دی ماه 1374
خصوصیات استراتژیستهای موفق
* هوش
* اعتقاد روشنفکرانه به دکترین اقدام
مستقیم
* فراست تحلیل گرانه
* سماجت
* فصاحت و سخنوری
* برخورداری از چشم انداز وسیع
* قدرت پیشگویی
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح
مؤسسة آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
دفتر سیاست پژوهی فناوری دفاعی
به نام خدا
پیشگفتار
طراحی نظام سنجش استعدادها و علایق کارکنان ،به عنوان یک طرح مطالعاتی ـ
پژوهشی در مؤسسه مطرح میباشد . اولین گام این طرح، مشخص و تعریف کردن آن دسته از
نمودهای هوش و استعداد ا ست که باید در اعضای هر یک از گروههای
شغلی مؤسسه ـ و نیروهای مسلح ـ وجود داشته باشد تا آنها را در کار خود موفق
کند . در گام دوم، باید به توسعه یا انتخاب روشها و ابزارهای مناسب برای سنجش
استعدادها و علایق تعریف شده، مبادرت ورزید.
برای آنکه از عهدة گام اول برآییم ، باید با طیف وسیعی از کارشناسان برجسته در
حوزههای روانشناسی و مدیریت بحث و تبادل نظرهای جدی داشته باشیم . ولی ما معتقدیم
که بدون نظرخواهی از مسؤولان و مدیران با تجربة مؤسسه ، که سالهای
زیادی را با گروههای شغلی سازمان سرو کله زدهاند، نمیتوانیم پاسخ مناسبی پیدا
کنیم . اما از سوی دیگر، مشکل است که بدون حضور یک زبان مشترک ، بتوان ارتباط
فعالی را با همکاران گرامی برقرار کرد . گزارش حاضر در راستای ایجاد این زبان
مشترک تهیه شده است .
نوشته جان ام . کالینز است که ویژگیهای 1 علی ایحال، گزارش پیوست بخشی از کتاب
"استراتژی بزرگ " استراتژیستهای موفق و نحوه شناخت این ویژگیها را مورد
بحث قرار داده است .
استراتژیستها یا صاحبان تفکر استراتژیک، معدودی از افراد با هوش هستند که از
عهدة درک و فهم و پخته کردن مسـایل کـلان، برای تهیه طرحـها و نقشـههای عملیاتی
دراز مدت، برمیآیند. اینها بیشترین موفقیت خود را مدیون آن جنبهای از هوش مینامیم
. این خلاقیت در صاحبان تفکر استراتژیک و 2 میباشند که آنرا "خلاقیت "
بویژه در استراتژیستها، با مقدار زیادی "خیالپردازی و تصویرسازی " ،
"الهام و اشراق " و چیزی شبیه به "کشف و شهود" همراه است .
البته به این ویژگیها باید "دانش وسیع " را هم اضافه کنید.
این ویژگیها نشان میدهند که روشهای عمل در ح وزههای "کلان " و
"تخصصی =
خرد" کاملاً از یکدیگر متمایز است .
متخصصین ـ که در جبهه باریکی از یک رشته علمی وارد میشوند ـ از روشها و
الگوهای قیاسی و منطقی و استدلالی (یعنی دو دو تا میشود چهار تا) استفاده
میکنند. برعکس آنها، استراتژیستها از روشهای خاص الهامی ـ احساسی ـ تصویری
بهره میگیرند که ممکن است دو دو تا را به چیزی بیشتر از چهارتا تبدیل نماید. معنای
این حرفها آن است که وقتی شما در صدد تشکیل گروههای کار برای پرداختن به مسایل
کلان سازمانی هستید، نباید بیش از حد بر تخصص اعضای گروه تأکید کنید، بلکه باید به
دانش عمومی و بین رشتهای ، و خلاقیت و جسارت آنها در ایده آفرینی و نوآوری توجه
داشته باشید.
نویسندة مقاله، ضمن توجه به این موضوع، یادآوری میکند که :
اولاً : قدرت فکری استراتژیستهای بزرگ، ربطی به تحصیلات رسمی آنها ندارد.
ثانیاً : خصوصیات صاحبان تفکر استراتژیک را نمیتوان از طریق سوابق تحصیلی ، گزارشهای
رسمی و غیره سنجید، بلکه باید از روش مصاحبه حضوری استفاده کرد که آنهم خالی از
خطا نیست . ایشان بهترین روش را "انتخاب و آزمایش در میدان کار و زندگی"
میداند.
نویسنده مقاله، به خصوصیات و استعدادهای ممتاز دیگری هم اشاره میکند که اصلاً
ممکن است تا بحال در معیارهای گزینش و استعداد سنجی ما مورد توجه نبودهاند و آن
"قدرت سخنوری و استدلال " و "مهارتهای نویسندگی" است .
اگر شما فکر کنید که همه مدیران سطوح ارشد تا سرپرستی مؤسسه (و هر سازمان
دیگری ) باید به سهم خود و به تناسب نیازهای حوزه سازمانی خود، از قدرت تفکر
استراتژیک برخوردار باشند (که این یک اصل مدیریت امروز است )، آنوقت به این نتیجه
مشترک خواهیم رسید که در انتخاب مدیران ، باید بسیاری از ویژگیهای استراتژیستها را
که در این مقاله به آنها اشاره شده ـ البته در حد ضرورت ـ مورد توجه و امعان
نظرقرار دهیم .
مقـدمـه
متفکران خلاق، هر کار و پیشهای که داشته باشند، اعم از کشاورزی ، نجوم، یا هنرپیشگی
از نژادی ویژه هستند .
استراتژیستهای نوآور نیز از این قاعده کلی مستثنی نیستند . چنانچه سوابق
اجتماعی، خلق و سرشت ، تحصیلات، و تجربیات تخصصی گوناگون آنان را، با م قیاسی واحد
ارزیابی کنیم، همه چیز اختصاصی است . آنان به هم شبیه نیستند و این از خصوصیات
مشترک آنان است .
خصوصیات مشترک شناخته شده با وجود تفاوتهای ریشهای و تفاوت در تربیت و پرورش
دوران کودکی ، استعداد ذاتی، علاقه، شخصیت، نژاد، کیش، و رنگ، همگونیهای قابل
ملاحظهای نیز درمیان استراتژیستهای بزرگ وجود دارد . آنها عموماً چنین بودهاند
:خوش فکر، منطقی، شکاک، صبور، پژوهشگر، تحلیلگر، روشنفکر، متکی به نفس ، کنجکاو،
مبتکر، واقعگرا، و ماهر در بیان و استدلال .
اشخاصی که در فرآیند پرمخاطره انتخاب کردن نامزدهای ذیصلاح ، برای تشکیل گروه
کارهای تحقیقات استراتژیکی قرار میگیرند، باید در مورد این حقیقت دقیقاً توجیه
شوند که نیازی نیست که تمام داوطلبان قابل قبول از کلیه خصوصیات ذکر شدة بالا
برخوردار باشند، لیکن باید بسیاری از این خصوصیات را دارا باشند.
مسئله دشوار، چگونگی شناخت این خصوصیات غیر ملموس است ، زیرا بندرت در کارنامه
تحصیلی دانشگاهها، سوابق خصوصی افراد، خلاصه وضعیت خدمتی ، نظریه فرماندهان در مورد
نظامیان زیردست ، و یا سایر پروندههای پرسنلی منعکس میشوند.
بسیاری از آثار این گونه خصوصیات ، در لابلای گزارشهایی که درباره اشخاص نوشته
میشود، مدفون میباشند. بهترین راه برای کشف این ویژگیها مصاحبه فردی با آنهاست ،
لیکن حتی این نیز چندان از خطا مصون پیروی شود. 1 نیست .به همین سبب لازم است از
شیوه "انتخاب و آزمایش عملی"
1 .انتخاب و آزمایش عملی، به معنای تشخیص افراد برجسته با ویژگیهای برجسته در
طول کاراست.
هــوش
هوش زیاد ذاتی، در راس فهرست خصوصیات مطلوب قرار دارد . آمار مطمئنی وجود
ندارد، لیکن مباحثات جبری را، برای اثبات اینکه تقریباً همه بزرگان استراتژی به
معنی وسیع کلمه نابغه بودهاند، میتوان ارائه داد . هریک از آنها در راه و رسم خود
به همان اندازه توماس ای . ادیسون، یا الکساندر گراهام بل مکتشف بودهاند، هرچند که
ثمره کار فکری آنها کمتر مادی و قابل لمس بوده است .
به طوری که شرح حال بسیاری از استراتژیستهای موفق نشان میدهد، شواهد کمی از
ارتباط بین قدرت فکری و تحصیلات رسمی وجود دارد . فارغالتحصیل شدن و دریافت دیپلم
عالی از دانشگاهها تنها موید این است که دریافت کننده، ضریب هوشی کاملاً بالا
داشته و ضمن ب رخورداری از دانش زیاد، با شیوههای تحقیق نیز آشنا بوده است .
اعتقاد روشنفکرانه به دکترین اقدام مستقیم (عملکرد مستقیم و منظم ) اینکه
اشخاص تاچه اندازه قدرت درک موروثی خود را به کار میاندازند، عمدتاً به گرایشات و
عادات آنها بستگی دارد. بیشترین عقل دنیا به طور ابدی بایر باقی مانده و یا توسط
کسانی که از هوش بیشتری در مقایسه با حاصل کارشان برخوردارند، تلف میشود. تقریباً
همه نوآوران استراتژیست ، حس کنجکاوی را باقدرت پذیرش نظریات منطقی
جدید ترکیب کردهاند.
لیدل هارت، یک بار به کنایه چنین گفت : "دشوارتر از فرو کردن یک ایده
جدید به مغز نظامیان تنها یک چیز است؛ خارج کردن یک ایده قدیمی از مغز آنها
." این اتهام را به همان میزان به استراتژیستهای غیر نظامی نیز میتوان وارد
کرد . البته آزاد اندیشان استثنا هستند. جستجوی آنها برای یافتن حقایق بنیادی به
نحوی غیر قابل تغییر، از شک گرایی روشنفکرانهای برخوردار است که آنها را مجبور
میکند که تمام قضایا و فرضیات و تمام آزمونها را مورد سؤال و یورش قرار دهند و
مغایرتها را جستجو کنن د و راهکارهای جایگزین را اخطار درستی میدهد که "آنچه انسان را
عمیقاً گرفتار میکند، از 1 کشف نمایند. همان طور که عمو رموس ندانستهها ناشی
نمیشود، بلکه ناشی از چیزهایی است که شما آنهارا میدانید و مطمئن هستید که
آنها شما را دچار مخمصه نخواهند کرد."
استراتژیستهای واقعگرا، در حینی که به نحوی منظم تفکرات دیگران ، از جمله تفکر
افراطیون در دوقطب مخالف را جذب مینمایند، همواره دلیل را جایگزین احساس میکنند .
آنها تشخیص میدهند که بیگانهترین نظریات نیز معمولاً چیزی راکه ارزش شنیدن داشته
باشد در درون خود نهفته دارند . مأموریت این است که شواهد را دقیقاً وارسی کرد
آنچه را مفید بنظر میرسد نگهداشته و مورد بهرهبرداری قرارداد و آنچه را بیمعنی است،
به دور انداخت .
1 .عمو رموس (Remus Uncle (شخصیت سیاه پوست داستانهای چهارپایان و داستانهای محلی آمریکایی
است که توسط جول چاندلر هریس (Harris
Chndler Joel (نوسندة قرن 19 آمریکایی نوشته
شده است.
فراست تحلیل گرانه
حقایق خام به تنهایی کافی نیستند و همان طور که ادوارد ام . کالینز در مقدمه
کتابش به نام "جنگ، سیاست، و قدرت " اشاره کرده است، تفسیر این گونه
حقایق استکه به آنها معنی استراتژیکی میبخشد:
بیش از آنکه خلاق باشد مغزی جستجو گر و انتقادکنند ه داشت . او 1 کلاس وتیز
شیوههای جنگ را که دیگران خلق کرده بودند تحلیل کرد و پس از درک ، آنها را
تنظیم، تدوین و فهرست بندی نمود. با اینکه خود خلاق نبود بدین وسیله عملی
بسیار
خلاقانه اجرا کرد، زیرا توانست بامشاهده وافشاء کردن اهمیت چشمگیری که د ر
درون وقایع معاصر نهفته است، آینده را تغییر دهد.
تقریباً هر استراتژیست موفق، مانند شطرنج بازان، تمایل دارد که به حرکات
آیندهفکر کند . او حرکاتطرف مخالف را پیش بینی و واکنش خود را نیز در مقابل هرحرکت
معین میکند . قضاوت همواره از اهمیت بسزایی برخوردار است، لیکن وقتی برای جواب به
سوالاتی کهفاقد جوابهای کمّی میباشند، مانند "چقدر کافی است؟"
و یا "مخاطره چقدر عظیم است؟" به کار میرود، قضاوت حساس میگردد . در
این گونه موقعیتها برخورداری از هدیه بصیرت، تفاوتی قطعی به بار میآورد.
بدیهی است که ابتکار، اساس تفکر خلاق است . از زمانی که اسکندر کبیر گرة
گوردیان را با شمشیر ، افراد استثنایی برای حل مسایل به ظاهر لاینحل ، راهحلهای
خوبی ارائه دادهاند . مثلاً ، دوهه (یکی از 2 قطع کرد پیشگوها و متفکرین برجسته
ایتالیا ) برای ادامه راه، تجربهای که مسبوق به سابقه باشد در اختیار نداشت ، با
این همه او گرامی میداشتند، ابداع نمود و 3 راههایی را برای طفره ماهرانه در مقابل
استراتژیهای بیاثری که جوفر و هیگ راههایی را یافت که این استراتژیها را دور
میزدند . هیچ شخص دیگری مانند دو هه بعد سوم (بعدهای سه گانه عبارتند از زمین،
دریا، فضا) را مورد تاخت و تاز دقیق قرارنداد . او در مورد استفاده از فضا و آسمان
و اینکه چگونه میتوان قدرت نظامی را از داخل تروپوسفر به قلب سرزمین دشمن تاباند
موعظههای زیادی از خود به یادگار گذاشته است . نسل بعدی استراتژیستهای هوانورد، از
تفکرات وی در مورد استفاده از جو و آسمان ، تدابیر مشابهی برای بهرهبرداری از فضای
خارج از جو ابداع خواهند نمود، و شاید برروی ابعاد دیگری نیز کارخواهند کرد.
1 .کلاس وتیز، یکی از استراتژیستهای مشهور است که سهم به سزایی در شکل گیری
استراتژیهای نظامی آلمان – قبل از جنگ
جهانی – داشته است.
2 .از روایات قدیم یونان است که گره ای به وسیله گوردیوس پادشاه فنیقی ها بر
طنابی خاص زده شده بود که گفته می شد هرکس آن را باز کند سلطان آینده آسیا خواهد
شد . اسکندر پس از تلاش نتوانست گره را بگشاید، از این جهت آن را با شمشیرش پاره
پاره کرد. این اصطلاح برای کسانی به کار می رود که راه حلهای شجاعانه و سریعی را
برای حل مسایل پیچیده ارائه می دهند.
3 .ژنرال ژوزف (Joffer Jacque Joseph (فرمانده کل نیروهای فرانسه و ژنرال دوکلاس هیگ (Haig Dovglas ( فرمانده کل
نیروهای انگلیسی، در جنگ جهانی اول بودند.
سماجت
هیجان فکری چیزی است مستقل و زود گذر که گوش به فرمان و آماده به خدمت نیست .
ممکن است ایدههای والا گاهی زود و گاهی دیر به دست آیند وگاهی نیز ممکن است اصلاً
یافت نشوند . از آنجا که نتایج مطلوب به صورت تصویری آنی ظاهر نمیشوند و غالباً
بازتابی از تولیدات انباشته شده در یک دوره از زمان میباشند، داشتن سه خصوصیت ویژه
دیگر نیز مفید است : صبر و حوصله، اطمینان، خونسردی، درمقابل ناکامی . اکثر کسانی
که بطور ناگهانی فکر بکری به خاطرشان خطور میکند، معمولاً برای هر موفقیت در معرض
چند شکست و ناکامی قرارگرفتهاند و همواره در جستجوی یک ایده قابل قبول هستند .
آنها که از سرزنش، و طعنه میترسند محتملاً بقایی در میان استراتژیستها نخواهند
داشت .
فصاحت و سخنوری
سرانجام، متفکران استراتژی که افکار جدیدی را ابداع میکنند، اگر انتظار دارند
بتوانند طرز فکر مصادر قدرت را عوض نمایند، باید عقیده فروشی ماهر باشند .
برخورداری از توانایی سخنوری، خطیر و ضروری است . کلاس وتیز، هرمن کان، لنین،
مائوتسه تونگ، دوهه، همگی جزو ناطقان درجه یک نبودند، لیکن همه آنها بدون استثنا،
مانند اکثر نیاکان استراتژیست معروفشان، نویسندگان زبردستی بودند. ممکن است اشخاصی
بوده باشند که از نظر تفکر و ایده پروری حیرت آور بودهاند لیکن نتوانستهاند فکر
خود را به ن حوی گویا بیان کنند، بسیاری از طرحهای این قبیل
اشخاص، که شاید میتوانسته چهره دنیا را تغییر دهد، ناشناخته مدفون گردیده و
بهرهای نداده است .
چشم انداز وسیع چنانچه رشتهای وجود داشته باشد که درآن ، فردی با معلومات
عمومی به فردی م تخصص ترجیح داده شود، آن رشته مسلماً استراتژی خواهد بود . برخلاف
پیشاهنگان علوم پایه که مرزهای علوم را در امتداد جبههای باریک کاوش
میکنند و به جزییات نیازمند هستند، نظریه پردازان استراتژی به کلیاتی از
معلومات حرفهای پایهای ، نیاز دارند. چنانچه استراتژیست در رشته خاصی به معلومات
عمیقتری نیاز داشته باشد، باید از دانش تخصصی کسی که درآن رشته با تجربه است
استفاده نماید. اگر هرمن کان، برای نیل به تخصص در ریاضیات و فیزیک به این دو رشته
ادامه میداد، احتمالاً با نوشتن بعضی موضوعات محدود، مثلاً نظریهای در بازی قمار
ممکن بود نمره حد نصاب قبولی را در استراتژی از آن خود سازد، که در این هم تردید
وجود دارد . اما چنین اتفاق افتاد که او بیش از بیست و پنج سال در علوم اجتماعی به
نحوی عمیق و وسی ع مطالعه کرد، و به نحوی قابل توجه در تعدادی از سطوح تفکرات
استراتژیکی اثر گذارد.
پیشگویی
اما آخرین خصوصیت که ارزش آن از خصوصیتهای دیگر کمتر نیست ، این است که به
خوانندگان یادآوری کنیم که شکل دادن به استراتژیهای مترقی ، بنا به تعریف، عملی
خلاق است . استاد فن، از همان ابتدای کار درک میکند که کیفیتهای ذاتی و القایی ،
مانند آنهایی که در این بخش تشریح گردید، نقاط شروع لازمی هستند، اما موفقیت بیش از
حد نصاب، نیازمند این است که آنها را سخاوتمندانه با برآ وردهایی از آینده،
پیشگویی کرده و با آشکار کردن و استفاده از فراست و بصیرت وابتکار و در نهایت
قضاوت صحیح، پشتیبانی نمود.