد شهری، که از نظر زیست محیطی نوعی ضرورت به شمار می رود، آنچه اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد، تفاوت های اساسی کیفیت و کمیت شیرابه در ایران و سایر کشورهاست. معمولاّ روش های تصفیة شیرابه در ایران بر پایة الگوهای ارائه شده در جوامع غربی انتخاب می شوند، و این در حالی است که با توجه به تفاوت های اقلیمی، زمین در دسترس و به خصوص کیفیت شیرابه و امکانات
فن آوری و مالی می توان نگرشی متفاوت را در انتخاب سیستم مناسب تصفیة شیرابه به کار گرفت. بر همین اساس مفهوم روش درجای تصفیة شیرابه از طریق اعمال تغییراتی در داخل محل دفن مواد زاید جامدشهری به عنوان روشی مقرون به صرفه و کارا برای کاهش/تصفیه بار آلی شیرابه شکل گرفته (Safari and  Baronian| 2000)

امکان استفاده از چنین سیستمی بر پایة مطالعه ای آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی از تصفیة درجای شیرابه در محل دفن زبالة شهری، فراهم آوردن شرایطی در داخل ترانشه‌های محل دفن زباله به منظور انجام واکنش‌های شیمیایی‌، فیزیکی، و بیولوژیکی است که در آنها غلظت آلاینده‌های مختلف موجود در شیرابه کاهش یابد. مهمترین جنبة آلایندگی شیرابه، در واقع بار آلی بسیار بالای آن است، که کاهش آن به طور معمول از طریق واکنش‌های بیولوژیکی امکان‌پذیر است. بر اساس هدف مورد اشاره،  ابتدا به نظر می‌رسد فرض ایجاد محیطی مناسب در داخل ترانشه‌های دفن زباله به منظور فراهم آوردن شرایط لازم برای فعالیت میکروارگانیزم‌ها و کاهش غلظت مواد آلی موجود در شیرابه، فرضی است منطقی. شایان ذکر است که آنچه در ادبیات موضوع (Townsend et al.| 1995 and 1996; San  & Onay| 2001; McCreanor and Reinhart| 1996; Pohland and  Kim| 1999به عنوان تصفیة درجای شیرابه مورد اشاره قرار گرفته است در واقع استفاده از بار گردش شیرابه و تسریع روند تثبیت مواد زاید جامد فسادپذیر در داخل محل دفن یا راکتور بیولوژیکی محل دفن(1) است. این
در حالی است که طرح پیشنهادی در مقالة حاضر مبتنی بر ایجاد شرایطی در داخل محل دفن مواد زاید جامد شهری و به منظور تصفیه درجای شیرابه است که اساساّ با روش LB متفاوت است. در مقالة حاضر، کارایی سیستم پیشنهادی در کاهش بار آلی مورد اشاره قرار گرفته است.

شرح فرآیند

روش های معرفی شده در ادبیات موضوع برای تصفیة غیر درجای شیرابه به ترتیب کارایی عبارتند از:

-    راکتور بی هوازی با بستر لجن و جریان رو به بالا(2) ( Wang et al.| 1997| Garcia et al.| 1996| Shin et al.| 2001)

-    راکتورهــــای ناپیوستـــة متـوالــی(3) (Kennedy et al.| 2000| Timur & Ozturk 1997| Diamadopoulos et al.| 1997 )

-    اسمز معکوس(4) Linde et al.| 1995| Chianese et al.| 1999)

-    نیزار(5) انسان ساخت (Martin et al.| 1999| Bulc et al.| 1997 )

این نکته می باید مورد تأکید قرار گیرد که شیرابة محل دفن زباله کهریزک که به عنوان نمونه در تحقیق حاضر انتخاب شده است، از نظر بار آلی که بر مبنای مشخصه های اکسیژن خواهی شیمیایی (COD) و کل کربن آلی (TOC) قابل بیان هستند، چندین برابر از شیرابه های مورد اشاره در ادبیات موضوع آلوده تر است. بدیهی است که حتی در صورت عملکرد مناسب سیستم های تصفیة مورد اشاره در ادبیات موضوع، نمی توان کارایی آنها را در تصفیة شیرابه ای، نظیر شیرابه محل دفن زباله کهریزک تضمین کرد. اما آنچه به عنوان مناسب ترین سیستم تصفیة شیرابه در ادبیات موضوع قابل اشاره است، فرایندهای بی هوازی، یا تلفیقی از آنها با دیگر سیستم های تصفیه است. در سیستم تصفیة درجای پیشنهادی، تشکیل محیط رشد بی‌هوازی در بستر محل دفن زباله، مبتنی بر استفاده از مصالحی است که خود به نوعی، مواد زاید جامد به شمار می‌روند. این گونه مواد می باید دارای ویژگی‌های مختلفی باشند که به طور خلاصه می‌توان به چند ویژگی‌ زیر اشاره کرد

-    توانایی دسترسی به مقدار کافی به دلیل لزوم استفادة گسترده در کل سطح قسمت هائی که زباله در آنها دفن می‌شود

-    ویژگی‌های فیزیکی مناسب از نظر تراکم‌پذیری و مقاومت در برابر بارگذاری حاصل از دفن مواد زاید جامد به دلیل قرار گرفتن در بستر محل دفن زباله و لزوم تحمل بارهای فوقانی

-    ویژگی‌های هندسی مناسب برای رشد چسبیدة میکروارگانیزم‌ها و عدم کاهش قابل توجه امکان رشد، به دلیل اعمال بارگذاری ناشی از انباشت زباله.

اگرچه ویژگی‌های فیزیکی و هندسی سابق الذکر مشخصه های مهمی در انتخاب مصالح مورد نظر به شمار می‌روند ولی توانایی‌ دسترسی به مواد، عامل تعیین کننده در سیستم پیشنهادی است. در میان مصالح مختلفی که به عنوان مواد زاید شناخته شده و دارای ویژگی‌های یاد شده باشند، می‌توان به قطعات شیشه و پلاستیک و نخاله‌های ساختمانی اشاره کرد. قطعات شیشه و پلاستیک، علاوه بر اینکه فاقد مقاومت لازم در برابر بار وارده ناشی از انباشت زباله هستند از توانایی دسترسی بمراتب کمتری نیز برخوردارند. زیرا در سیستم مدیریت فعلی مواد زاید جامد شهری، هیچ گونه جداسازی صورت نگرفته و در عمل شیشه و پلاستیک به صورت مخلوط در زبالة شهری وارد محل دفن می‌شوند. از سویی نخاله‌های ساختمانی به مقدار بسیار زیادی در سطح شهر تهران تولید شده و به محل‌های مخصوص دفن این گونه مواد انتقال داده می‌شوند. در حال حاضر بنابر مشاهدات میدانی، بخشی از نخاله‌های ساختمانی به محل دفن کهریزک وارد شده و از آنها به عنوان پوشش نهایی استفاده می‌شود.

 تولید بخش عمدة شیرابه در هر سلول عملاً در روزهای آغازین پس از دفن زباله صورت می‌گیرد(Safari & Baronian| 2002). با توجه به این مسئله، واضح است که عبور شیرابة خام بلافاصله پس از تولید و به مدت بسیار کوتاه (در حد چند روز) نمی‌تواند فرصت کافی برای رشد بی‌هوازی را فراهم آورده و اهداف تصفیة مورد نظر را برآورده کند. بر همین اساس تجمع شیرابة خروجی از محل دفن زباله (از یک سلول واحد) و باز گردش آن در محیط بی‌هوازی متشکل‌ از نخاله‌های ساختمانی، به منظور دستیابی به آغاز فرایند تصفیه (به صورت بی‌هوازی) ضروری به نظر می‌رسد.

در واقع آنچه سیستم پیشنهادی را تشکیل می‌دهد، عبارت است از اعمال یک محیط رشد بی‌هوازی با استفاده از نخالة ساختمانی در بستر محل دفن، حوضچه‌ای برای تجمع شیرابة تولید شده در یک سلول (یا یک ترانشه) واحد و تجهیزات لازم برای باز گردش شیرابه در داخل محیط مورد نظر. شایان ذکر است که باز گردش شیرابه در کل محل دفن وعبور مجدد شیرابه از لایه‌های مختلف خاک و زباله، می‌تواند پتانسیل انحلال مجدد آلاینده‌هایی نظیر فلزات سنگین را فراهم آورد.

 

روش کار

برای ارزیابی سیستم پیشنهادی در تحقیق حاضر، از دو ستون که به طور مشابه از مخلوط نخالة ساختمانی به ارتفاع 75/0 متر پر شده‌اند، استفاده گردیده است. بر همین اساس مخلوطی از نخاله‌های ساختمانی حاصل از تخریب و گودبرداری که بیشتر شامل خاک درشت دانه، قلوه‌سنگ، قطعات کاشی و آجر شکسته، قطعات سیمانی و بتونی شکسته، به عنوان مصالح پیشنهادی انتخاب شدند و در مطالعة حاضر مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند. به عنوان اولین آزمون در رابطه با ارزیابی سیستم پیشنهادی، از نخاله های مخلوط به صورت انتخابی با اندازه حداکثر ده سانتیمتر استفاده گردیده است. هر ستون مجهز به یک پمپ تزریق و  یک  مخزن است. دبی شیرابه در طول حدود 10 روز اول پس از دفن زباله در یک سلول منفرد، دارای حداکثر مقدار و حدود 650 مترمکعب در روز برآورد شده است. بر همین اساس میزان بارگذاری حجمی هر ستون در طول 10 روز اول، با توجه به سطح مورد نیاز واقعی دفن زباله، حدود (7200 مترمربع) و دبی محاسبه شده، حدود 5/2 لیتر در روز می‌باشد. فرض بر آن است که مقدار دبی تولیدی در سلول منفرد فرضی مورد مطالعه پس از زمان 10 روز بسیار کمتر بوده، بنابراین مشابه‌سازی آن به صورت فیزیکی در ستون‌ها، امکان‌پذیر نیست.

برنامة کاری ستون‌ها شامل 3 مرحله به شرح زیر است:

در مرحلة اول که طول آن 10 روز است هر ستون صرفاً با شیرابة تازه تغذیه شده و خروجی روزهای مختلف در مخزنی در پائین ستون ذخیره می‌شود. تفاوت ستون شماره 1 و 2 در این مرحله آن است که در ستون شمارة یک، دبی ثابت 5/2 لیتر در روز اعمال شده و خروجی ذخیره گردیده ولی در ستون شمارة دو از روز دوم مقداری از خروجی به جریان ورودی اضافه شده است. این مقدار افزودنی، به ترتیب با نرخ 10% دبی روزانه در روز (250 سانتیمتر مکعب در روز) در مدت یاد شده به دبی ورودی شیرابه تازه اضافه شده است. به عبارتی در آخرین روز این مرحله، دبی ورودی به مخزن شمارة دو، معادل 5 لیتر در روز بوده است. هدف از این کار مقایسة تأثیر استفاده از  باز گردش از روز اول پس از دفن زباله و عدم استفاده از آن است.

دبی شیرابه در هر دو ستون در مراحل بعدی به مقدار ثابت 5/2 و 5 لیتر در روز به ترتیب برای ستون یک و دو حفظ شده است. در مرحلة دوم کل شیرابة ذخیره شده در مخزن خروجی به عنوان منبع شیرابه در نظر گرفته شده و ظرف ذخیره و منبع تعویض شده‌اند. به عبارتی کل شیرایة تجمع یافته طی 10 روز اول مجدداً وارد ستون‌ها شده و هر روز شیرابة خروجی از ستون به شیرابة موجود در منبع ورودی اضافه می‌شود. این کار چنان که در بخش نتایج ارائه خواهد شد تأثیر زیادی در کاهش بار آلی منبع شیرابه در پی داشته است.

در مرحلة سوم، به ستون‌ها اجازه داده شده است تا کل شیرابة ورودی به مخزن ذخیره تخلیه شده و مخزن ذخیره در سیکل بعدی، به عنوان منبع شیرابه مورد استفاده قرار گیرد.

در طول آزمایش از ظروف سرباز به عنوان منبع شیرابه استفاده شد. بنابر‌این مقداری از حجم شیرابه در اثر تبخیر در طول زمان کاهش می‌یابد. این مسئله اگرچه از نظر کاهش حجم شیرابه به عنوان یک مزیت به شمار می‌رود ولی باعث تغلیظ آلاینده‌های موجود در آن نیز می‌گردد. در واقع هدف از انجام مرحلة سوم، کاهش اثر تغلیظ آلاینده‌ها در اثر تبخیر است، زیرا افزودن مقداری از خروجی که غلظت مواد آلی آن تا حدودی کاهش یافته است به منبعی که دارای بار آلی بیشتری است، کاهش اندکی را در غلظت بار آلی در کل منبع به دست می‌دهد.
در حالی که اجازة تخلیة کامل، یا به عبارتی تصفیة منبع موجب کاهش قابل توجه بار آلی شده و همین خروجی در سیکل بعدی به عنوان ورودی عمل می کند و بدیهی است که غلظت بمراتب کمتری از بار آلی به عنوان خوراک وارد ستون‌ها شده و پیش بینی می شود بازده تصفیه بالاتری به دست آید.

تبخیر از سطح مخازن باعث کاهش حجم شیرابه در هر مخزن به میزان حدود 5/3 درصد حجم اولیه (14/1 لیتر و 23/1 لیتر، به ترتیب در مخازن ستون‌های یک و دو) در طول حدود هشتاد روز شده است. همین مسئله یعنی کاهش حجم در اثر تبخیر کاهش حجم سیستم‌های تصفیة غیردرجا را (در صورت لزوم استفاده) در پی داشته و از جمله مزایای سیستم پیشنهادی است.

 

یافته ها

مطالعة تغییرات غلظت COD و دستیابی به کاهش توجیه‌پذیر آن یکی از مهم ترین شاخص‌های کیفی شیرابة خروجی از سیستم پیشنهادی می‌باشد. در اینجا نتایج مربوط به تغییرات غلظت  COD برای ارزیابی عملکرد سیستم پیشنهادی، ارائه شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روند کلی تغییرات COD در خروجی از ستون ها در شکل شماره (1) نشان داده شده است. چنانکه در شکل یاد شده ملاحظه می‌شود، تغییرات غلظت COD در خروجی هر دو ستون در مرحلة اول (تا 10 روز پس از شروع آزمایش) چشمگیر نبوده و در مرحلة دوم غلظت COD شروع به کاهش می کند. مشاهده می‌شود که در مرحلة دوم شیب تغییرات COD در ستون یک بمراتب بیشتر بوده و کاهش بیشتر COD را در پی داشته‌ است. در مرحلة سوم، کاهش غلظت COD با نرخ بسیار سریعتری نسبت به هر دو مرحله صورت پذیرفته است. در مجموع COD خروجی نهایی از این ستون‌ در پایان آزمایش، معادل 11800 میلی گرم در لیتر مورد اندازه‌گیری قرار گرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

برای بررسی دقیق‌تر رفتار COD در هر مرحله از آزمایش، تغییرات غلظت COD در ورودی و خروجی ستون ها به تفکیک مرحله، در اشکال (2) و (3) نشان داده شده است. چنانکه در شکل شماره (2) ملاحظه می‌شود، در ستون شماره 1، حذف COD در مرحلة اول که بیشتر به دلیل جذب آلاینده‌های موجود در شیرابه قبل از آغاز واکنش های بیولوژیکی است، موجب دستیابی به COD خروجی بین 50000 تا 55000 میلی‌گرم در لیتر شده است. از سویی در مرحلة دوم، کاهش زیاد COD و دستیابی به COD، حدود 32500 میلی‌گرم در لیتر حاصل شده است. منحنی‌های برازش یافته به غلظت‌های اندازه‌گیری شدة COD در شیرابه ورودی هر خروجی از نوع نمایی بوده و برازش های مربوط
با داده‌ها تطابق خوبی را نشان می‌دهد (908/0= R2 برای ورودی و 83/0= R2 برای خروجی). طول مدت این دوره 54 روز بوده و با توجه به فراهم بودن زمان، کافی به نظر می‌رسد. واکنش های بیولوژیکی در این مرحله آغاز شده و منجر به مصرف مواد آلی موجود در شیرابه شده‌اند. شیرابة حاصل از مرحلة دوم به عنوان منبع تغذیة شیرابه در مرحلة سوم مورد استفاده قرار گرفته است. در مرحلة سوم، شیب منحنی‌ کاهش غلظت COD در خروجی بشدت افزایش یافته و طی مدت 15 روز غلظت COD از مقدار 32500 میلی‌گرم در لیتر به 11800 میلی‌گرم در لیتر کاهش یافته است. در مرحلة سوم نیز کاهش COD با برازش به نسبت خوبی از رابطة نمایی تبعیت می کند (75/0= R2 برای ورودی و 72/0= R2 برای خروجی).

با توجه به شکل (3)، ستون دو در مرحلة اول، رفتار مشابهی را در کاهش غلظت COD نسبت به ستون یک نشان داده است. بنابراین می‌توان گفت که حذف اولیة COD بیشتر مربوط به مؤلفه‌های شیمیایی قابل جذب توسط نخاله‌های ساختمانی بوده و از طرفی نشان دهندة ظرفیت این نخاله‌ها در جذب این گونه آلاینده‌های تشکیل دهندة  بخشی از COD هستند. در مرحلة دوم، شیب تغییرات یا کاهش غلظت COD بسیار کم بوده و مشاهده می‌شود که این مرحله در ستون دوم با مرحلة اول تفاوت چشمگیری از نظر کاهش غلظت COD در پی نداشته است. با توجه به اینکه دبی در ستون دوم و از مرحلة دوم به بعد، دو برابر دبی ستون اول بوده است، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که بارگذاری حجمی تأثیر زیادی در بازده سیستم پیشنهادی داشته است. در مرحلة سوم، کاهش غلظت COD با شیب بمراتب بیشتری نسبت به مرحلة دوم در ورودی و خروجی ستون دوم مشاهده می‌شود. در واقع شیب منحنی برازش یافته، بیانگر افزایش نرخ واکنش و متعاقباً کاهش COD است ولی از آنجایی که غلظت COD در ابتدای این مرحله در مورد ستون دوم بسیار بالا (حدود 54000 میلی‌گرم در لیتر) است، بنابراین کاهش هر چند زیاد COD، در نهایت منجر به حصول COD با غلظت 43000 میلی‌گرم در لیتر در پایان آزمایش شده که نشان دهندة کارایی ضعیف ستون دوم در حذف COD است.

در مجموع، عملکرد ستون یک را می‌توان بسیار خوب ارزیابی کرد (بازده کلی 79/79% در حذف COD) و از آنجایی که حجم باقیمانده در پایان کار نسبت به حجم اولیه بسیار ناچیز بوده و باز گردش آن در عمل امکان‌پذیر نبوده است، میزان بازده حاصل را می‌توان به عنوان عملکرد نهایی ستون یک در نظر گرفت.

 

 

 

 

 

 

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

در این تحقیق، نخاله‌های ساختمانی که خود نوعی ماده زاید جامد به شمار می‌روند به عنوان بستر مناسب برای رشد بی‌هوازی و تصفیة درجای شیرابه در نظر گرفته شد.  شیرابة تازه بدون هیچ گونه تصفیة مقدماتی در این بستر جریان یافته و نتیجه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل در مجموع نشان دهندة امکان دستیابی به میزان حذف قابل قبولی از COD شیرابه در روش پیشنهادی هستند. بهترین عملکرد حاصل مبنی بر عبور شیرابه با دبی، معادل دبی محاسبه شده در هر سلول و به مدت 10 روز است و باز گردش شیرابه تجمع یافته پس از این مرحله به دست آمده است. در این حالت، به طور کلی حذف COD به میزان حدود 80% حاصل شده است. در ادبیات موضوع مربوط به تصفیة شیرابه، بجز روش بازگردش شیرابه، هیچ گونه روش مشابه با آنچه در تحقیق حاضر پیشنهاد شده، ارائه نگردیده است. باز گردش شیرابه در کل مقطع عرضی محل دفن زباله نیز اگر چه دارای توانایی مناسبی درحذف بار آلی شیرابه است ولی پتانسیل انحلال مجدد فلزات سنگین را افزایش داده و دارای تعدادی مشکلات اجرایی از قبیل اجرای سیستم توزیع شیرابه است. در سیستم پیشنهادی، بازگردش شیرابه فقط در لایة رشد بیولوژیکی بی‌هوازی توصیه شده است که این مسئله از طریق لوله‌های جمع آوری گاز بسادگی امکان پذیر می‌باشد.

در بررسی نتایج حاصل از آزمایش نخاله‌های ساختمانی و تأثیر آنها در کاهش بار آلی شیرابه، ویژگی هیدرولیکی جریان شیرابه، یا به عبارت ساده‌تر بارگذاری حجمی و زمان ماند هیدرولیکی از اهمیت خاصی برخوردارند. اگر چه در این تحقیق نتایج قابل قبولی با اعمال دبی معادل دبی محاسبه شده در بخش کمیت شیرابه، به دست آمده است، پیشنهاد می‌شود تأثیر زمان ماند در افزایش بازده حذف بار آلی شیرابه در سیستم تصفیة درجای پیشنهادی، مورد مطالعه قرار گرفته و زمان ماند بهینه محاسبه شود. در مجموع عملکرد سیستم پیشنهادی را می‌توان خوب ارزیابی کرد به گونه ای که غلظت COD از حدود 000/60 میلی گرم در لیتر در شیرابة تازه به حدود 11800 میلی گرم در لیتر کاهش یافته است. اگر چه COD حدود 11800 میلی گرم در لیتر  نیز غلظت بالائی است، نباید از نظر دور داشت که حجم شیرابه در پایان آزمایش، به دلیل تبخیر از سطح به حدود 5/3% حجم اولیه کاهش یافته است. این به معنای توانایی انتقال شیرابة باقیمانده به حوضچه‌های مشابه در سیستم پیشنهادی و ادامة تصفیة آن از طریق این سیستم است. به عبارت دیگر در سیستم پیشنهادی هیچ گونه تخلیه پساب تصفیه شده به محیط های پذیرنده صورت نگرفته و کل شیرابه باقیمانده مورد بازچرخش قرار
می گیرد. بر همین اساس با اعمال سیستم نفوذ ناپذیر تحتانی مناسب که لازمة نوعی محل دفن زباله بهداشتی است، می توان از عدم انتشار آلودگی به لایه های زیرسطحی و نیز عدم نیاز به تطابق با استانداردهـای

تخلیه پساب اطمینان حاصل کرد. اگرچه اجرای سیستم پیشنهادی در مورد هر محل دفن زباله‌ای می باید به صورت خاص ارزیابی شود، به دلیل عملکرد مطلوب این سیستم، می‌توان آن را به عنوان روشی مقرون به صرفه و کارا به مجموعه روش های تصفیة شیرابه افزود. به این منظور لازم است آزمایش های مربوط برای هر محل دفن زباله خاص تکرار شود و از نتایج حاصل در آن محل بخصوص بهره گرفت.

 

یادداشت ها

1.    Landfill Bioreactor (LB)

2.    Upflow Anaerobic Sludge Blanket (UASB)

3.    Sequencing Batch Reactor (SBR)

4.    Reverse Osmosis (RO)

5.    Constructed Wetland (CW)

 

منابع مورد استفاده

Bulc T.| Vrhovsek D. and Kukanja V. 1997. The use of constructed wetland for landfill leachate treatment. Wat. Sci. Tech. 35(5): 301-306.

 

Chianese A.|Ranauro R. and Verdone N. 1999.  Treatment of landfill leachate by reverse osmosis. Wat. Res. 33(33): 647-652.

 

Diamadopoulos E.| Samaras P.| Dabou X. and Sakellaropoulos G. P. 1997. Combined treatment of landfill leachate and domestic sewage in a sequencing batch reactor. Wat. Sci. Tech. 36(2-3): 61-68.

 

Garcia H.| Rico J.L. and Garcia P.A. 1996. Comparison of anaerobic treatment of leachates from an urban-solid-waste landfill at ambient temperature and at 35 degree C. Bioresourse Technology| 58: 273-277.

Kennedy K.J. and  Lentz E. M. 2000. Treatment of landfill leachate using sequencing batch and continuous flow upflow anaerobic sludge blanket (UASB) reactors. Wat.Res. Vol.14: 3640-3656.

 

Linde K.|Jonsson A. and Wimmerstedt R. 1995. Treatment of three types of landfill leachate with reverse osmosis. Desalination 101: 21-30.

 

Martin C.D.| Johnson K.D. and Moshiri G. A. 1999. Performance of a constructed wetland leachate treatment system at the Chunchula landfill| Mobile County| Alabama. Wat. Sci. Tech. 40(3): 67-74.

 

McCreanor P. T. and Reinhart D. R. 1996. Hydrodynamic modeling of leachate recirculating landfills. Wat. Sci. Tech(7-8): 463-470.

 

Pohland F. and Kim J. 1999. In situ anaerobic treatment of leachate in landfill bioreactors. Wat. Sci. Tech. 40(8): 203-210.

 

Safari E. and Baronian C. 2000. A proposed methodology for in-situ treatment of landfill leachate| Proceedings of the International Conference on the Science and Engineering of Recycling for Environmental Protection. Harrogate| England| WASCON 2000.

 

Safari E. and Baronian C. 2002. Modeling temporal variations in leachate quantity generated at kahrizak Landfill. Proceedings of International Environmental Modeling Software Society (IEMSS 2002)| Switzerland.

 


San I. And Onay T. T. 2001. Impact of various leachate recirculation regimes on municipal solid waste degradation. Journal of Hazardous Materials B87: 259-271.

 

Shin H. S.| Han S. K.| Song Y.C. and Lee C.Y.. 2001. Performance of UASB reactor treating leachate from acidogenic fermenter in the two-phase anaerobic digestion of food waste. Wat. Res.| Vol.35: 3441-3447.

 

Timur H. and Ozturk I. 1997. Anaerobic treatment of leachate using sequencing batch reactor and hybrid bed filter. Wat. Sci. Tech. 36(6-7): 501-508.

 


Townsend T.G.| Miller| W.L. and Earle J.F.K. 1995. Leachate-recycle infiltration ponds| Journal of Environmental Engineering. 121(6): 465-471.

 

Townsend T.G.|Miller W.L.|Lee H. and Earle J.F. 1996.  Acceleration of landfill stabilization using leachate recycle. Journal of Environmental Engineering. 122(4): 263-268.

 

Wang B.|Li J.|Wang L.|Zhao H.|Cao X. and Li J. 1997. A pilot scale study on the treatment of high-strength sanitary landfill leachate. European Water Pollution Control. 7(6).


 

 

 

بهبود پورتال پورتال پرتال پرتال سازمانی پورتال سازمانی پورتال شرکتی سامانه سازمانی سامانه شرکتی پرتال شرکتی وب سایت شرکتی وب سایت سازمانی مدیریت آسان مدیریت محتوا مدیریت محتوا بدون دانش فنی پنل ویژه همکاران نظرسنجی آنلاین فیش حقوقی آپلود فیش حقوقی مدیریت بیمه مدیریت خدمات بیمه خدمات بیمه بیمه تکمیلی آموزش پیشنهادات انتقادات مدیریت جلسات فرم ساز مدیریت منو مدیریت محتوا مدیریت سئو پنل مدیریتی چند کاربره ریسپانسیو گرافیک ریسپانسیو
All Rights Reserved 2022 © BSFE.ir
Designed & Developed by BSFE.ir